آذر منصوری نوشت: فقیرتر شدن جامعه نشانه ضعف حکمرانی است، نه نشانه تابآوری. هیچ حکومتی بدون جامعهای قدرتمند و امیدوار، پایدار نخواهد ماند. آذر منصوری در یادداشتی با عنوان «تحریم، فساد و فرسایش امید؛ راه برونرفت کجاست؟» نوشت: ایران در یکی از حساسترین مقاطع تاریخ معاصر خود قرار دارد. در حالی که فشارهای اقتصادی، نارضایتی اجتماعی و چالشهای زیستمحیطی رو به افزایش است، پرسش بنیادین پیش روی حاکمیت و جامعه این است: راه نجات ایران کدام است؟ تداوم مسیر پرهزینه هستهای با همه تبعات بینالمللی آن، یا تلاش برای رفع تحریمها، اصلاح حکمرانی و بازگشت به تعامل سازنده با جهان؟ در دو دهه گذشته، برنامه هستهای به نماد استقلال و اقتدار ملی تبدیل شده است. با این حال، پرسش امروز جامعه دیگر صرفا درباره حق مسلم نیست، بلکه درباره هزینه واقعی این مسیر برای زندگی مردم است. تحریمها در کنار سوءمدیریت و فساد در نهادهای رسمی، چنان در تار و پود اقتصاد و معیشت ایرانیان نفوذ کردهاند که اثر آن در همه عرصهها مشهود است: از قبضهای سنگین انرژی تا آب کمکیفیت از سفرههای کوچکشده تا بازار کار راکد و صنعت فرسوده. تحریمها همان کردهاند که خشکسالی با زمین میکند؛ ریشههای رشد را خشک کردهاند.