ارزیابی شما از نشست هفتاد و هشتم مجمع عمومی سازمان ملل چیست؟ چرا برخی رهبران کشورهای دنیا در این نشست غایب بودند؟
نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل موقعیتی است که کشورها برای طرح مواضع خود به آنجا میروند و در حاشیه آن ملاقاتهایی با سایر رهبران جهان انجام میدهند. اما در برخی سالها یک موضوع محوری و جهانی وجود دارد که کشورها در ارتباط با آن سخن میگویند و راهحل ارائه میدهند. در چنین نشست هایی رهبران برای حضور در نشست سازمان ملل علاقه بیشتری نشان میدهند.
به نظر میرسد نشست هفتاد و هشتم موضوع مهمی نداشت که دغدغه کشورهای دنیا باشد به همین دلیل انگیزه لازم برای حضور حداکثری اعضا وجود نداشت. ملاقاتهای کشورهای غایب هم در حاشیه نشست گروه بیست و جی هفت انجام شد بنابراین غایبان مجمع عمومی از این جنبه نیز دلیل کافی برای حضور نداشتند.
رفتن به مجمع عمومی سازمان ملل برای بیان سخن جدید است زیرا ارائه سخنان تازه دارای منفعت است اما وقتی حرف جدید و موضوع جدیدی نباشد طبیعی ست که رفتن به این مجمع کار تکراری و بیخاصیت است.
سخنان رئیسی به مسائل متعددی پرداخت، ارزیابی شما از سخنان او چیست به نظر شما چه تفاوتی با سخنان روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل داشت؟
بنده تصور نمیکنم که سخنان رئیسی بهتر از سخنان روحانی بوده باشد. مطالبی که از سوی رئیسی مطرح شد سخن تازهای نبود تا بتواند طرفهای مقابل را جذب کند.
هنر یک سیاستمدار این است که سخنی بگوید تا طرفهای مقابل علاقهمند شوند آن سخن و پیشنهاد را پیگیری کنند. اینکه بخواهیم در سازمان ملل صرفاً به طرح مواضع بپردازیم اقدام تازهای نیست و از داخل کشور هم در شرایط حال حاضر جهان میتوان اعلام موضع کرد. در مجمع عمومی باید سخن جدید گفته شود تا مناسبات کشور با سایر کشورهای جهان را دستخوش تغییر کند. سخنان رئیسی جذابیتی برای کشورهای دنیا نداشت.
به نظر شما سخنان رئیسی خنثی بود؟
سخنان رئیسجمهور در مجمع عمومی یکطرفه بود که برای داخل کشور جذابیت داشت و نه برای جامعه جهانی.
سخنرانی نتانیاهو دو محور اساسی داشت یکی تهدید ایران و دیگر ابراز تمایل برای برقراری رابطه با سعودیها، به نظر شما اینهمه اصرار نتانیاهو برای برقراری رابطه با عربستان چه دلیلی دارد؟
رهبران تندرو اسرائیل همیشه یک نگرانی داشتهاند و روی آن سرمایهگذاری کردهاند. نگرانی آنها این است که اعراب یک تهدید بزرگتری از تهدید اسرائیل پیدا کنند و در مقابل آن اسرائیل دیگر بهعنوان یک تهدید شناخته نشود.تل آویو در سالهای اخیر روی تهدید نشان دادن ایران هدفگذاری کرده است. آنها تلاش کردند تا روابط ایران با اعراب و کشورهای غربی را تا جایی که میتوانند تخریب کنند. اسرائیل میداند برای این سیاست باید تعجیل کند چراکه جمهوری اسلامی از سیاستهای انقلابی خود اندکی فاصله گرفته و تلاش می کند روابطش را به سمت عرفی شدن دنبال کند.این موضوع باعث شده روابط تهران با جهان عرب بهبود یابد. اگر سیاست خارجی ایران از حالت انقلابی گری خارج شود سرمایهگذاریهای اسرائیل درتهدید نشان دادن ایران با شکست مواجه خواهد شد. این موضوع باعث میشود اسرائیل در داخل با مشکل مواجه شود و در ارتباط با کشورهای غربی دچار مشکل و درجذب کمکهای آنها با اختلال مواجه شود.
به نظر شما تهدید نظامی نتانیاهو علیه ایران با چه اهدافی مطرح شد؟
نتانیاهو علاقهمند است تهدید علیه ایران را بالا نگه دارد که ایران ناچار شود تهدیدات متقابلی انجام دهد و از کلماتی مانند نابودی اسرائیل، از بین بردن اسرائیل، تهدیدت موشکی و سایبری استفاده کند تا از این طریق بتواند علیه ایران در مجامع جهانی سخن بگوید. در حقیقت هرچه تهدید علیه اسرائیل افزایش پیدا کند منافع بیشتری برای تلآویو دارد.
نظر شما درباره اقدام سفیر اسرائیل در مجمع عمومی سازمان ملل چیست؟ اهداف آنها از چنین اقداماتی چیست؟
این مسئله نشان میدهد آستانه تحمل جریانات تندرو مذهبی پایین است و اقداماتی انجام میدهند که عاقلانه نیست. رفتار یهودیهای تندرو با عقلانیت سنخیتی ندارد.