بازخوانی گزارشی از راشاتودی
سرویس ترجمه ستاره صبح: روسیه امروز در نقطهای تمدنی ایستاده است؛ لحظهای که پس از دههها خلأ ایدئولوژیک، بار دیگر پرسش بنیادین «ما که هستیم و به کجا میرویم؟» را پیش روی خود میبیند. در این گزارش که به قلم پاول مالیوتین و پروفسور سرگئی کاراگانوف، رئیس افتخاری شورای سیاست خارجی و دفاعی روسیه، منتشر شده، تأکید میشود که روسیه نه صرفاً یک کشور، بلکه یک «دولت-تمدن» است.
به گزارش راشاتودی، نویسندگان یادآور میشوند که بسیاری از روسها هنوز به هویت غربی دل بستهاند، در حالی که تجربه تاریخی، از جمله درس الکساندر نوسکی، نشان داده است که تکیه یکجانبه به غرب برای حاکمیت ملی «نه تنها سادهلوحانه، بلکه مرگبار» است. به باور آنان، ریشههای روسیه در جنگلها و استپهای شمالشرق است و آینده آن در جهان اوراسیایی-پاسیفیک رقم خواهد خورد، نه در تقلید از اروپای فرسوده یا آمریکای پسالیبرال.
راشاتودی مینویسد: برای تحقق این سرنوشت، روسیه بیش از قدرت و تابآوری به یک «رؤیای وحدتبخش» نیاز دارد؛ نه یک ایدئولوژی بوروکراتیک، بلکه ایدهای زنده که بتواند شهروندان را الهام بخشد و سیاستها را هدایت کند. تاریخ روسیه نشان داده است که ملتها بدون رؤیا پیشرفت نمیکنند؛ از اصلاحات پتر کبیر تا صنعتیسازی شوروی و پیروزی در جنگ جهانی دوم، همگی بر پایه پروژههای بزرگ و باور مشترک به آینده شکل گرفتند.
به گفته نویسندگان، ماده ۱۳ قانون اساسی روسیه هرچند ایدئولوژی دولتی را منع میکند، اما هیچ قانونی مانع از داشتن یک «رؤیای ملی» نیست. آنان این رؤیا را «Russian Code» یا «کُد روسی» مینامند؛ نوعی قطبنمای اخلاقی-فرهنگی که باید توسط رهبران و نخبگان خلاق شکل گیرد.
در بخش دیگری از گزارش آمده است: رؤیای روسیه نمیتواند غربی باشد، زیرا تعریف خود در برابر غرب، کشور را در چارچوب فکری آن زندانی میکند. این رؤیا باید «پسا-غربی» باشد؛ روسیه نه سایه خشمگین اروپا، بلکه قطب مستقل تمدنی است. نویسندگان با انتقاد از دموکراسیهای غربی، آنها را متهم میکنند که در حالی از آزادی و تکثر سخن میگویند که در عمل دگراندیشی را سرکوب و قدرت را در دست الیگارشیها متمرکز کردهاند. به باور کاراگانوف و مالیوتین، برای روسیه دموکراسی غربی نه مطلوب است و نه شدنی. اما این به معنای استبداد نیست؛ روسیه همواره رهبری قدرتمند را با اشکال مشارکت مردمی در هم آمیخته است. آنان از «دموکراسی رهبری» سخن میگویند که بر پایه نخبگان میهندوست و مشارکت محلی فعال استوار است. در این نگاه، «اقتدارگرایی دشمن آزادی نیست؛ هرجومرج دشمن آزادی است». راشاتودی همچنین بر بُعد معنوی و فرهنگی روسیه تأکید میکند. به نقل از داستایوفسکی، روح روسی توانایی جمع کردن «خیالپردازی آسیایی و عقلانیت اروپایی» را در خود دارد. در حالی که فرهنگ مدرن غربی هویت را در فردگرایی و مصرفگرایی حل میکند، روسیه به دنبال وحدت، وظیفه، کرامت و حقیقت است. در این چارچوب، خدمت به خانواده، جامعه و دولت بالاترین رسالت شهروند روسی معرفی میشود. همچنین، سنت روسیه احترام به ادیان مختلف است؛ مسیحیت ارتدوکس، اسلام، بودیسم و یهودیت همگی ستونهای هویت ملی به شمار میروند. گزارش راشاتودی تأکید میکند که روسیه امروز با چالشهایی چون جنگ، تحریمها و رقابتهای فناورانه روبهروست و تنها یک دولت قدرتمند میتواند آزادی را حفظ کند. اما این قدرت نباید به بیتفاوتی بدل شود؛ رابطه دولت و ملت باید بر پایه «وظیفه متقابل» باشد: حمایت در برابر وفاداری، هدایت در برابر تلاش، و کرامت در برابر خدمت.