اجتماع قدرت هاي اروپايي در برلين بر ضد عثماني
17 اپريل 1878 از سران دولتهاي توانمند اروپا دعوت شد كه براي كوتاه كردن دست دولت عثماني از متصرفاتش در اروپا كه قدمت آن به قرن پانزدهم مي رسيد در برلین اجتماع كنند. انگيزه اين كار اين بود كه نبايد اجازه داده شود كه دولتي از مشرق زمين بر قسمتي از اروپا استيلا داشته باشد. اجتماع برلین كار براندازي عثماني را كه از قبل به صورت پراکنده آغازشده بود تشديد كرد كه ظرف 40 سال به اضمحلال اين امپراتوري انجاميد. مسائل امروز جهان عرب زاييده فروپاشي همين امپراتوري است که در این قسمت انگلستان و فرانسه برجایش نشستند.
اعتصاب پليس تهران!
اعتصاب افراد پليس تهران (اداره نظميه) به سبب عقب افتادن مواجب ماهانه، از 28 فروردين 1301 (17 اپریل 1922) آغاز شد و تا دريافت قسمتي از آن ادامه يافت. در طول اعتصاب، سربازان مستقر در باغ شاه (امروز: پادگان حرّ) مامور حفظ نظم شهر شده بودند ولي حق رسيدگي به شكايات عادي و روزمره را نداشتند، يعني وظيفه ضابط قوه قضايي بودن پليس به آنان واگذار نشده بود. در آن زمان دریافتی ایران از شرکت نفت انگلستان ناچیز بود، دریافت مالیات از اربابان املاک که در عین حال از مقامات و رجال کشور بودند امکان پذیر نبود و دولت از بازاریان ترس داشت که مالیات بگیرد و گمرکات کشور یا در رهن خارجی بود و یا آلوده به فساد اداری و در نتیجه، خزانه کشور خالی از پول.
مشاجره دكتر مصدق و انگلستان بر سر بحرين
دولت دكتر مصدق ۲۸ فروردين سال ۱۳۳۱ (۱۷ اپریل ۱۹۵۲) نسبت به ديدار مشاور امورخارجي دولت انگلستان از بحرين شديدا اعتراض كرد و اين عمل را مداخله در امور ايران اعلام داشت. دولت انگلستان در پاسخ اعتراض دكتر مصدق گفت كه بحرين يك منطقه تحت الحمايه آن دولت است، و از آن پس اختلاف دو دولت در اين زمينه هم گسترش يافت.مطبوعات ناسيوناليستهاي ايراني (غیر چپ و غير متمايل به غرب) در مقاله هایی نوشته بودند که ادامه تحریک انگلستان از این دست، سبب خواهد شد که اگر روزگاری هم بخواهد از خلیج فارس خارج شود به شیوخ منطقه تعهد دفاع نظامی خواهد سپرد و ترتیباتی خواهد داد که قدرت های دیگر جای فیزیکی انگلستان را در خلیج فارس بگیرند و بازهم ايرانيان نتوانند به حق تاريخي خود برسند.
خاطرات هاشمی رفسنجانی
28 فروردین سال 1374:ساعت چهار صبح با زنگ ساعت بيدار شديم. با عفت به فرودگاه رفتيم و پس از انجام مصاحبه كوتاهى ، به سوى دهلى نو پرواز كرديم. فائزه و اعظم [همسر محسن] و وزیران نفت، امورخارجه، ارشاد، علوم و... همراه بودند. شخص آقاى [ناراسیما] رائو، نخستوزير برخلاف رسمشان به فرودگاه آمده بود. به كاخ رياست جمهورى رفتيم. هنگام ورود توپ نواختند و تعداد زيادي اسبسوار ما را استقبال و همراهى كردند و بلافاصله سان و معارفه با شخصيتها و همراهان بود.محل اقامت من و عفت و بچهها در همين كاخ رياستجمهورى است كه هفتاد سال پيش توسط انگليسىها ساخته شده و همراهان در هتل مستقر هستند. كمى استراحت کردیم. سپس به محل قبر [مهاتما]گاندى، [رهبر فقید هند] رفتيم؛ براى نثار تاجگل و غرس درختى و نوشتن جملهاى در ورقه مخصوص. جمله «خدايار» را نشان دادند و گفتند آخرين صحبت گاندى بعد از ترور است.