زمزمه تغییر نرخ ارز شنیده می شود. به عقیده شما این تصمیم در صورت اجرا چه تاثیری بر نرخ واقعی ارز و در قدمی بالا تر چه تاثیری بر اقتصاد خواهد داشت؟
حکمرانی خوب در اقتصاد به معنی حمایت 100 درصدی از بخش تولید است. اگر می خواهید بدانید کدام سیاست اقتصادی درست و کدامیک غلط بود، باید ببینید هر کدام چه میزان به بخش تولید منفعت یا ضرر رسانده اند. ترازوی سنج ما از سیاست های دولتی، میزان حمایت آن ها از بخش تولید است. ارز دولتی 4200 تومانی در عمل خاصیتی برای تولید نداشت و فقط برای عده ای ویژه خوار رانت ایجاد کرد. اگر خواسته بسیاری از اقتصاددانان این بود که ارز تک نرخی شود و تقدیم کردن ارز دولتی به افراد خاص قطع شود، به منظور هدایت این منابع به بخش اقتصاد و تولید بود، در حالی که دولت صورت مساله را از ما گرفت و پاسخی برایش ننوشت. دولت در حذف ارز 4200 تومانی برنامه ای برای بخش تولید و یا کاهش تبعات حذف ارز دولتی نداشت. اگر امروز هم نرخ دیگری برای ارز اعلام شود با توجه به بی برنامه بودن بخش اقتصادی دولت به نظر نمی رسد تولید از این تصمیم منتفع شود.
از نظر شما بین چند نرخی بودن ارز و مشکلات اقتصادی چه نسبتی وجود دارد؟
در کشورهای در حال توسعه و در نظام هایی که ارز چند نرخی است از جمله کشور هایی که اقتصادی محدود دارند، فاصله بین نرخ های ارز رانت های عظیمی ایجاد می کند و به شبکه های به ظاهر اقتصادی اما کژکارکرد و فاسد منتهی می شوند. افزایش بی رویه واردات کالا های غیرضروری با ارز ارزان و ضربه پی در پی به اقتصاد و تولید از جمله آثار مخرب ارز چند نرخی هستند. امروز دلار در بازار آزاد تا محدوده 50 هزار تومان رشد کرده است این رقم با نرخ دلار دولتی یعنی 28500 تومان فاصله 70 درصدی دارد. فاصله ارز آزاد و دولتی سود نجومی دارد و وسوسه کننده است. همین مسائل منجر می شود تا دولت تصمیمی بگیرد و کمی از این فاصله کاسته شود، اما نرخ دستوری جدید آثار نامطلوب بعدی را به همراه می آورد. اگر دولت توانایی پایین آوردن نرخ ارز را دارد در همین مسیر فعالیت کند. چه چیزی بهتر از اینکه نرخ ارز کاهش پیدا کند و در عمل توانایی دولت به جامعه نشان داده شود. در شرایط فعلی احتیاجی به تصمیمات خلق الساعه نیست، زیرا تمام این تصمیمات اگرچه در کوتاه مدت به کنترل وضعیت کمک می کنند، اما در بلند مدت مشکلی بر مشکلات اضافه خواهند کرد.
به عقیده شما مناسب ترین تصمیم برای بهبود بخشیدن به وضعیت متلاطم بازار ارز و کاهش فاصله بین ارز آزاد و ارز دولتی چیست؟
اقتصاد از قانون عرضه و تقاضا پیروی می کند. اگر عرضه تعیین قیمت می کند باید از همین نقطه شروع کرد. طبیعی است که بالا بردن عرضه قیمت ها را کاهش خواهد داد. اگر چه رسانه ها از آزاد شدن دلار های ایران در کره جنوبی بسیار گفتند اما آنچه در عمل دیده می شود اجرای کند و تبلیغاتی این توافق است، همچنان فشار بر عرضه ارز و بالا بودن تقاضا در بازار ارز را شاهد هستیم. اخیرا گفته شد این منابع ایران در بانک کشور همسایه نگهداری می شود و با نوجه به شرط و شروطی در زمان نیاز به خرید دارو و... در اختیار ایران قرار می گیرد اما در عمل به نظر نمی رسد اجرا شده باشد، زیرا بازار بالا بودن عرضه را نشان نمی دهد. برای کنترل بازار ارز نیازی به برنامه های اقتصادی چند هزار صفحه ای، شعار های پشت تریبون نیست. اقتصاد جریانی جهانی و تابعی از عرضه و تقاضا است. وضعیت واقعی اقتصاد کشور به ما هشدار می دهد که از شعار خسته شده و منتظر تصمیماتی واقعی است. دستور و بخشنامه ارز 37500 تومانی دردی از اقتصاد ایران دوا نمی کند جامعه باید در عمل ببیند که دلار در بازار آزاد به 37500 تومان کاهش پیدا کرده است. در این صورت می توان از عملکرد مثبت دولت در عرصه اقتصاد حرف زد.