نویسنده و کارگردان نمایش «شبنشینی با مولیر» که یکی از آثار حاضر در بخش مهمان چهلودومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر است، گفت: مصائبی که مولیر، یکی از نمایشنامهنویسان برتر قرن هفدهم فرانسه پس از نگارش «تارتوف» از سر گذراند موجب نگارش این اثر با حضور روح سعدی افشار شد.
نمایش شبنشینی با مولیر به نویسندگی و کارگردانی هنرمند شناختهشده نمایش ایرانی داوود فتحعلیبیگی یکی از نمایشهای حاضر در بخش مهمان چهلودومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر است. نمایشی است که دیروز طی یک نوبت اجرا در ساعت ۱۸ در مجموعه تئاتر محراب روی صحنه رفت.
فتحعلیبیگی نمایش شبنشینی با مولیر را یک بار در سال ۱۳۹۳ برای شرکت در پانزدهمین جشنواره بینالمللی نمایش عروسکی تهران-مبارک آماده کرد، اما با منتفی شدن اجرا، نتوانست آن را روی صحنه ببرد، او این اثر را مجدد بازخوانی و تنظیم و به نمایشی تبدیل کرده که دیگر عروسکی نیست و با حضور چهار بازیگر زن و ۱۰ بازیگر مرد اجرا میشود.
نمایشنامههای مولیر عموما کمدی- انتقادی هستند و در آثارش کجیها و ناراستیهای موجود در جامعه را به باد انتقاد میگیرد.
فتحعلی بیگی در گفتوگو با خبرنگار ایرنا درباره گفتوگوی خیالی با مولیر و نمایش شبنشینی با مولیر، اظهار داشت: من یک شب در عالم خیال با مولیر، که یکی از نمایشنامهنویسان برتر قرن هفدهم فرانسه است به گفتوگو پرداختم، حاصل این گفتوگو شد. او نمایشنامهای کمدی به نام تارتوف دارد که در آن به انتقاد از افراد ریاکار، فرصتطلب و عوامفریب پرداخته است.
وی افزود: مولیر تارتوف را در دوران انگیزاسیون (تفتیش عقاید) نوشت؛ دورانی که اصحاب کلیسا تاختوتاز میکردند و مولیر میدید که آنها چهطور خود را پشت نقاب اعتقادات عوام پنهان کردهاند. او چون سوءاستفاده از باورهای مردم را میدید، تارتوف را با الهام از نمایشنامهای ایتالیایی نوشت و چون تحت حمایت دربار بود، نمایشاش را در دربار اجرا کرد، اما افرادی فرصتطلب، دو رو، دو رنگ و عوامفریب چون زیر سوال رفتن خود را در تارتوف دیدند، جلوی اجرای آن را گرفتند. مولیر نمایشنامهاش را مجددا بازنویسی و اینبار با نام شیاد اجرایش کرد ولی باز هم با ممانعتهایی مواجه شد. او سرانجام توانست نمایشاش را اجرا کند اما آن افراد فرصتطلب و دورو و دورنگ کینه او را برای همیشه به دل گرفتند.
کارگردان شبنشینی با مولیر خاطرنشان کرد: مولیر پس از پشت سر گذاشتن یک زندگی پرفراز و فرود، سخت، غمناک و پرماجرا، در ۱۷ فوریه ۱۶۷۳ به طرزی نمادین درگذشت. او که به بیماری سل مبتلا بود، هنگامی که در حال اجرای نمایش «بیمار خیالی»، آخرین نوشتهاش بود، دچار تشنج و عدم تعادل شد. با این حال اجرا را به پایان برد و ساعاتی بعد درگذشت. وقتی مولیر درگذشت هیچ کشیشی بر بالین او حاضر نشد و کلیسا اجازه تدفین او را در گورستان مسیحیان نداد. پس از تلاشهای همسرش و توسل او به شخص پادشاه، سرانجام به دستور اسقف اعظم پاریس، در ۲۱ فوریه ۱۶۷۳ پیکر او را در گورستان موقوفه سن ژوزف به خاک سپردند.
وی گفت: سرگذشت مولیر بیاختیار مرا به یاد همه هنرمندانی میاندازد که گاه به علت گرفتار شدن در دام سوءتعبیر و گاه به خاطر گرفتاری در دام افراد غرضورز یا داد و قال کسانی که در آثار هنری این هنرمندان زیر سوال رفتهاند، با رد و طرد آثارشان مواجه میشوند. مجموع آنچه اشاره کردم موجب نگارش نمایشنامه «شبنشینی با مولیر» شد.
این استاد نمایش ایرانی خاطرنشان کرد: شبنشینی با مولیر شامل بخشهایی از نمایشنامه تارتوف و بخشهایی از سیاهبازی است، در این نمایش در کنار حضور روح مولیر روی صحنه، روح زندهیاد سعدی افشار، بزرگ سیاهباز تئاتر ایران هم روی صحنه میآید و هرچند جنس کمدی مولیر با جنس کمدی سیاهبازی متفاوت است اما روح سعدی افشار در جاهایی بازیگوشانه در روند نگارش نمایشنامه توسط روح مولیر سرک میکشد.
چهلودومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر با دبیری مهدی حامدسقایان، از ۲۷ دی تا ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ در تهران در حال برگزاری است.