ستاره صبح، فائزه صدر: ترور اسماعیل هنیه در تهران، پس از حمله اسرائیل به لبنان، کشته و زخمی شدن اعضای حزبالله و ترور سید حسن نصرالله این سؤال باقوت مطرح بود که آستانه تحمل ایران تا کجاست؟ و جمهوری اسلامی چگونه هزینه و پیامد عبور از خطوط قرمز را برای اسرائیل آشکار خواهد کرد. شامگاه سهشنبه 10 مهر (1 اکتبر) ایران با اجرای فاز دوم عملیات وعده صادق با پرتاب 200 موشک بالستیک، اراضی اشغالی را موردحمله قرارداد. بنیامین نتانیاهو به دنبال این حملات گفت: «ایران اشتباه کرد و برای این اشتباه هزینه پرداخت خواهد کرد. هر کس به ما حمله کند، به او حمله خواهیم کرد.» ستاره صبح در این رابطه با علی بیگدلی، استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی گفتوگو داشت که در ادامه میخوانید:
ارزیابی شما از سطح حملات ایران به اسرائیل چیست؟ آیا پاسخ ایران به اسرائیل میتواند به گسترش جنگ منجر شود یا خیر؟
نتانیاهو احساس پیروزی میکرد و جریتر شده بود. یکی از دلایل حمله ایران میتواند همین باشد و برای متوقف کردن نتانیاهو بوده است. خواسته تندروها نیز حول همین مسئله بود و میگفتند اگر ایران اقدامی انجام ندهد، نتانیاهو تصمیمات خطرناک دیگری را به اجرا درخواهد آورد.
باید امیدوار باشیم این حمله کیفیت بازدارندگی داشته باشد و آغازی بر مانورهای خطرناک دو طرف نباشد. بعدازاین حمله باید از ابزار و امتیازات دیپلماسی استفاده کرد.
ایران سالها است که به دلیل اقتصاد ضعیف، وضعیت تحریمی و قطع روابط مؤثر با غرب، از تأثیرگذاریاش تضعیفشده است، حذف فرماندهان ارشد محور مقاومت و از دست دادن یاران سیاسی و نظامی دچار خسارت شده است.
ایران میتوانست از توانمندی نظامیاش برای گرفتن امتیاز از غرب استفاده کند. بهطور مثال در مذاکره با آمریکا خواستار خروج حوثیها از تنش و خواستار رفع تحریمها شود. باید در این رابطه فکر کرد، در شرایط کنونی چه باید کرد؟ اکنون به نظر میرسد این امکان از بین رفته است، میتوانست نیروهای نیابتی در مذاکره برای رفع تحریمها استفاده کند.
پیشبینی شما از حرکت بعدی حریف چیست؟ واکنش اسرائیل در قبال جمهوری اسلامی چه خواهد بود؟
نتانیاهو به دنبال کسب برگ برنده برای خود است تا ناکامیهای داخلی را با پیروزی در میدان جنگ پوشش دهد.
اگر حمله حماس به اسرائیل در 7 اکتبر (15 مهر) رخ نمیداد، امروز در اسرائیل سمتی نداشت. زیرا اعتراضات داخلی و مخالفت شهروندان با نتانیاهو آنچنان بالابود که دولت نتانیاهو باید در همان روزها سقوط میکرد.
یک ابهام وجود دارد، واقعاً چه کسانی و چه دستهایی از پشت پرده باعث شدند شرایط به سمتی برود که شاهدش هستیم این موضوعی است که کمتر درباره آن صحبت میشود. ولی وقتی با محاسبه هزینه - فایده به ماجرا نگاه کنیم میبینیم چقدر ماجرا خسارت داشته و هزینهاش بیشتر از فایدهاش بوده است.
حذف فیزیکی سید حسن نصرالله برگ برنده نتانیاهو است که میتواند بهواسطه آن بازهم رهبری خود را به اسرائیل تحمیل کند. نتانیاهو پس از اقدامات اخیر، کوتاه نیامد و به دنبال برگهای برنده دیگری است تا موقعیت خود را در فضای سیاسی اسرائیل تثبیت کند. این تصمیم او به معنی وخامت وضعیت خاورمیانه است.
در صورت بالا گرفتن تنش و وقوع جنگ میان ایران و اسرائیل، با توجه به ظرفیتها و توانمندی جمهوری اسلامی، آیا نتانیاهو و ارتش اش میتوانند کاری علیه ایران و محور مقاومت انجام دهند یا خیر؟
اسرائیل از جنگ نفربهنفر گذشته و جنگهایی بهمراتب خطرناکتر را آغاز کرده است. نتانیاهو نشان داد که میتوان با یک پیامک روی پیجر به دارندگان آن ضربه زد. جنگ الکترونیکی که اسرائیل شروع کرده خطرناکتر از جنگ کلاسیک است؛ زیرا میتواند زیرساختهای یک کشور را از کار بیندازد.
در چنین شرایطی ممکن است جنگ برای ما خسارت داشته باشد. تندروها باید بدانند که مردم ناراضی هستند. این مردم با مردم دهه 60 فرق دارد. اگر در چنین شرایطی جنگ ادامه پیدا کند. هزینهاش بیشتر از فایده است. شرایط ایجاب میکند که به دیپلماسی روی آورد. جنگ میان ایران و اسرائیل بازی دوگانه آمریکا در منطقه عوض را خواهد کرد و ایالاتمتحده، اروپا و همپیمانان منطقهای آنها در جبهه اسرائیل خواهند بود. رفتار هوشمندانه حاکمیت در قبال جنگ غزه نشان داد که موقعیت امروز ایران را درک کرده است. لابیهای یهودی در آمریکا روی جنگ منطقه و بالا بودن دست اسرائیل تمرکز کردهاند و چه دولت جمهوریخواه بر سرکار بیاید و چه حزب دموکرات برنده انتخابات ریاست جمهوری شود، در صورت تداوم جنگ میان ایران و اسرائیل فشار ها بر دولت، کاخ سفید را مجبور خواهد کرد به هر قیمتی اسرائیل را حفظ کند. در این صورت یک جنگ نابرابر میان ایران، اسرائیل و غرب شکل خواهد گرفت که معلوم نیست به سود ایران باشد یا خیر؟