چرا پیوستن به پیمان بین المللی اف ای تی اف در ایران به تابو تبدیل شده و به صورت گره کوری روند های اقتصادی را دچار مشکل کرده است؟ آیا مساله پیوستن کشور به این پیمان مالی از مسائل ایدئولوژیک متاثر شده است یا خیر؟
از ابتدای انقلاب در سیاست خارجی درگیر مشکل تعارض بین سیاست خارجی و منافع ملی بودیم و بعضا مصالح ایدئولوژیک بر منافع ملی غلبه پیدا می کرد.
جوهره سیاست خارجی، تامین منافع ملی است. تمام دولتها در سیاست خارجی به دنبال تامین بالاترین سطح منافع ملی هستند.
این تعارض در هر دوره ای بیشتر از دوره قبل در عرصه سیاست گذاری قدرت داشته است. مجالس ما در هر دوره بیش از دوره قبلی از قانون گذاری در راستای تامین منافع ملی فاصله گرفته اند. دستگاه دیپلماسی که منافع ملی باید محور عملکرد اش باشد، مصلحت محور عمل کرده است.
پافشاری بر مصالح ایدئولوژیک منجر شده در سیاست خارجی پویایی و پیشرفتی نداشته باشیم. غرب به این نکته رسیده است که توافق با ایران مشکل است، زیرا ایران استاندارد هایی دوگانه دارد.
مساله اف ای تی اف نیز با همین نگاه ایدئولوژیک بررسی و دچار مشکل شد. با توجه به شرایط اقتصادی و با توجه به تمایل دولت آمریکا برای مذاکرات، شرایط برای هر نوع توافقی با جهان بین الملل فراهم است. اگر سیاست خارجی در ایران در راستای منافع ملی عمل کند، باید از شرایط فعلی استفاده شود. پیوستن به پیمان اف ای تی اف، یکی از قدم های مثبت در راستای تعامل با جهان است. اگر سی اف تی تحقق پیدا کند و شبکه بانکی جهانی به سمت ایران گشوده شود، سرمایه گذاری در کشور رونق می گیرد.
در این مرحله باید پرسید چه کسانی اف ای تی اف را به معمایی لاینحل مبدل کرده اند؟ چه گروه هایی از عدم رشد و توسعه ایران سود می برند؟ کسانی که در داخل مسیر باز شدن گره های اقتصادی را سد کرده اند، خواسته و ناخواسته به مردم ضرر می زنند.
حتی اگر پرونده هسته ای بسته شود بدون پیوستن به پیمان اف ای تی اف امکان کار اقتصادی با جهان فراهم نخواهد بود. حل مشکلات اقتصادی برای کشور حیاتی است. امیدواریم رهبری پا پیش بگذارد و این ماجرا را حل کند.
آیا می توان امیدوار بود که پیمان اف ای تی اف در عمر دولت سیزدهم به امضا برسد؟
در جریان مذاکرات برجام وقتی آقای ظریف با همتای آمریکایی خود قدم می زد، گروه هایی که امروز در قدرت هستند مخالف رفتار های دیپلماتیک وزیر امور خارجه بودند و حتی گفت و گوی وی با مقامات آمریکایی در جریان مذاکرات را خیانت تعبیر می کردند.
امروز همان نگاه ها سر کار اند و نمی توان به صاحبان آن نگاه های تندرو خرده گرفت که چرا اف ای تی اف را به سرانجام نمی رسانید! سیاست خارجی باید متکی بر استراتژی منافع ملی باشد. برنامه جامعی برای سیاست خارجی وجود ندارد، بلکه دو نگاه سیاسی، بر مبنای مصالح درون جریانی خود سکاندار سیاست خارجی بوده اند و تصمیمات مصلحتی بوده است.