ششم اسفند ماه زادروز رکنالدین خسروی بود، یکی از بزرگان هنر کشور که سالها دور از وطن زیست ولی با شوقی وصف ناپذیر، امور فرهنگ و هنر کشور و بخصوص فعالیتها جوانان را پیگیری میکرد . اهل تئاتر با نام این هنرمند آشنایند اما افسوس که نسل جوان کمتر او را میشناسند.
او از جمله کسانی است که نیمه دهه ۷۰ از کشور مهاجرت کرد اما هر بار که کسی از ایران تماسی با او برقرار میکرد، حتی اگر خبرنگاری تازهکار بود، با گرمی و مهربانی با او همکلام میشد و گویی شوق شنیدن هر خبری از میهن را داشت.
خبرنگار تئاتر ایسنا ۲۰ سال پیش تماسی تلفنی با این هنرمند داشت که حالا به انگیزه زادروز او، آن را بازنشر میکنیم:
او که در آن مقطع در انگلستان زندگی میکرد، در آن گفتگو درباره تئاتر ایران عنوان کرده بود: «برخلاف تصوری که در ایران وجود دارد، آثار هنرمندان تئاتر ایران نسبتا خوب و قابل قبول است. به ویژه نسل جوانی که امروز به هنر تئاتر اشتغال دارند، موفق به ساخت آثار درخشانی شدهاند.»
خسروی دربارهی سفرش به ایران و اجرای نمایش در کشورمان نیز گفته بود: «متاسفانه فعلا به علت گرفتاریهایم نمیتوانم به ایران سفر کنم اما در جریان تئاتر ایران و وضعیت آن هستم. »
رکنالدین خسروی، زاده ششم اسفند سال ۱۳۰۸ است که کار خود را از سال ۱۳۴۳ در تئاتر ایران آغاز کرد و در سالهای پرشمار فعالیت خود در تئاتر با بسیاری از هنرمندان شناخته شده همچون اکبر زنجانپور، ایرج راد، صدیق تعریف، سهراب سلیمی، رویا تیموریان، فریبا کامران و ... همکاری کرد.
او نمایشنامههایی چون «زیتون» نوشته آرمان امید، «ادیپوس» اثر سوفوکل، «باغ آلبالو» نوشته آنتوان چخوف، «دشمن مردم» اثر هنریک ایبسن، «ابراهیم توپچی و آقا بیک» نوشته منوچهر رادین، «جایی که صلیب گذاشته شد»، «سایه دره»، نوشته: ویلیام سینگ، «خاموشی دریا»، نوشته: ورکور، «پیک نیک در میدان جنگ»، نوشته: فرناندو آرابال، «کلبهای در جنگل»، نوشته: روبرت بروک، «پایان بازی»، نوشته: ساموئل بکت، «آنتیگون»، نوشته: ژان آنوی، «حکومت زمان خان بروجردی»، نوشته: میرزاآقا تبریزی، «از پشت شیشهها» و «لبخند با شکوه آقای گیل»، نوشتههای: اکبر رادی، «سلام و خداحافظ» نوشته: آثول فوگارد، «محاکمه ژندارک» نوشته: برتولت برشت، «سی زوئه بانسی مرده است»، «گوشه نشینان آلتونا» نوشته: ژان پل سارتر و ... را در ایران به صحنه برد.
در بزرگداشتی که اواخر تابستان امسال همزمان با رونمایی از کتابش با عنوان «خردمندی دردمندی است» در خانه هنرمندان ایران برای او برپا شد، دوستان و همکارانش از ویژگیهای حرفهای و اخلاقی او سخن گفتند.
ایرج راد با تاکید بر خدمات خسروی به تئاتر ایران گفته بود: «خسروی در کنار مهدی فروغ با راهاندازی دانشکده هنرهای دراماتیک خدمات بسیاری به تئاتر و سینما ارائه کردند. ما از همکاری با او لذت میبردیم و حس میکردیم همواره در حال آموختن هستیم. از او نوشتهها و کتابهای زیادی بر جای ماند که همه را به خانه تئاتر سپرد و امیدوارم بتوانیم از این آثار استفاده در خوری داشته باشیم و آرزو میکنم بتوانیم مانند او با احساس مسئولیت به کار تئاتر بپردازیم.»