اینکه ترامپ زیاده خواه است و با زبان تهدید و ابزار تعرفه حتی با شرکای تجاری خودبه پیشبرد برنامههای خویش میپردازد مقوله پنهانی نیست. همین دیدگاه ترامپ درباره کوچ اجباری مردم غزه که فریاد جهان را هم بلند کرده است ماجرای اندکی نیست. سایر فرمانهای اجرایی او هم دربرابر ماست. مهاتیر محمد نخست وزیر پیشین مالزی به یکی از مسئولان ایرانی سخنی به این مضمون گفته بود: امریکا همانند گاوی شیرده است که شاخ هم دارد ما به پستاتش چسبیدهایم وشیر میدوشیم وشما به شاخش چنگ زدهاید وزخم میخورید. رهبر چین هم به فریدون وردی نژاد سفیر پیشین ایران همین سخن را گفته است.
قرار نیست ترامپ زاهد و پارسا شود که شایسته گفتگویش بدانیم و یا اگر سخن از گفتگو به میان میآید بر آنچه گذشته است وبرنامه ها وبرمحتوای یادداشتی که به جای فرمان اجرایی امضا کرده است چشم ببندیم.
با صدام که جان هزاران فرزند ایران را گرفته بود به گفتگو نشسته وپیغام وپسغام دادیم. گفته شد از هرکس بگذریم از آل سعود نگذریم اما مصلحت کشور درگفتگو وسازش با عربستان دیده شد که کار درست و به نفع منافع ملی کشور بود.
شعار مرگ بر شوروی مصرع دوم شعار مرگ بر امریکا تا دهه دوم انقلاب بود. پشتیبانی وتأمین تسلیحاتی صدام توسط شوروی در جنگ علیه ایران در آن روزگار وروسیه این دوران برکسی پوشیده نیست، ازاین شعارهم گذشتیم.
پیمان شکنی وقدرت اقتصادی واثر گذاری امریکا بر سیاستهای جهانی هم از دیدونظر به دور نمانده است.
اینکه مشکلات اقتصادی بلافاصله با گفتگو ومذاکره حل نخواهد سخن درستی است، شدت بیشتر آسیب کشور ما ازتحریم ها ریشه درمدیریت های ناکارآمد، فرصت طلبی ها، رانت خواریها واختلاس ها دارد. درشرایط تحریم بیش از 3 میلیارد دلار به چای دبش داده میشود. ارزپاشی سیاستی به ظاهر کنترلی ولی درخدمت باندهای فساد قرار میگیرد. دور زدن تحریم به فربهتر شدن کاسبان تحریم مثل بابک زنجانی میانجامد.
تحریم کنندگان وکاسبان تحریم دست دردست هم داده ومشکلات را رقم زدهاند.
همه اینها برای مردم روشن است، ولی پرسش این است برای کاستن از دامنه تحریمها چه باید کرد؟!
حالا که روشن شده است تحریم نعمت نیست، باید دست روی دست گذاشت که فشار حداکثری ایران را ازبازار انرژی دنیا به صورت کلی کنار بزند؟!
دنیای واقعیت باهمه زشتی و زمختی وبی عدالتی، دربرابر ماست، نه چین عاشق چشم و ابروی ماست، نه روسیه دلباخته پیشرفت ایران است، نه کشورهای ریز ودرشت منطقه چشم دیدن ایران توانمند را دارند. همه کشورها منافع خود را میخواهند، در همین دوره کوتاه ریاست جمهوری ترامپ کانادا ومکزیک وژاپن به گونهای عمل کردند که از آسیب بیشتر به اقتصاد کشور خود بکاهند. روسیه وچین هم همین مسیررا خواهند کرد. مشکلات وتنگناها وفشارهای اقتصادی ماهم اندک نیست، زوال سرمایه اجتماعی هم قابل پرده پوشی نیست، درکمین نشستن دشمنان ایران هم روی دیگر قصه است.
در این میانه جستن راهی که ازسختی ها بکاهد ویابه دشواریها نیافزاید سخن نادرستی نیست. هنگامی که مذاکره اسرائیل وحماس پذیرفته میشود مفهومش این است که اصل مذاکره با غرب پذیرفتنی است و....
به هرحال کاستن از هرتهدیدی وافزایش امید درجامعه باید اولویت نخست حاکمان باشد. در این راستا سیاست متوازن بین غرب و شرق به نفع مردم است.