ستاره صبح-
دلیل اصلی پیروزی بایدن در انتخابات ریاستجمهوری شاید چیزی کاملاً خارج از کنترل او باشد. همهگیری ویروس کرونا در سال ۲۰۲۰، علاوه برگرفتن جان بیش از ۲۳۰ هزار نفر از مردم آمریکا، زندگی و سیاست در این کشور را همتغییر داد. موضوعی که در آخرین روزهای کارزار انتخاباتی به نظر میرسید خود دونالد ترامپ هم آن را پذیرفته است. بااینحال تمرکز رسانهها بر کوید-۱۹، بیشتر از آنکه به نگرانی مردم در رابطه با همهگیری دامن بزند، بازتابی از نوع نگرش آنها در رابطه با نحوه مدیریت بحران توسط رئیسجمهور بود، مسئلهای که در نظرسنجیها نتایجی نامطلوب برای آقای ترامپ به دنبال داشت. در نظرسنجی ماه گذشته موسسه تحقیقاتی پیو، وقتی از مردم در رابطه با اعتمادبهنفس نامزدها برای مدیریت شیوع کووید-۱۹ سؤال شد، بایدن با ۱۷ درصد اختلاف بالاتر از ترامپ ایستاد. همهگیری کرونا و سقوط اقتصادی که با خود به همراه داشت، ترامپ را از پیام اصلی کارزار انتخاباتیاش مبنی بر رونق و شکوفایی دور کرد. این اتفاق همچنین نگرانیهایی که بسیاری از آمریکاییها در رابطه با ریاستجمهوری او داشتند را هم نشان داد، نگرانی بابت عدم تمرکز گاه و بی گاه او، تمایلش به زیر سؤال بردن علم، بیبرنامهگی در مدیریت سیاستهای بزرگ و کوچک و اولویتبندی حزبی. همهگیری کرونا در میزان رضایتمندی از ترامپ نقشی کلیدی داشت. بنا بر نظرسنجی موسسه گالوپ میزان تأیید عملکرد ترامپ در تابستان حتی تا ۳۸ درصد هم پایین بیاید. موضوعی که کارزار انتخاباتی بایدن از آن نهایت بهره را برد.
کارزار بیسروصدا
بایدن در دوران فعالیت سیاسی خود، بهعنوان فردی شهرت پیداکرده که با حرفهایش خود را به دردسر میاندازد. گافهای بایدن باعث ناکامی او در اولین مبارزه انتخاباتیاش برای ریاستجمهوری در ۱۹۸۷ شد، همینطور در ۲۰۰۷ که دوباره به عرصه این رقابت بازگشت. بایدن در سومین تلاش خود برای ورود به دفتر بیضیشکل کاخ سفید، بازهم مرتکب اشتباهات لفظی شد اما تعداد آنها بهاندازهای کم بود که تنها یک مشکل کوتاهمدت بهحساب میآمدند. این مسئله تا حدی به این خاطر بود که خود ترامپ بهطور مداوم در مرکز اخبار قرار داشت. وجود موضوعات مهمتری ازجمله همهگیری ویروس کرونا، ناآرامیها به دنبال مرگ جورج فلوید و شکاف اقتصادی که توجهها را به خود جلب کرده بودند هم تأثیر زیادی داشت؛ اما دستکم بخشی از اعتبار این مسئله را باید به استراتژی هماهنگ کارزار انتخاباتی بایدن داد که با محدود کردن حضور او در برابر مردم و رسانهها، احتمال بروز مشکلات به دلیل خستگی یا بیدقتی را پایین بیاورند. کارزار بایدن تلاش کرد با ایستادن در حاشیه به ترامپ اجازه دهد با حرفهایی که به زبان میآورد به خودش خیانت کند. رویکردی که درنهایت به نتیجه هم رسید.
هر کس بهجز ترامپ!
یک هفته پیش از روز انتخابات، کارزار بایدن آخرین تبلیغات تلویزیونی او را پخش کرد. پیام این تبلیغات بسیار با آنچه در آغاز فعالیتهای انتخاباتی خود در سال گذشته و در سخنرانیاش برای پذیرش نامزدی حزب دموکرات در ماه اوت، مطرح کرده بود، شباهت داشت. بایدن گفت این انتخابات «نبردی برای احیای روح آمریکا» است، فرصتی برای آمریکاییها تا تفرقه و آشوب چهار سال گذشته را پشت سربگذارند. در پس این شعار اما یک حسابوکتاب ساده قرار داشت. بایدن بخت سیاسی خود را با سرمایهگذاری روی این ایده امتحان کرد که اقدامات ترامپ بهشدت تفرقهانگیز و تحریکآمیز هستند و آمریکاییها رهبری آرامتر و باثباتتر میخواهند. کاری که دموکراتها موفق به انجامش شدند این بود که انتخابات را به یک نظرسنجی در مورد ترامپ تبدیل کردند. پیام پیروزی بایدن در یکچیز خلاصه میشد، اینکه او «ترامپ نیست». یکی از تکیهکلامهای همیشگی دموکراتها در طول کارزار انتخاباتی این بود که در صورت پیروزی بایدن مردم آمریکا میتوانند هفتهها بدون فکر کردن به سیاست زندگی کنند. اینیک شوخی به نظر میآمد اما درواقع حقیقت در آن نهفته بود.
ماندن در مرکز
بایدن در جریان کارزار خود برای کسب نامزدی حزب دموکرات در انتخابات ریاستجمهوری، با برنی سندرز و الیزابت وارن از جناح چپ رقابت میکرد که کمپینهایی سازمانیافته با بودجههای عالی داشتند و در گردهماییهای خود بهاندازه یک کنسرت موسیقی راک، جمعیت دور خود جمع میکردند. باوجود فشاری که از سوی لیبرالها وارد میشد، بایدن به استراتژی میانهروی خود پایبند ماند و حاضر به حمایت از نظام سلامت همگانی زیر نظر دولت، تحصیلات دانشگاهی رایگان و وضع مالیات بر ثروت نشد. این رویکرد او باعث شد نظر جمهوریخواهان میانهرو و ناراضی در جریان کارزار انتخابات سراسری به او جلب شود. رد پای این استراتژی در تصمیم بایدن برای دعوت از کامالا هریس بهعنوان معاون خود هم به چشم میخورد. او میتوانست بهجای هریس فردی را برای این کار انتخاب کند که از حمایت بیشتر جناح چپ حزب برخوردار است؛ اما تنها موردی که به بایدن کمک کرد فاصلهاش را با سندرز و وارن کم کند، مسئله محیطزیست و تغییرات اقلیمی بود. شاید سرمایهگذاری روی جلب نظر رأیدهندگان جوانتر که این مسئله برایشان اولویت داشت به ریسک از دست دادن رأی صنایع وابسته به انرژی در ایالتهای چرخشی میارزید. اگرچه بسیاری افراد از برنامههای بایدن در دورهای که معاون رئیسجمهور بود و تعهدات او درگذشته انتقاد داشتند اما او به بخش عمده این انتقادات پاسخ داد.
پول بیشتر، مشکلات کمتر
اوایل سال جاری، بودجه کارزار انتخاباتی بایدن رو به اتمام بود. او وارد جنگی نابرابر با رقیبی شد که تمام دوران ریاستجمهوری خود را صرف جمعآوری کمک مالی برای کارزار انتخاباتی خودکرده بود و نزدیک به یک میلیارد دلار بودجه در اختیار داشت. از ماه آوریل به بعد، کمپین بایدن به ماشین عظیم جمعآوری کمکهای مردم تبدیل شد و در ماه مارس ازنظر مالی در جایگاه بهتری نسبت به رقیبت خود قرار گرفت. البته ولخرجیهای کارزار ترامپ هم بیتأثیر نبود. کارزار بایدن در ابتدای ماه اکتبر ۱۴۴ میلیون دلار پول نقد بیشتر از کمپین ترامپ در اختیار داشت و توانست جمهوریخواهان را در سیلابی از تبلیغات تلویزیونی که تقریباً در تمامی ایالات محل رقابت پخش شد، غرق کند. البته پول همهچیز نیست. چهار سال پیش بودجه کمپین ترامپ در برابر سرمایهای که هیلاری کلینتون برای فعالیتهای انتخاباتیاش در اختیار داشت، بسیار ناچیز بود؛ اما در شرایطی که شیوع ویروس کرونا فعالیتهای انتخاباتی رودررو را محدود کرده بود و آمریکاییها بخش بیشتری از وقت خود را صرف دنبال کردن رسانهها در خانههای خود میکردند، بایدن به دلیل در اختیار داشتن پول نقد بیشتر توانست تا آخرین روز برای رساندن پیام خود به رأیدهندگان فعالیت کند. برتری مالی به او اجازه داد نقشه انتخاباتی خود را گسترش دهد و در ایالاتی مثل تگزاس، جورجیا، اوهایو و آیووا که زمانی به نظر میرسید شانس چندانی در آنها ندارد، سرمایهگذاری کند. هرچند بسیاری از این سرمایهگذاریها نتیجه نداد اما او موفق شد ترامپ را تضعیف کند و علاوه بر پیروزی در آریزونا که زمانی ایالتی قابلاعتماد برای محافظهکاران بهحساب میآمد، در جورجیا هم پا بهپای ترامپ پیش برود. پول ابتکار عمل و گزینههای بیشتری در اختیار کارزارها قرار میدهد و بایدن هم با استفاده درست از آن توانست گوی سبقت را از رقیب خود بدزدد.
بازگشت به روال عادی
فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین و تحلیلگر روابط بینالملل در گفتوگو با ستاره صبح میگوید: «پس از پیروزی جو بایدن در انتخابات، مهمترین اتفاقی که خواهد افتاد این است که سیاستهای کشور بزرگ و ابرقدرتی مانند آمریکا به مسیر و روال عادی خود بازخواهد گشت و دیگر رئیسجمهور آمریکا تصمیمگیرنده مطلق در امور و زیرپاگذارنده قانون نخواهد بود. بایدن به نظرات اتاقهای فکر و کارشناسان و صاحبنظران گوناگون و برنامهریزیها و طرحهایی که از مدتها قبل تهیهشدهاند، بدون دخالت دادن سلایق و نظرات شخصی و بر مبنای اصول و قواعد حرفهای توجه خواهد کرد. البته خود جو بایدن بهعنوان یک سیاستمدار کهنهکار که سالها تجربه سناتوری و همچنین هشت سال تجربه ارزشمند در مقام معاونت ریاست جمهوری باراک اوباما را در کارنامه خود دارد، بهعنوان یک کارشناس صاحب نظرات قابل قبولی است به همین دلیل همه دنیا روی او حساب باز خواهند کرد و او میتواند شخصیتی تأثیرگذار باشد؛ درست برعکس دونالد ترامپ که بهصورت خودکامه، نظرات و سلایق شخصی خود را مقدم بر همهچیز میدانست و به همین دلیل مردم آمریکا با هوشمندی به میدان آمدند و دوباره به او رأی ندادند و او را از قدرت کنار گذاشتند؛ بنابراین بازگشت بایدن به عرصه بینالمللی، روابط آمریکا با کشورهای مختلف جهان ازجمله ایران را بهبود خواهد بخشید. بهعبارتدیگر بایدن آمریکا را از انزوای بینالمللی بهخصوص در ارتباط با اروپا خارج خواهد کرد و احتمالاً بهتمامی پیمانها و کنوانسیونهای مهم جهانی و بینالمللی ازجمله معاهده زیستمحیطی پاریس، عضویت در یونسکو و سازمان بهداشت جهانی، قراردادهای اقتصادی با چین، کانادا و... و بهخصوص معاهده برجام بازخواهد گشت. بهطورکلی باید دانست که با روی کار آمدن بایدن، تغییری جدی در سیاستهای آمریکا پدید خواهد آمد و اتفاقاتی مهم در انتظار این ابرقدرت نخست دنیا خواهد بود.»
رفراندوم درباره ترامپ
کوروش احمدی، کارشناس مسائل بینالملل نیز معتقد است: «علت اصلی مشارکت خیلی بیشتر رأیدهندگان در این انتخابات غیرعادی بودن و غیرمتعارف بودن رئیسجمهوری بود که برای انتخاب مجدد تلاش میکرد. البته غیرمتعارف بودن الزاماً بد نیست، اما وقتی غیرمتعارف بودن با زبان غیرمتعارف و پرخاشجویی، هتاکی، توهین به بخشی از مردم و... جمع میشود، روح و روان جامعه را زخمی میکند.» وی در گفتوگو با ایسنا بابیان اینکه این موضوع موجب شد عملاً این انتخابات به رفراندومی در مورد ترامپ تبدیل شود، گفت: «بخش قابلتوجهی از آرایی که داده شد، درواقع رأی به اخراج ترامپ از کاخ سفید بود. بااینحال باید توجه داشت که شخص بایدن نیز درواقع مناسبترین کاندیدا برای مقابله با ترامپ بود. ویژگی بایدن در سیاست آمریکا میانهرو بودن او و توانایی او برای کارکردن با همه طیفهای سیاسی و توجه ویژه او به ایجاد ائتلاف و اجماع در بدنه سیاسی است. این ویژگی کمک مؤثری برای غلبه بر ترامپ بود.»