با توجه به تبادل زندانیان ایرانی و آمریکایی و واریز منابع بلوکهشده به بانکهای به 6 بانک ایران آیا از این توافق میتوان برای احیای برجام الگوبرداری کرد یا خیر؟
موضوع تبادل زندانیان ایرانی و آمریکایی با موضوع برجام متفاوت است. بین ایران و آمریکا یک پرونده قطور از 43 سال پیش تاکنون بازشده که در این پرونده سرفصلهای زیادی وجود دارد که یکی از سرفصلهای آن مبادله زندانیان بود.
از دیگر موارد مورد اختلاف پرونده ایران-آمریکا میتوان به دارایی مسدود شده ایران، تحریمهای اقتصادی آمریکا که شامل تحریمهای دولت، کنگره و برخی ایالتهای آمریکا میشود، مسائل هستهای که مربوط به برجام میشود، مسائل حقوق بشری، اختلافات منطقهای و ... اشاره کرد.
برخی معتقدند که ایران دیگر دارایی مسدود شده خارج از کشور ندارد در حالی که یک داوری بین ایران و آمریکا وجود دارد که بعد از گروگانگیری تشکیل شد و ارتباطی با دادگاه لاهه ندارد. در این مسئله بر اساس بیانیه الجزایر سه قاضی ایرانی، سه قاضی آمریکایی و سه قاضی از یک کشور بیطرف پرونده را بررسی میکنند. این 9 قاضی از سال 1980 تاکنون در حال بررسی این پرونده هستند و تاکنون نتیجهای حاصل نشده است. موضوع این پرونده این است که در زمان شاه سلاحهایی از آمریکا خریداریشده اما آمریکاییها نه سلاحی تحویل دادهاند و نه پول آن را بازگرداندند.
پرونده دیگری در دادگاه بینالمللی لاهه وجود دارد که ایران از آمریکا شکایت کرده زیرا واشنگتن پول ایران را در لوکزانبرگ مصادره کرده است. بنابراین موضوع روابط ایران و آمریکا طی 43 سال گذشته پرونده بزرگی شده است. اگرچه حلوفصل هر نوع اختلاف بین ایران-آمریکا کمک میکند به تفاهم بیشتر اما این مسائل ارتباط مستقیم باهم ندارند و موضوعات جداگانهای هستند. نکته بعدی این است که هر نوع مذاکرهای که منجر به آزادی دارایی ایران شود قابلتقدیر و حمایت است.
اینکه بخشی از پول ایران در آزادسازی منابع بلوکهشده از کرده جنوبی به دلیل تبادل وون به دلار یک میلیارد دلار کم شده دلیل درستی نیست که روند آن را متوقف کنیم. جلوی ضرر را از هرکجا که بگیریم منفعت است. هر دولتی که این منابع را آزاد کند جای تقدیر دارد.
از سوی دیگر 5 نفر از زندانیهای ایرانی در آمریکا آزاد شدند که یکی از آنها کاوه افراسیابی است. او یک تحلیلگر و پژوهشگر سیاسی است و سالها از مواضع جمهوری اسلامی در رسانههای مختلف حمایت کرده اما به جرم لابیگری برای ایران دادگاهی شده است. آمریکا اعلام کرده افراسیابی به دلیل اینکه اعلام نکرده من لابی ایران هستم مجرم است و باید زندانی شود.
سایر افراد را بنده نمیشناسم زیرا اتهام آنها اقتصادی و مقابله با تحریمها بوده است اما افراسیابی را بنده از نزدیک میشناسم. او جز حمایت از مواضع ایران بهصورت منطقی و علمی کار دیگری انجام نداده است. حتی در حمایت از جمهوری اسلامی هیچگاه شعاری برخورد نکرده است. بهرغم این توافق اما تحریمهایی علیه ایران وضعشده است. زمانی هم که برجام را داشتیم تحریمها وضع میشد زیرا این تحریمها در ارتباط با مسائل هستهای نیست و بهانهای مانند حقوق بشر و مسائل منطقه دارد.
بنابراین ایران یا باید با آمریکا سر میز مذاکره بنشیند و تمام مسائلش را یکبار برای همیشه جمع کند یا اینکه همین سیاست فعلی ادامه یابد و گامبهگام اختلافات را حل کنیم. اما درمجموع ممکن است چند سال طول بکشد. خصوصاً اینکه ایران ملاحظاتی برای مذاکره مستقیم با آمریکا دارد.
به نظر شما رئیسی در قالب سفر به نیویورک میتواند به روند مذاکرات کمک کند؟
بعید است رئیسی در نیویورک اقدامی برای مذاکرات هستهای انجام دهد. به پیشنهاد دبیر کل سازمان ملل قرار شده است نشستی با حضور سران کشورهای حاشیه خلیجفارس با ایران برگزار شود. اگر این نشست برگزار شود اقدام خوبی است. نفس گفتگو برای همکاری امر لازم است و میتواند مداخلات در منطقه را کاهش دهد.
گفتگو مقدمه همکاری است و زمانی که همکاری شکل بگیرد منافع مشترک برای کشورها تأمین میشود. این موضوع میتواند به پیمانهای امنیتی مشترک در خلیجفارس نیز کمک کند.
بخش دیگر سفر رئیسی مربوط به انجام سخنرانی و مصاحبه مطبوعاتی و تبیین سیاستهای ایران است. اگر رئیسی موفق شود طرحی جامع ارائه دهد که به رفع تحریمها و ازسرگیری مذاکرات کمک کند اقدام بزرگی انجام داده است. طولانی شدن مذاکرات به زیان ایران است. زیرا تحریمها تأثیر زیادی روی اقتصاد کشور دارد.