ستاره صبح-اتفاقات و مسائلی که در مجلس یازدهم افتاده و میافتد عجیبوغریب است و انسان را به یاد مثل معروف «هردم از این باغ بری میرسد، تازهتر از تازهتری میرسد» میاندازد. برخی نمایندگان مجلس در کمتر از 200 روز فعالیت خود اقداماتی انجام داده اند که لابد ازنظر خود آنها مهم و خوب بوده است؛ اما صاحبنظران و آنهایی که به کارکرد مجلس در چهار دهه گذشته آشنا هستند از این اقدامات شگفتزده و دچار حیرت میشوند. توهین به وزیر خارجه، تقاضای برکناری وزیر نفت از سران قوا، تقاضای برکناری و اعدام برای رئیسجمهور، ادعای کذب نماینده مشهد که سازمان انرژی اتمی بهطور رسمی آن را تکذیب کرد و اظهارنظر تازه نماینده بافق در جلسه روز چهارشنبه مجلس که در دفاع از تصویب «طرح اقدام راهبردی لغو تحریمها» گفت: «یا رومی روم یا زنگی زنگ باشیم؛ یا مثل کره شمالی و پاکستان، یا مثل مصر و لیبی میشویم.» پرسش این است که این فرد که با تعداد ۲۶ هزار و ۸۶۵ رأی بر کرسی مجلس تکیه زده میداند که در مصر یک دولت بارأی مردم روی کارآمد و با کودتا برکنار شد؛ اما اکنون یک ژنرال بر گرده مردم مصر سوار است؟ آیا میداند که مردم کره شمالی از شدت گرسنگی گوشت خودشان را هم میخورند و رهبرش چند وقت پیش به خاطر فشار تحریمها که مردمش را گرسنه کرده عذرخواهی کرد؟ آیا به زعم این نماینده باید مثل کره شمالی شویم؟ آیا وی میداند که لیبی اکنون چندپاره است و هر گوشه آن دست یک گروه که یا به فرانسه یا عربستان یا ترکیه وابستهاند؟ آیا باید مثل لیبی شویم؟ پرسش این است که چرا این نماینده نمیگوید ما شبیه کره جنوبی نمیشویم که مردمش در رفاه زندگی میکنند. بر اساس گزارش صندوق بینالمللی پول در سال 2018، درآمد سرانه هر فرد در کره شمالی 1298 دلار بوده است و در مقابل درآمد سرانه هر فرد در کره جنوبی 41 هزار و 388 دلار یا به عبارتی 32 برابر کره شمالی بوده است، وقتی چنین حرفی زده میشود یعنی بهتر است ما بهجای رسیدن به رفاه، به فقر و تنگدستی برسیم. مجلس یازدهم از چند ماه پیش خیز برداشت تا دولت را وادار کند غنیسازی بیشتر از 20 درصد را در دستور کار قرار دهد، آنقدر وزارت خارجه و کنشگران با این طرح مخالفت کردند که به سرانجام نرسید. بااینوجود ترور ناجوانمردانه محسن فخری زاده مهابادی فضای احساسی به وجود آورد تا اینکه مجلس همان طرح را از حالت یکفوریتی به دوفوریتی تبدیل و روزهای دوشنبه و سهشنبه آن را تصویب کرد. شگفت آنکه شورای نگهبان که پیشبینی میشد این طرح را به خاطر پیامدهاییپ زیانبارش رد کند؛ اما این شورا همان روز چهارشنبه طرحی را که دولت، سازمان انرژی اتمی، وزارت خارجه و سخنگوی شورای عالی امنیت ملی و صاحبنظران به دلیل هزینهساز بودن با آن مخالف بودند تأیید کرد و شگفت آنکه رئیس مجلس هم همان روز این مصوبه را برای اجرا به رئیسجمهور ابلاغ کرد. موضوعی که از ابتدای انقلاب تاکنون سابقه نداشته است. روزنامههای جمهوری اسلامی و ایران روز پنجشنبه این طرح را تنبیه مردم نامیدند و گفتنیهای دیگر. این طرح به گروه کشورهای 1+4 (روسیه، چین، فرانسه، انگلیس و آلمان) دوماه مهلت میدهد تا در جهت رفع و لغو تحریمها اقدام کنند، در غیر این صورت دولت موظف است غنیسازی بالای 20 درصد را آغاز و اقدامات داوطلبانه پروتکل الحاقی را نیز متوقف کند. اگر مسئولی از این کار خودداری کند محاکمه و به حبس محکوم خواهد شد. ضربالمثلی هست که میگوید: «آزموده را آزمودن خطاست». پس از یک سال که آمریکا از برجام خارج شد، رئیسجمهور نامهای به سه کشور فرانسه، انگلیس و آلمان نوشت و به آنها هشدار داد که اگر ظرف 60 روز به تعهداتشان در قبال برجام عمل نکنند، ایران از تعهداتش در قبال برجام خواهدکاست. سازمان انرژی اتمی در پنج گام از تعهدات هستهای کاست؛ اما سه کشور اروپایی اقدامی نکردند، بلکه شورای حکام با فشار این کشورها قطعنامهای هم علیه ایران صادر کرد، اکنون هم پیشبینی میشود پس از 60 روز نه تنها اروپاییها به تعهداتشان عمل نخواهند کرد، بلکه عملی شدن طرح مجلس زمینه را برای فعال کردن «مکانیزم ماشه» فراهم خواهد کرد و ممکن است شش قطعنامه شورای امنیت علیه ایران که در قالب قطعنامه 2231 لغو شده بودند دوباره احیاء و ایران ذیل فصل منشور ملل متحد قرار گیرد و آثار آن علیه ملت ایران فعال شود. آیا آنگاه اصولگراها حاضر خواهند بود در برابر مشکلاتی که برای مردم ایجاد کرده و میکنند پاسخگو باشند یا خیر؟ شیوه تصویب دوفوریتی این طرح قابلتأمل است، زیرا از 260 نماینده حاضر در مجلس 251 نفر به طرح رأی دادند. انگار طرح هیچ اشکالی نداشت! این نشان میدهد که طرح در یک شرایط هیجانی و احساسی تصویبشده و فاقد پشتوانه کارشناسی است. تصویب طرح اقدام راهبردی برای رفع تحریمها باعث شد تا قیمت دلار، طلا، خودرو و مسکن که از یک ماه پیش به دلیل تغییر قدرت در آمریکا و ساخت واکسن کرونا، روند کاهشی به خود گرفته بودند، دوباره روند صعودی پیدا کردند وجیب و سفره مردم را هدف گرفتند. درحالیکه پس از تغییر قدرت در آمریکا امید به بهبود رابطه و بازگشت به برجام در بین مردم ایران قوت گرفته بود، طرح مجلس به قلب برجام شلیک کرد؛ بهگونهای که رئیسجمهور منتخب امریکا گفت توافق با ایران بر سر برجام دشوار خواهد بود و آلمان هم اعلام کرد معاهده برجام نیاز به بازنگری دارد. به عقیده نویسنده تصویب چنین طرحهایی، هرچند حق قانونی نمایندگان اسن اما نمیتواند در راستای منافع کشور و منافع ملی ارزیابی شود. سرنوشت این طرح مشابه طرح تثبیت قیمت 9 قلم کالا ازجمله بنزین و تعیین قیمت 35 تومان برای هر لیتر بنزین خواهد شد؛ طرحی که در مجلس اصولگرای هفتم تصویب شد و به دلیل غیر کارشناسی بودن طرح و نسنجیده بودن آن، خود اصولگراها آن طرح را کنار گذاشتند.