محمد مقدم، عضو مجمع روحانیون مبارز در گفت و گویی با «ستاره صبح» ریشه همه نارضایتی را در محروم ماندن مردم و نظام از انتخاباتی آزاد میداند و ادامه می دهد: ریشه جدایی مردم و حاکمیت به اصل انتخابات و عملکرد سئوال برانگیز شورای نگهبان بر میگردد. اینکه انتخابات را بر مبنای محور، پایه و مبنای نظام جمهوری اسلامی تلقی نکنیم، طبیعتا فضا به سمت و سویی خواهد رفت که شکاف میان جامعه و نظام حکمرانی بیشتر میشود. در نتیجه در انتخابات مجالس یازدهم و دوازدهم و همچنین انتخاباتی که برای تعیین رییس دولت سیزدهم برگزار شد، عملکردی شائبه برانگیزی که شورای نگهبان از خود بر جای گذاشت، طبیعتا به گونهای بود که بر شکاف داخلی افزود.
عضو شوراي مركزي مجمع روحانيون مبارز می گوید: وقتی مردم به این تشخیص میرسند که حق انتخاب شدن و انتخاب کردن از آنها سلب شده است و به تدریج به این نتیجه میرسند که در اداره کشور ذی نفوذ نیستند و از صحنه کنار گذاشته می شوند. این در حالی است که رسالت انتخابات چیزی جز این نیست که مردم خودشان را در اداره کشور سهیم بدانند. حتی اگر در یک موردی، مردم افراد یا جریانی ناکارآمدی را برگزیند و به این فهم برسند که جریان مقابل برای اداره امور کشور مفیدتر بوده است، راه گریزش انتخابات بعد است. انتخابات، تغییر و جابه جایی منطقی و قانونی و بدون کمترین تنش در عرصه قدرت است.
فعال سیاسی اصلاح طلب تصریح کرد: در واقع نقش انتخابات در جامعهای مردم سالار این است که افکار عمومی در عمق وجود و در متن احساس خودش درک کند که در عرصه قدرت و در جابه جایی عناصر و پایههای نظام تصمیم گیری و اجرایی سهیم است و میتواند با رفتن به پای صندوق رای افرادی را مبتنی با نگاه و نظر خودش وارد چرخه مدیریتی کند.
*مقدم ادامه می دهد: اگر حاکمیت به هر دلیلی مسیر را به سمت و سویی هدایت کند تا به تدریج قدرت از مردم سلب شود. یعنی به مردم این اجازه را ندهد که به کاندیدای مورد نظر خودش رای بدهد، یا حتی به جامعه این اجازه را ندهد که در عرصه انتخاباتی، انتخاباتِ آزاد و یک انتخابات رقابتی را تجربه کند، افکار عمومی خودش را در فضای عمومی غریبه میپندارند و به تدریج از جامعه کنار میکشند. با این توضیح این موجب به وجود آمدن شکافی میشود و حاصل چنین حالتی چیزی جز بحران مشروعیت نمیتواند باشد. به این معنی که حاکمیت به تدریج یک طرف و مردم در طرف دیگری قرار میگیرد. حاکمیت مردم را از دست میدهد که درست نیست، چکار میتواند انجام بدهد؟ هیچ!
این پژوهشگر دینی و سیاسی گفت: فاصله از مردم، نظام حکمرانی را ضعیف و شکننده میکند. این شرایط هزینه ساز در حالی است که اگر تصمیم گیران و سیاست ورزان به اراده مردم، به خواست مردم و به مسیری که جامعه طلب میکند، توجه میکردند و همچنین به افکار عمومی پاسخ میدانند، دچار بحران مشروعیت نمیشدند و در داخل هم انشقاق پررنگ نمیشد. در واقع وقتی اعتماد و اطمینان عمومی آسیب دیده و در همبستگی خلل ایجاد میشود، حاکمیت یک مسیری را طی میکند و مردم هم در مسیر دیگری خواهند بود. در برخورد با حجاب، مساله اداره کشور و ... از همینجا تلقی میشود.
محمد مقدم در پایان گفت: انشقاق و تضاد رای به گونهای شده است که آنچه برای حاکمیت اصل و اولویت است، مردم به آن توجه نشان نمی دهند.