نگاه به سالمندی از دریچه
معرفت شناسی
محمدی گفت: «از آنجاکه جامعهشناسی از لنزهای مختلف به موضوع نگاه میکند. رویکردی که انتخاب کردهام، چیستی سالمندی و فرهنگی است که کشور ما به عنوان پدرسالاری از آن یاد میکند. اگرچه به لحاظ علمی، سیاستگذاری و حکمرانی جامعه تعداد سالمندان افزایش یافته و باید به آن بپردازیم، اما چرا به لحاظ معرفتشناسی به این نسل نپردازیم؟ خودانتقادی در هیچ سطحی نداریم. برای همین رویکرد معرفتشناسی را انتخاب کردم.»
سنت برای سالمند تهدید داشت، مدرنیته فرصت داد
او توضیح داد: «روایت اولم بحث سنت-مدرنیته است. در سنت زمانی که فرد به سن 50 میرسید و با اولین افت بیولوژیکی در گروه سالمندان قرار میگرفت. فرد سربار میشد. اما در دوران مدرنیته به لطف اختراعات و دانش فردی که در سنت تقریبا از کار افتاده میشد، قابلیتهای خود را حفظ میکند. سنت تهدید داشت، مدرنیته فرصت داد. در سنت اگر فرد تا 50 سالگی هم عمر میکرد باعزت بود. در دوران مدرنیته فرد فرصت زیست توانمندانه را دارد.»
حرص برای ثروت و قدرت
این جامعهشناس توضیح داد: «روایت دوم افسانه بیآرمانی است. در این روایت بنابر نظریات فروید، جنگ بین پدر و پسر است. برای مثال در جامعه ما، پدر، شغل، همسر و فرزند دارد، اما پسر ممکن است ازدواج هم در توانش نباشد. موقعیتی که سالمندان در جامعه اکنون از آن بهرهمند هستند در مقایسه با فرزندان خود برتر است. خانواده، شغل، ثروت و… دارند. دوران سالمندی دوران حرص است. سالمندان نسبت به قدرت و ثروت حریص هستند.»
سالمندان ایران وضعیت بهتری نسبت به جوانان دارند
محمدی در ادامه نشست گفت: «معمولا پدرسالاری یا حکمرانی پیرها بر جوانان در کشور ما امتیاز ویژهای است که از آن بهرهمند هستند.» او توضیح داد: «ما چهار میلیون جوان بیکار در کشور داریم. بیش از 75 درصد از جوانان نوعی اختلالی روانی را تجربه کردهاند و این یک فاجعه است. جوانی که قدرت، ثروت و پرستیژ ندارد، دچار افسردگی میشود. اگر بخواهیم وزنکشی کنیم در جامعه کنونی سالمندان وضعیت بهتری نسبت به جوانان دارند. حالا در آینده را نمیدانیم.» این جامعهشناس ادامه داد: «پدران ثروتمند و پسران فقیر هستند. در حال حاضر در جامعه ما ثروت بیشتر در اختیار پدران است. تا لحظه مرگ هم سعی میکنند این ثروت را در اختیار فرزندان خود قرار ندهند.»
سالمند و پیر خردمند
محمدی توضیح داد: «روایت سوم در این مبحث، زوال پدرسالاری است. برای مثال جوانان اکنون سالمندان را متهم میکنند که شما این وضعیت بیکاری، افسردگی، و… را برای ما ایجاد کردید. در دوره جدید سالمند دیگر حرف اول را نمیزند. اگر منشا خرد، اطلاعات، نقد، تجربه و… است. سالمند و پیر خردمند فردی است که قبل از مرگ، ثروت و قدرت خود را واگذار کند. این سالمند مستحق ستایش است.»
مفهوم سالمندی را دوباره بسازیم
محمدی گفت: «روایت چهارم هم افق این موضوع و پرسشهایی است که در این روایت پیش میآید. آیا سالمندی خوب است؟ سالمندان ما عملکرد درستی داشتند؟ جوانان موضع درستی نسبت به سالمندان انتخاب کردهاند؟ آیا زوال پدرسالاری امر مطلوبی است یا آنکه جامعه باید همچنان احترام و مرجعیت آنها را نگه دارد؟ به نظرم میآید که در بحث سالمندی باید شالودهشکنی کنیم و مفهوم را دوباره بسازیم.»