در شرایطی که احتمال گسترش جنگ وجود دارد و وزیر امور خارجه طی سفرهای پی در پی منطقهای برای فرو نشاندن آتش جنگ تلاش میکند، چرا امارات در صدد ایجاد تنشی جدید است؟ چرا در چنین موقعیتی ادعای امارات به بروکسل میرود؟
با توجه به وضعیتی که در منطقه وجود دارد و موقعیت ایران در این تنش، امارات فکر میکند موقعیت برای ماهی گرفتن از آب گل آلود مناسب است.
فشاری که امروز بر نیروهای نیابتی وارد شده به امارات جرات و جسارت فرصت طلبی داده است. سران این کشور در تلاش هستند تا آتش جنگ منطقه داغ است از این موقعیت به نفع خود بهره برداری کنند.
شکی نیست که امارات از شرایط پیش آمده سوء استفاده میکند، اما ایران در مورد جزایر سه گانه اولین ضربه را از کشورهای دوست مثل چین و روسیه خورد. زیرا جریان حمایت از امارات در موضوع جزایر سه گانه، از کشورهای دوست ایران شروع شد. ابتدا چین از ادعای نامشروع امارات دفاع کرد و متاسفانه ایران در آن برهه زمانی عکس العمل مناسبی نشان نداد.
بعد از چین نوبت به روسیه رسید که به ایران ضربه بزند با وجود اینکه روسیه خود را شریک استراتژیک ایران میداند اما از ادعای امارات در خصوص حاکمیت بر جزایر ایران دفاع کرد.
یکی از نقاط شکست سیاست نگاه به شرق، موضوع جزایر سه گانه ایران است. زیرا جاییکه دوستانمان باید از طبیعیترین حق ایران یعنی حاکمیت بر سرزمین و تمامیت ارضیاش دفاع کنند، در کنار امارات ایستادند و از ادعای نامشروع امارات حمایت کردند.
موضوع گیری اخیر اتحادیه اروپا در مورد جزایر سه گانه چه نسبتی با عدم توازن در سیاست خارجی برقرار میکند؟ آیا میتوان در این موضع گیری سهمی برای سیاست خارجی قائل شد یا خیر؟
متاسفانه ایران همچنان با صراحت اعلام میکند که در روابط خارجی اولویت اش آمریکا و اروپا نیست و به فضای فرصت طلبی دامن میزنیم.
این مسائل نشان میدهد مشکلاتی در راهبرد سیاست خارجی کشور وجود دارد که نادیده انگاشتن آنها کار را به جای خطرناک کشانده است.
ما نمیتوانیم مثل سابق بگوییم برخی مسائل اولویت ما نیست. عدم توجه به توازن در سیاست خارجی چنین آثاری به دنبال دارد. در جهان امروز مساله شرق و غرب مطرح نیست هر چقدر که دوستان بیشتری داشته باشید، فرصتها و امکانات بیشتری خواهید داشت.
ایران باید با تمام کشورها رابطه برقرار کند. ایران به طور تاریخی با اروپا رابطه خوبی داشت. مسیری از زمانهای قدیم وجود داشت که مشکلات مختلف روی آن را پوشانده، ولی روابط ما و غرب باید احیا شود. آقایان به صراحت اعلام میکنند اروپا در اولویت ما نیست یا سیاست ما نگاه به شرق است. این اعلان عمومی به دوست و دشمن پیام خوبی مخابره نمیکند و نتیجه مثبتی ندارد.
ما میتوانیم مثل بسیاری از کشورهای جهان دوستان نزدیکی داشته باشیم ولی اعلام این دوستیها با صراحت، دشمنی آفرین است. در جهانی که غرب دست برتر داشته، دارد و خواهد داشت؛ چه لزومی دارد که دائماً در بوق کنیم که ما با غرب رابطه نداریم! آهای جهان ما نمیخواهیم با غرب رابطه داشته باشیم! این رفتارهای شعار گونه چه لزومی دارد؟! واقعاً هیچ نیازی نداشت درباره بسیاری از دوستیها یا دشمنیهایمان صحبت کنیم و عقاید و شعارهایمان را با صدای بلند به گوش دنیا برسانیم. عدم توازن در سیاست خارجی افتخار ندارد، بلکه با پیامدهایی همراه است که امروز قابل مشاهدهاند.
سیاست خارجی ایران باید به اروپا توجه کند. بی توجهی به اروپا با تاریخ ایران در تضاد است. مگر نباید از تاریخ درس گرفت؟ تاریخ درباره روسیه به ما چه میگوید؟
به روسیه اشاره کردید، آیا رفتار اتحادیه اروپا با ایران متأثر از نقشی نیست که در جنگ اوکراین و در حمایت از روسیه به ایران نسبت داده شده است؟
دقیقاً همینطور است، یکی از مشکلات اروپا با ایران، مساله اوکراین است. اروپا همراهی ایران با روسیه در مورد جنگ اوکراین را نمیپذیرد. زیرا جنگ اوکراین امنیت کل اروپا را به خطر انداخت. همراهی ایران و روسیه و آنچه در خصوص این ارتباط اعلام و منتشر شده به ضرر ایران تمام شد. به هر حال روسیه کشوری است که به خاک همسایهاش تجاوز کرده و نمیتوان منکر این حقیقت شد. در چنین شرایطی ایران باید موضع روشنی اتخاذ میکرد. طرفداری ایران از روسیه منجر به بروز عکس العمل هایی از اروپا شد.