ارزیابی شما از روابط ایران و آژانس چیست؟
آژانس در مجموع 4 سوال اساسی از ایران داشته که از این میان ایران توانسته پاسخ دو سوال را ارائه کند و این پاسخها از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی پذیرفته شده است. اما دو سوال هنوز از نظر آژانس بیپاسخ باقی مانده و برای گفتوگوهای بیشتر در این زمینه آقای آپارو، معاون پادمانی مدیرکل آژانس به تهران سفر کرد. طبعا نتیجه گفتوگوها میان ایران و آژانس بسیار تأثیرگذار خواهد بود و گزارش آقای رافائل گروسی، مدیر کل آژانس تعیین میکند که شورای حکام چه تصمیماتی را اتخاذ کنند. دستکم تا امروز، بر اساس آنچه رسانههای غربی عنوان میکنند آژانس هنوز پاسخهای لازم در خصوص دو مسأله باقی مانده پادمانی را نگرفته است.
با توجه به این مسأله به نظر میرسد طی سه ماه آینده تا نشست بعدی شورای حکام نیز گفتوگوها پیرامون این موضوعات میان تهران و آژانس ادامه داشته باشد.
به نظر شما امکان صدور قطعنامه علیه ایران وجود دارد؟
زمان عنصر مهمی است. هرچقدر زودتر این مسأله حل و فصل شود بیشتر به نفع ایران است، چرا که بهانه را از دست آمریکاییها میگیرد و مانع از آن میشود که غربیها از این ابزار برای افزایش فشارها علیه ایران استفاده کند. مشکل اساسی اینجاست که گروهی در ایران باور دارند این مسأله ریشه سیاسی دارد و حل و فصل آن از طریق گفتوگو با آژانس ممکن نیست. از نگاه این گروه، مذاکرات با اروپا (در چارچوب 1+4) و آمریکا تنها را حل مسأله است و اختلافات با آژانس را نمیتوان مربوط به موضوعات حقوقی و فنی دانست.
بر اساس این نوع نگاه، باید منتظر نتیجه مذاکرات میان ایران و اروپا و ایران و آمریکا بود که ببینیم چه زمانی موضوع حل میشود. من شخصا این تحلیل را قبول ندارم. مسأله اصلی ما با آژانس است و باید با آژانس مسأله را حل کنیم.
گزارشهایی مبنی بر کاهش انباشت اورانیوم 60 درصدی از سوی ایران وجود دارد. این موضوع چه تأثیری خواهد داشت؟
اول باید گزارش آژانس منتشر شود تا به صورت قطعی در این باره اظهار نظر کنیم. اما به هرحال چنین اقدامی از سوی ایران به معنای تمایل به تفاهم و مصالحه است و موضوع بسیار مهمی به حساب میآید. با این وجود روند غنیسازی اورانیوم 5 درصد و اورانیوم 20 درصد ادامه دارد و در مجموع مقدار اورانیوم غنیسازی ایران افزایش پیدا کرده است. فقط سرعت انباشت اورانیوم 60 درصدی کاهش یافته است. مذاکراتی که گفته میشود به صورت غیرمستقیم در جریان است و تلاشهایی برای رسیدن به نقطه تفاهم وجود دارد، اما چون به اطلاعات محرمانه دسترسی نداریم امکان اظهارنظر قطعی وجود ندارد.
ارزیابی شما از اظهارات امیر عبداللهیان درباره سند سپتامبر چیست؟
در این زمینه دو طرف برآوردهایی داشتهاند که زمان نشان داد صحیح نبوده است. آمریکاییها شهریور سال گذشته تصور میکردند با بالا گرفتن اعتراضات در ایران نیازی به ادامه مذاکرات وجود ندارد و دولت ایران با چنان چالشی روبهرو است که یا حاضر است هر شرایطی را بپذیرد یا نظام سیاسی تغییر میکند. این اتفاق رخ نداد و آمریکاییها فهمیدند که این راهبردشان اشتباه بوده است. بازگشتن به میز مذاکرات محرمانه و غیرمستقیم نشان از تغییر این راهبرد دارد. محرمانگی مذاکرات هم به این دلیل است که واکنشها و بازیگران داخلی و خارجی نتوانند روی روند مذاکرات اثر زیادی بگذارد.
به نظر شما چه مشکلاتی در مسیر دستیابی به تفاهم باقی مانده است؟
برای ایران اصلیترین چالش پایان موثر تحریمها به ویژه در حوزههای اساسی نظیر حوزه بانکی و نفت است. برای طرف آمریکایی هدف دستیابی به آن چیزی است که در برجام 2015 به آن دست نیافته بودند. از جمله گفتوگو درباره مسائل موشکی، پهپادی و منطقهای. ایران این موضوعات را نمیپذیرد و آمریکا هم در مسیر رفع تحریمها را سد میکند. خواست آمریکا برجام پلاس است.