علی صالح آبادی
غرب ) اروپا، آمریکا، کانادا، استرالیا و ...) برخلاف قاره آسیا، آفریقا و اقیانوسیه توانست با پشت سر گذاشتن حکومتهای مستبد، خودکامه و فردی و آزاد گذاشتن دایره "انتخاب کردن" و "انتخاب شدن" بدون دخالت در فرایند انتخابات از چرخه عقب ماندگی عبور کند و به چرخه توسعه و رفاه و خلق درآمد برای شهروندان گام نهد.
غرب ارزشهایی خلق کرده که قبله نخبگان و کشورهای جهان سوم و محل تحصیل و زیست فرزندان کسانی شده که غرب ستیز هستند و مرگ بر آمریکا میگویند. پرسش این است اگر غرب و امریکا بد است چرا فرزندان مسئولان به جای پکن، مسکو، هاوانا، پیونگ یانگ، کاراکاس به کشورهای غربی می روند؟ شگفت آنکه در کشورهای غربی افراد با هر دین و مذهب و گرایش میتوانند عضو پارلمان، وزیر، رئیس جمهور، شهردار، شورای محلی و ... شوند. این در حالی است که در اینجا افراد شناخته شده رد صلاحیت میشوند و از گردونه "تصمیم سازی" و "تصمیم گیری" حذف میشوند. غرب با این ارزشها نخبگان جهان سوم را جذب می کند و از دانش آنها برای بهبود دانش خود بهره می گیرد. استراتژی غرب "جلب منفعت" و "دفع ضرر" است. در قالب این راهبرد کشورهایی را که با آنها اختلاف منافع دارد با بهرهگیری از دیپلماسی، رسانه، تحریم، تهدید و حمله نظامی ضعیف، منزوی و درمانده می کند تا مردم در تأمین نیازهای اولیه مثل، نان، آب، هوا، انرژی و ... ناتوان شوند. غرب در قالب استراتژی جنگ سرد که نزدیک به نیم قرن ادامه داشت بلوک شرق و ابر قدرت دوم جهان یعنی شوروی را در سال ۱۹۹۱ از پا درآورد. رایزن علمی ایران در اتحاد جماهیر شوروی سابق به نویسنده گفت: مردم در سالهای پایانی ابر قدرت دوم جهان آنقدر فقیر و گرسنه شده بودند که به جای خرید یک کیلو خیار، یک کیلو گوجه فرنگی و ... تنها با یک قرص نان شب را سپری میکردند و قادر بودند تنها یک عدد گوجه یا خیار خرید کنند و سرانجام شعار ضد امپریالیستی این شد.
ونزوئلا زیر تیغ
ونزوئلا کشور ثروتمندی در آمریکای لاتین است. آمریکا این کشور را حیات خلوت خود می دانست، اما در سال 1999 "هوگو چاوز" رئیس جمهور شد. او سوسیالیست، پوپولیست و ضد آمریکا بود و سال ۲۰۱۳ فوت کرد. مردم در 14 سال زمامداری او آب خوش از گلویشان پایین نرفت و با فقر و نداری دست و پنجه نرم می کردند. این در حالی بود که ونزوئلا بزرگترین ذخایر نفت و گاز جهان را داشت و منابع نفتیاش از عربستان و روسیه نیز بیشتر است، اما همسو بودن با چین، روسیه و ایران باعث شده تا این کشور زیر تیغ تحریم و فشار سیاسی قرار گیرد و این روزها در محاصره دریایی باشد. پس از مرگ چاوز نیکولاس مادورو در کاراکاس قدرت را به دست گرفت. اوضاع بدتر از زمان چاوز شد و تورم سر به فلک کشید و تا مرز ۲ میلیون درصد پیش رفت. کار به جایی رسید که حدود 8 میلیون نفر وطن خود را ترک کردند.
ایران زیر فشار فزاینده
غرب پس از انقلاب به خاطر گروگانگیری، ایران را زیر تیغ تحریم قرار داد و شدت تحریم در ۹۱، ۹۲ و بعد از ۹۷ تاکنون افزایش معناداری پیدا کرده است. حمله حماس به اسراییل در ۷ اکتبر 2023 بهانه به دست غرب و اسرائیل داد تا به آنچه ایران در منطقه ایجاد کرده بود یورش ببرند و به آنها لطمه بزنند. سوریه از دست رفت و لبنان نیز در راه از دست رفتن است. راهبرد غرب و اسرائیل تضعیف توان نظامی، اقتصادی و نفوذ ایران در خاورمیانه بوده و هست. این راهبرد را با بهرهگیری از دیپلماسی، رسانه، تحریم و حمله نظامی انجام داده و می دهد. آنچه اکنون در ونزوئلا جریان دارد ممکن است در ایران هم اتفاق بیفتد چون هدف مقابله با چین و زدن کشورهایی است که با چین داد و ستد اقتصادی دارند.
نویسنده پیشبینی میکند غرب خیز برداشته تا به حضور چین روسیه و ایران در ونزوئلا پایان دهد و این امکان وجود دارد که آمریکا با چین بر سر ونزوئلا و ایران به توافق برسد. محاصره دریایی ونزوئلا و فشار بر دولت لبنان برای فاصله گرفتن از ایران، نشان از تلاش غرب برای استحاله ونزوئلا و ایران است. آمریکا قصد تغییر رژیم در ونزوئلا دارد و قصد اسراییل نیز به کمک آمریکا و اروپا تغییر رژیم در ایران است. امریکا با محاصره دریایی ونزوئلا به کاراکاس اعلان جنگ داده و تلاش میکند لبنان را از ایران جدا کند. این اتفاقات نشان از این است که احتمالاً در آینده کشتیهای نفتی ایران مثل ونزوئلا مورد حمله و یا توقیف قرار گیرند. آنچه احتمال جنگ را بیشتر میکند، این است که غرب و کشورهای عربی بر خلع سلاح حزب الله هم صدا هستند و در مقابل ایران و حزب الله می گویند حزب الله نباید خلع سلاح شود. بنابراین جنگ دیگری در راه است و اسراییل با چراغ سبز آمریکا دوباره به ایران حمله خواهد کرد و اوضاع اقتصادی بدتر از آنچه هست خواهد شد.