کانون صنفی استادان دانشگاه به ریاست دکتر محمدرضا عارف با صدور بیانیهای ضمن انتقاد از دخالت نهادهای امنیتی -اطلاعاتی در رابطه با مباحث درون دانشگاه، تلاش در امنیتی کردن نهاد دانشگاه و تحمیل یک جریان سیاسی بر امور دانشگاهها همچون استخدام افراد همسو با یک جریان خاص سیاسی،نسبت به تعرض به ساحت دانشگاه و زوال تدریجی وجوه علمی آن با جایگزینی رفتارهای سیاسی و باندی به جای شیوهها و روشهای علمی و نیز ایجاد موانع و چالشهای حاصل از این عملکرد در مقابل توسعه علمی کشور هشدار داد و نوشت:نهادهای غیرمسئول مانند وزارت کشور به جای دخالت در امور دانشگاهها به انجام وظائف قانونی خود ازجمله ارتقاء امنیت کشور بپردازند.
نیاز دانشگاهها به استقلال سازمانی، مالی، علمی و استخدامی
دانشگاه و مداخلههای مخرب دانشگاه به عنوان اصلیترین نهاد علمی و اتاق فکر و خلاقیت برای توسعه کشورها شناخته میشود. در این راستا به دلیل ماهیت دانشگاه و ضرورت توسعه علمی و ویژگیهای علم و فناوری، موضوع آزادی و استقلال اندیشه و عملکرد در دانشگاه دارای اهمیت زیادی است.
بر همین اساس تقریباً در همه کشورهای توسعهیافته، نهاد دانشگاه از استقلال نسبی بالایی برخوردار است. در حقیقت، استقلال دانشگاه سنگ بنای نظام دانشگاهی محسوب میگردد بدین معنا که دانشگاه در تعیین و اجرای اهداف و اولویتهای خود باید از آزادی عمل برخوردار باشد. صاحبنظران بر روی چهار بُعد استقلال سازمانی، مالی، علمی و استخدامی به عنوان ابعاد اصلی استقلال دانشگاه، اشتراک نظر دارند.
موانع شکلگیری استقلال در دانشگاه
تحقیقات بیانگر آن است که فرآیندهای بسته سیاسی کشورها، حاکمیت تفکر سیاسی خاص، دستگاه متمرکز تصمیمگیری دولتی، محدودیتهای مالی و استخدامی، تعصبات خاص جناحی یا حزبی از مهمترین موانع در مسیر تحقق استقلال دانشگاه هستند. متأسفانه جریانهایی از ابتدای انقلاب اسلامی سعی در تضعیف استقلال دانشگاه داشتهاند. یکی از بزرگترین اقدامات این جریانها سپردن امور مهمی از آموزش عالی و دانشگاه مانند امور سیاستگذاری و به ویژه جذب هیئتعلمی و انتصاب رؤسای دانشگاه به شورای عالی انقلاب فرهنگی بود. بدین ترتیب، بخش مهمی از اختیارات آموزش عالی و دانشگاه از وزارت علوم سلب و به نهاد دیگری واگذار گردیده است. دانشگاهها از ابتدای انقلاب تاکنون به دلیل دخالت نهادهای غیرمسئول با مشکلات عدیدهای روبرو بودهاند. برخی از این دخالتها عبارتاند از:
۱. دخالت درروند ملالآور انتخاب وزیر علوم به ویژه در دورههای اخیر و تلاش برای انتخاب افراد همسو با یک جریان خاص. این دخالتها موجب شد که وزارتخانه در برخی موارد ماهها بدون وزیر بماند.
۲. سلب اختیار از دانشگاه در جذب اعضای هیئتعلمی بهگونهای که اعضای کمیته جذب دانشگاه از طرف هیئت عالی جذب شورای انقلاب فرهنگی تعیین میشود. این در حالی است که حتی در جذب دانشجو نیز استقلال دانشگاه سلب شده است. در مقابل در تمام کشورهای توسعهیافته جذب دانشجو از طریق خود دانشگاه و حتی در برخی موارد توسط استاد به ویژه در دورههای تحصیلات تکمیلی صورت میگیرد. بدین ترتیب در این سرزمین، دانشگاه تقریباً نقش قابلتوجهی در پذیرش و جذب دانشجویان خود ندارد.
۳. محدود کردن اختیارات وزارت علوم و عدم ایفای نقش خود دانشگاه در انتخاب روسای دانشگاهها و ضرورت تأیید نظر سختگیرانِ شورای عالی انقلاب فرهنگی علاوه بر فشارهایی که از سوی مجموعههایی مثل مجلس و استانداریها و غیره در انتخاب مدیران ارشد دانشگاهی وارد میگردد، تأثیر منفی بر بهکارگیری نخبگان و مدیریت علمیتر و فرونداد دانشگاهها داشته است. حتی انتخاب مدیران گروه نیز از گروههای علمی سلب و به رؤسای دانشگاهها واگذار گردید تا کمیتههای جذب بتوانند در انتخاب اعضای هیئتعلمی همسو با همین جریانها بهدلخواه خود عمل کنند. این موضوع یعنی حذف اختیارات گروههای علمی و هدف از اجرای آن به صراحت در نامه وزیر کشور به سازمان امور استخدامی کشور ذکرشده است.
۴. دخالت نهادهای امنیتی اطلاعاتی در رابطه با مباحث درون دانشگاه در سالهای اخیر و مشکلات و دخالتها نهتنها در انتخاب مدیران دانشگاهها تأثیرگذار شده است بلکه در تصمیمگیریهای اجرایی هم در موارد مختلف مشکلزا گردیده است. حتی برای ارتقای مرتبه، برخی از افراد متقاضی را در نهادهای امنیتی تحت فشار میگذارند تا با سپردن تعهد از اظهارنظرهای منتقدانه خودداری کنند.
۵. تلاش برای حذف تدریجی قوانین نیمبندی مانند آئین نامه مالی معاملاتی دانشگاهها و تضعیف هیئتهای امنا و هیئتهای ممیزه مشهود است و اما فاجعهآمیزتر از همه آنها دخالت نهادهای غیرمسئول در مباحثی همچون ارتقاء، ترفیع و تبدیل وضعیت عضو هیئتعلمی و یا سایر ارزیابیهای اعضای هیئتعلمی است. هماکنون صدها پرونده در این رابطه در دانشگاههای مختلف به بهانه امضای بیانیه یا اظهارنظر توسط استادان متوقف است و چندین عضو هیئتعلمی در دانشگاههای مختلف یا اخراج شدهاند یا در آستانه اخراج قرارگرفتهاند. این موضوع نهتنها موجب فروکش کردن شعلههای علم و فناوری در دانشگاهها میگردد بلکه موجب بیرغبتی دانشگاهیان به مباحث مختلف توسعهای کشور و تشدید خروج نخبگان از کشور شده است. قابلتوجه است که نخبهترین جوانان کشور مهمترین جایگاه خود را با حضور در دانشگاهها میبینند اما با مشاهده چنین شرایط تحقیرآمیز و غیرقابل قبولی ناامید شده و مسیر خروج را لاجرم دنبال میکنند. کافی است با نگاهی به آمار منتشره توسط مرکز رصد مهاجرت کشور به عمق فاجعه مهاجرت نخبگان بیشتر واقف گردید.
۶. تلاش در امنیتی کردن نهاد دانشگاه: در این تلاش استاد، دانشجو و دانشگاه به عنوان یک تهدید معرفی میشوند و درنتیجه با آنها برخورد امنیتی صورت میگیرد. نمونه بارز این برخورد در نامه اخیر منتسب به آقای وحیدی وزیر کشور به سازمان امور اداری و استخدامی مشاهده میشود. دربند ۵ مصوبه شورای امنیت کشور از وزارتخانههای علوم و بهداشت خواسته میشود ترتیب استخدام ۱۵۰۰۰ عضو هیئتعلمی همسو با این جریانات ضد استقلال دانشگاه داده شود. در این نامه اعضای هیئتعلمی به عنوان بزرگترین عامل ناآرامیهای سال ۱۴۰۱ معرفی میگردند.
۷. تلاش در جهت تحمیل یک جریان سیاسی بر امور دانشگاهها از قبیل استخدام افراد همسو با یک جریان خاص سیاسی همانگونه که در نامه منتسب به وزیر کشور به سازمان امور اداری استخدامی به صراحت قیدشده است، یعنی اکثریت دانشگاهیان (که در نامه مذکور به آن اعتراف گردیده) که مانند یک جریان خاص فکر نمیکنند و منتقد امور هستند از روند تصمیمسازیها در دانشگاهها باید حذف شوند. این یعنی تسریع روند مهاجرت نخبگان و تهی شدن کشور از افراد متخصص و محرومیت کشور از نقدها، پیشنهادها و راهحلهای خیرخواهانه و روشنگرانه.
برگرفته از خبر آنلاین