ارزیابی شما از حمله زمینی اسرائیل به غزه چیست؟
اسرائیلیها احساس کرده اند که ورود یکپارچه به غزه و ورود نیروی زمینی به این منطقه، چند خطر برای آنها خواهد داشت. خطر نخست این است که وضعیت گروگانها به خطر خواهد افتاد. براساس ادعای مقامهای اسرائیلی، ۲۲۹ گروگان در نوار غزه وجود دارد نکته دوم، احتمال بالا بودن تعداد تلفاتی است که ممکن است ارتش اسرائیل در نتیجه این حمله متحمل شود. نکته سوم این که؛ برای اسرائیل به طور قطع، مشخص نیست که زیر زمین چه میگذرد و نیروهای مقاومت دقیقا چگونه از این تونلها استفاده خواهند کرد؛ بنابراین اسرائیلیها ترجیح میدهند یک جنگ تک مرحلهای و یکپارچه در نوار غزه انجام ندهند. همچنین اسرائیلیها سعی میکنند، دیگر جناحهای ضد اسرائیلی حاضر در منطقه را به جنگ دعوت نکنند.
با توجه به دلایلی که اشاره کردم، اسرائیل، روند ورود خود به غزه را مقطعی کرده است. درواقع اسرائیلیها به دنبال کم ریسکترین اقدامات میگردند و در نتیجه از ۵ آبان ماه تا کنون، حملات مقطعی را ترتیب داده اند تا گام به گام، وارد غزه شوند. حملات شبانگاه ۵ آبان که منجر به قطع اینترنت هم شد، مرحلهای بالاتر از همه اقدامات پیشین اسرائیل بود. در جریان همین حملات نیز تا حدودی در خاک غزه پیشروی کردند، هر چند که از سوی نیروهای مقاومت حمله آنان دفع شد؛ اما این اقدامات در ۶ مهرماه نیز تکرار شد. به همین دلیل نیز وزیر دفاع اسرائیل، صحبت از طولانی بودن جنگ میکند. او روی «نقشه پیشروی گام به گام» کار میکند. یوآف گالانت در بخشی از صحبتهای خود گفته است «در پایان این جنگ یا ما میمانیم یا حماس». اسرائیل تصمیم گرفته که حماس را حذف کند و چهره غزه را تغییر دهد.
اسرائیلیها نه تنها برنامه نابودی کامل حماس را در سر دارند، بلکه تلاش دارند به لحاظ تغییرات در ساختار سیاسی و نابودی تونلهای زیرزمینی نیز تغییرات انجام دهند. اما همه این موارد روی کاغذ مطرح میشود و اطمینان چندانی وجود ندارد که در عمل، اسرائیل بتواند تمامی اهداف خود را اجرایی کند.
آمریکاییها از استراتژی انتخابی اسرائیلیها، مطلع هستند و میدانند نقشه اسرائیل چگونه پیش میرود. اتفاقا آمریکاییها با این روش موافقند که اسرائیل به یکباره، وارد غزه نشود. آنها در حال پشتیانی تسلیحاتی از اسرائیل هستند تا اسرائیل به احساس کمبودی از این زاویه نداشته باشد.
اسرائیل تصور میکند که اگر به شکل ناگهانی وارد غزه نشود و از روش پلکانی و مرحلهای استفاده کند، تعداد کشتهها و مجروحین، کمتر جلب توجه میکند و حتی ممکن است روابط این کشور با اعراب قابل حفظ باشد. اما این که تحلیل اسرائیل در این زمینه تا چه حد اشتباه یا درست است، جای بحث دارد. این که جنگ تا چه حد طول بکشد، بستگی به این دارد که اسرائیل قصد داشته باشد تا کجا نفوذ کند و تا چه حد دست به تخریب بزند. این نکته را نمیتوانیم نادیده بگیریم که هر اندازه حملات اسرائیل مدت زمان بیشتری ادامه پیدا کند، طبیعتا، نیروهای حماس و طرفداران جبهه مقاومت نیز استراتژیهای جدیدی خواهند داشت. به اعتقاد من حماس آگاه است که چه زمانی باید وارد معامله شود و چه زمانی گروگانها را مبادله نکند. مشخص است که اسرائیل در حال خریدن وقت است تا وضعیت داخلی آشفته خود را سر و سامان دهد، وضعیتی که از یک سو، متاثر از شرایط سیاسی نتانیاهو و تزلزل جایگاه او است و از سوی دیگر، خانواده گروگانها در منطقه انتظار دارند اسراء زودتر آزاد شوند. همچنین نتانیاهو، تحت فشار جامعه جهانی قرار دارد. به دلیل اینکه اسرائیل زیر فشار افکار عمومی است نقشه پلکانی بهترین روش برای حملات محسوب میشود.
احتمال ورود چین و روسیه به جنگ را به طور کامل منتفی میبینیم. اگرچه هر دو کشور در ظاهر تقاضای آتش بس میکنند، اما معتقدم در باطن، روسیه از شرایط فعلی ناراضی نیست زیرا از آغاز بحران غزه مسئله اوکراین فراموش شده است. طی این چند روز، روسها حملات گستردهای در اوکراین داشتند، اما خبر این حملات، بین اخبار جنگ در غزه محو شد. هواپیماهای جنگی چین نیز وارد مرزهای هوایی تایوان شده اند و حریم هوایی را شکسته اند؛ بنابراین شرایط موجود، به نفع چین و روسیه است و نهایت بهره برداری خود را از شرایط فعلی دارند. یک نکته مثبت دیگر شرایط فعلی برای روسیه این است که ارسال تسلیحات غربی به اوکراین کاهش پیدا میکند و بیشتر به سمت اسرائیل تغییر مسیر خواهد داد. اگر چین متوجه شود هم شرایط به نفع روسیه است و هم جنگ طولانی خواهد شد، چین نیز، نفوذ خود را در آبهای تایوان و در آبهای مورد ادعا در مقابل تایلند و مالزی و برونئی و ویتنام، تحکیم میبخشد. این در حالیست که امریکا از چینیها درخواست کرده برای پیشگیری از ورود ایران به جنگ با ایران گفتگو کند. شرایط فعلی برای چین و روسیه فرصت سیاسی است تا به دنبال کسب بالاترین سود از شرایط فعلی نیز میگردند.