یک دیپلمات سابق وزارت خارجه ایران درباره تبعات روی کار آمدن ترامپ می گوید: در خاورمیانه دو حوزه از آمدن ترامپ بسیار شادمان خواهند بود یکی اسرائیل و دیگری عربستان سعودی است. دست اسرائیل در کرانه باختری باز گذاشته خواهد شد که آثار آن پیدا شده است، اولین مورد لغو تحریم هایی است که بایدن علیه شهرک نشینان تندرو داشت. امروز اسرائیل تجاوزات خود را در کرانه باختری افزایش داده است یکی از برنامه های اسرائیل انضمام کرانه باختری است، بعید است دولت ترامپ با این شرایط مخالف باشد.
وی همچنین افزود: اسرائیل و بسیاری از قدرت های منطقه ای مخالف مذاکره ایران و آمریکا هستند، اسرائیل هیچ علاقه ای ندارد که مسائل ایران و آمریکا از طریق مصالحه سیاسی حل شود مگر اینکه شروط اسرائیل برآورده شود. آن ها هزینه جنگ را می دانند این هزینه بیش از هزینه های دیپلماتیک است. هزینه جنگ برای طرف های ایرانی و آمریکایی بسیار بیشتر از هزینه گفت و گوی دیپلماتیک است ولی اسرائیل با آمدن ترامپ احساس می کند می تواند با وارد کردن ضربات نظامی امتیازات بیشتری بگیرد.
گزیده ای از گفت وگوی شفقنا با قاسم محبعلی را در ادامه می خوانید:
* ترامپ ویژگی خاص غیر قابل پیش بینی بودن را دارد. باید بر این ویژگی وی توجه خاصی داشت زیرا ممکن است هر لحظه تغییری در رفتارش حاصل شود. براساس شعاری که ترامپ داده و با قدرت بالا و با رای بالا در دولت حضور پیدا کرده و حزب جمهوری خواه توانسته مجلس نمایندگان و سنا را نیز در اختیار داشته باشد و تمام ارکان قدرت در اختیار جمهوری خواهان و طرفداران ترامپ است، طبیعتا با موضع بسیار بالایی با مسائل برخورد می کند. همانطور که ترامپ اعلام کرده می خواهد با پشتوانه قدرت نظامی تحولاتی سیاسی را در داخل و خارج از آمریکا پدید بیاورد. اینکه چقدر موفق می شود بحثی جداگانه دارد و باید منتظر بود تا دوره و تاثیرات جدی خود را در تحولات بین الملل نشان بدهد.
* جمهوری خواهان رابطه نزدیکی با دو حوزه در خاورمیانه دارند؛ در درجه اول اسرائیل و تیم نتانیاهو است و بعد عربستان سعودی که به دنبال تامین منابع مالی و سرمایه گذاری های متقابل است. اولین تماس خارجی ترامپ با بن سلمان بود و احتمالا اولین سفر خارجی اش نیز همچون دوره قبل به عربستان سعودی خواهد بود. از این رو در خاورمیانه دو حوزه از آمدن ترامپ بسیار شادمان خواهند بود یکی اسرائیل و دیگری عربستان سعودی است. دست اسرائیل در کرانه باختری باز گذاشته خواهد شد که آثار آن پیدا شده است، اولین مورد لغو تحریم هایی است که بایدن علیه شهرک نشینان تندرو داشت. امروز اسرائیل تجاوزات خود را در کرانه باختری افزایش داده است یکی از برنامه های اسرائیل انضمام کرانه باختری است، بعید است دولت ترامپ با این شرایط مخالف باشد.
* ترامپ موضع نهایی خود را در مورد ایران اعلام نکرده است. از جملات او بر می آید که ایران نباید برنامه هسته ای داشته باشد. در مورد نیروگاه و… بحثی نیست زیرا بیش از ۳۰ کشور این امکان را دارند و بیش از ۱۰۰ کشور در این حوزه کارهای علمی انجام می دهند و موضوعی پیچیده نیست. اعلام شده این موارد باید تحت نظارت بین المللی قرار بگیرد منظور این است که تحت نظارت آمریکا قرار بگیرد همانطور که در مورد هند این طور عمل شد و با وجود اینکه هند جزو ام پی تی نیست توافقی هسته ای با آمریکا امضا کرد و آمریکایی ها تحریم ها را برداشتند. در مورد پاکستان هم چنین اتفاقی افتاد و بعد از یازده سپتامبر پاکستانی ها تاسیسات هسته ای خود را تحت نظارت آمریکا قرار دادند. این چیزی است که آمریکایی ها به دنبالش هستند اما اینبار مذاکرات مربوط به هسته ای نخواهد بود و مجموعه ای از مسائل وجود دارد، تمام مسائل مورد مناقشه از جمله رابطه دیپلماتیک هم مورد مذاکره قرار می گیرد و شرایط به گذشته بر نمی گردد و مساله فقط مذاکرات هسته ای نخواهد بود. دولت ترامپ به مذاکرات چند جانبه مثل پنج بعلاوه یک و مذاکره از طریق واسطه علاقه ندارد و وارد چنین گفت و گو هایی نمی شود. اگر مذاکرات مستقیم و دو جنبه باشد حاضر می شود بر سر آن امتیاز بدهد تا اینکه در سطوح بالا مذاکره کند. اصل این است که ترامپ به این نتیجه برسد که تاسیسات هسته ای ایران تهدیدی برای آمریکا و اسرائیل و متحدان آن ها است.
* اسرائیل و بسیاری از قدرت های منطقه ای مخالف مذاکره ایران و آمریکا هستند، اسرائیل هیچ علاقه ای ندارد که مسائل ایران و آمریکا از طریق مصالحه سیاسی حل شود مگر اینکه شروط اسرائیل برآورده شود. آن ها هزینه جنگ را می دانند این هزینه بیش از هزینه های دیپلماتیک است. هزینه جنگ برای طرف های ایرانی و آمریکایی بسیار بیشتر از هزینه گفت و گوی دیپلماتیک است ولی اسرائیل با آمدن ترامپ احساس می کند می تواند با وارد کردن ضربات نظامی امتیازات بیشتری بگیرد. همه به دنبال امتیازات سیاسی هستند و در نهایت هر جنگی با مذاکره حل و فصل خواهد شد، این اتفاق را در مورد حماس مشاهده کردیم پس از بیش از یک سال بین حماس و اسرائیل مذاکره شد.
* مذاکره امری است که براساس منطق بازی صورت می گیرد، در سیاست هیچ چیزی سیاه و سفید نیست. سیاه و سفید مرز هستند و چیزی بین این دو اتفاق می افتد که بستگی به توانایی های طرفین دارد. در تاریخ ایران آقای فروغی در بدترین شرایط امتیاز بزرگی از سه قدرت بزرگ پیروز جنگ گرفت و توافقی انجام داد یا آقای قوام السلطنه از طرف پیروز جنگ یعنی شوروی امتیاز گرفت و آن ها را مجبور به خروج از ایران کرد. آن ها چیزی جز تونایی های دیپلماتیک نداشتند. ایران در آن زمان در بدترین شرایط خود بود. قدرت دیپلماسی گاهی از قدرت نظامی کارآمد تر است، تجربه تاریخی ما هم چنین نشان می دهد.