اضافه شدن یک روز به تعطیلات آخر هفته موضوعی است که بین دولت در رفتوبرگشت است. نظر شما در این رابطه چیست؟ افزایش تعطیلات چه مزایایی برای نیروی کار خواهد داشت؟
بسیاری از کشورهای توسعهیافته باوجود داشتن ساعات کاری پایین، اقتصادی قدرتمند دارند پس کاهش ساعت کار لزوماً به جریان تولید و خدمات در یک کشور صدمه نمیزند. ساعات کاری بالا روی سلامتی کارکنان آثار مخرب بهجا میگذارد. اشتغال بیشازحد در خارج از خانه، مشکلات خانوادگی و مشکلات روحی و روانی ایجاد میکند و موجب کاهش بهرهوری فرد میشود. ارتقای کیفیت زندگی و افزایش نشاط در کارکنان هر موسسهای بهرهوری آن مجموعه را بالا میبرد.افراد باید بتوانند بین شغل و نقش خود در خانواده تعادل برقرار کنند. وقتی ساعات کاری بالاست، بهطوریکه فرد نتواند نقش خود را در خانواده بهدرستی ایفا کند وی را در زندگی شخصی دچار مشکل میکند. بین بیماریهای روانی، طلاقهای عاطفی و رسمی و بالا بودن ساعات کار افراد رابطهای مستقیم وجود دارد. اهمیت دادن به شغل به معنی افزایش دادن ساعات کار نیست. به همین دلیل در بسیاری از کشورهای پیشرفته قوانینی برای محدود کردن ساعات کار در نظر گرفتهشده که برای توجه بهسلامتی نیروی کار و بهمنظور افزایش بهرهوری تنظیم میشوند. همچنین در کنار این مسئله حقوق و مزایای کارگران، کارکنان دولت و سایر اقشار ازجمله معلمان، پرستاران و... موردتوجه قرار میگیرد و نسبت به شرایط بهروز میشود و تلاش میشود سایر چالشهای کارکنان با محیط کار رفع شود. افراد شاغل نیروی کار اقتصاد هستند، طبیعی است که سلامتی، رفاه و حل مشکلات نیروی کار موردتوجه برنامه ریزان و مسئولین اقتصادی قرار بگیرد. پیشازاین که مجلس بهطور رسمی به کاهش ساعات کار ورود کند؛ برخی بنگاهها در داخل کشور با کارکنان خود توافق کرده و ساعات کار را کمتر کرده بودند، اما این کار نباید با کاهش درآمد کارکنان مساوی شود.
نقش کاهش ساعات کار بر اقتصاد کشور چیست؟ آیا میتوان با افزایش تعطیلات رسمی هفتگی منتظر آثار مثبت این تصمیم بر اقتصاد بود؟
متأسفانه به دلیل پایین بودن بهرهوری در نیروی کار، بهرهوری اقتصاد ما نیز پایین است. چون توجه به نیروی کار در کشور ما با استاندارد جهانی فاصله دارد. یکی از عواملی که باعث شده بین رشد اقتصادی ایران و کشورهای درحالتوسعه منطقه فاصله معناداری ایجاد شود، عدم بهرهوری است. البته عوامل مهم دیگری هم وجود دارد ولی من وارد جنبههای اقتصادی موضوع نمیشوم و بیشتر قصد دارم آسیب شناسانه به مسئله نگاه کنم. پایین بودن سطح درآمد و دریافتی افراد و بالا بودن ساعات کار ازجمله عوامل کاهش بهرهوری است، زیرا کارکنان دیگر برای افزایش سهم خود در تولید و ارائه خدمات انگیزهای نخواهند داشت. شاید امروز کارکنان ادارات بهطور رسمی 6 روز در هفته سر کار بروند ولی تحقیقات نشان میدهد که ساعت کار مفید هفتگی در ایران حدوداً 12 ساعت است، یعنی کمتر از دو روز کاری. این آمار مرکز پژوهشهای مجلس است و در دسترس همگان قرار دارد چیزی مخفی نیست. آمارها در مورد ساعات کار مفید کارکنان شاغل در بخش دولتی از یک مشکل خبر میدهد. در طول یک روز متوسط ساعت کار مفید افراد در بخشهای دولتی فقط 22 دقیقه است، این نرخ در هیچ کجای دنیا قابلقبول نیست. این وضعیت و هشداری نسبت به بیانگیزه بودن کارکنان دولت است. پس باوجوداینکه ساعات اشتغال در ایران بالا است، ولی بهرهوری ناچیز است و باید پیشازاین فکری به حال این وضعیت میشد. افزایش تعطیلات رسمی از یک روز به دور روز قدم مثبتی است ولی با توجه به ابعاد مشکل قطعاً کافی نخواهد بود.
وقتی مجلس نیاز به دو روز تعطیلی رسمی را درک کرده و قانونی در این رابطه تصویبشده است، چرا این دو روز با تعطیلی جهانی همزمان نمیشود؟ آیا تعطیلی روز شنبه نمیتواند قدمی برای بهبود روابط اداری و بوروکراتیک ایران و جهان باشد؟
این مجلس تعطیلی روز شنبه را نخواهد پذیرفت، چون شنبهروز تعطیل یهودیان است. کشور ما حکومت اسلامی دارد و همیشه سعی شده ضروریات دین اسلام در اصول، نمادها و ظواهر کشورداری حفظ شود. بخشهایی از کشور باوجوداینکه پیوستن به اقتصاد جهانی به نفع ایران است ارتباط مستقیم با اقتصاد مدرن را نمیپذیرند و این به دلیل نفوذ یهودیت در اقتصاد جهانی است. هر آنچه به تغییر باورها، سنتها و سبک زندگی از شیوه اسلامی به مدرن و یا مظاهر زندگی یهودی منجر شود در سیاستهای کلان و بخش تصمیم گیر کشور نفی میشود. ازاینرو حتی زبان جهانی یا فرهنگ و سبک زندگی جهانی یا واحد پول بینالملل و تاریخ، بورس، حتی دانشگاههای جهانی از نظر بخشی از تصمیم گیران و مسئولین؛ به معنی پیوستن به سیستمی است که یهودیت آن را اداره میکند. بنابراین تغییر تعطیلات رسمی هفتگی از پنجشنبه و جمعه به جمعه و شنبه نیز در این محدوده بررسی میشود.