در ماههای اخیر تلاشهایی برای کنترل قیمت محصولات فولادی به ویژه ورق گرم فولاد مبارکه صورت گرفته که بهطور قطع باانگیزه جلوگیری از تورم افسارگسیخته محصولات نهایی و حمایت از مصرفکنندگان نهایی بوده است. البته از انگیزه خوب سیاستگذاران که بگذریم باید دانست که برای کنترل قیمت پیش از برخورد با معلول این ماجرا که افزایش قیمت است، باید به عامل و محرک قیمتها توجه کنیم. بدون شک بررسی وضعیت موجود در عرضه و تقاضای محصولات فولادی به ویژه محصولات تخت، بدون شناخت از وضعیت ظرفیتهای ایجادشده در کشور، همچنین تولید صنایع فعال و مشخص کردن ضریب بهرهوری این صنایع امکانپذیر نیست. بر اساس دادههای انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران، در سال ۱۴۰۱ (طبق جدول ذیل) و در نظر گیری ظرفیت نصبشده اسمی، تولید واقعی و مصرف ظاهری محصولات نهایی فولادی کشور، میتوان دریافت که تعادلی بین میزان عرضه و تقاضا در محصولات فولادی برقرار بوده و مشکلی بابت تأمین نیاز بازار داخلی وجود ندارد. به عبارت دیگر اگر همه شرکتهای تولیدکننده محصولات فولادی با تمام ظرفیت خود به فعالیت بپردازند و محصولات خود را عرضه کنند نهتنها کشور با کمبود مواجه نمیشود بلکه با مازاد عرضه نیز مواجه خواهد شد.
انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران.png
بررسی و مطالعه ظرفیتهای ایجادشده در کشور طی سالهای اخیر نشان میدهد تقاضای محصولات گرم به صورت متوسط و ماهیانه ۵۰۰ هزارتن است و این تقاضا به صورت طبیعی به دست مکانیزم تأمینی خواهد رفت که بیشترین درجه شفافیت و اقتصادیترین قیمت را برای صنعت متقاضی داشته باشد. این گفتار، توجه خواننده را بر این نکته جلب میکند که در حال حاضر ظرفیتهای مغفولی در بخش عرضه کلاف گرم و بیلت وجود دارد که به دلیل تولید با بهرهوری پایین و دور از انتظار، فشار را به سمت عرضهکننده کیفی و همیشگی یعنی فولاد مبارکه هدایت میکند. تمرکز بیشازاندازه بر تعیین قیمت پایه و میزان رقابت، بدون توجه به ظرفیتهای مغفول مانده در کشور راه را برای حل صورت مسئله سخت و مشکلتر خواهد کرد. کنترل تقاضایی که گزارشها نهادهای تخصصی بر وجود آن صحه میگذارند جز نارضایتی تولیدکنندگان و دور شدن کشور از شعار سال (مهار تورم و رشد تولید) نتیجهای نخواهد داشت. بدون شک بهترین نوع اعمال حاکمیت توسط دستگاههای تصمیمگیرنده، شناخت ظرفیتهای خفته و هدایت منابع کشور در جهت فعالسازی هرچه بیشتر این ظرفیتهاست.