تاریخ برای شما فقط روایت وقایع نبود؛ جان داشت، روح داشت و از زاویهای دیده میشد که کمتر کسی توان دیدنش را داشت.
شما تاریخ را آنگونه میدیدید که انگار خود در دل آن زیستهاید؛ با وسواس، با عمق و با نگاهی نقادانه که ما را وادار میکرد دوباره فکر کنیم، شک کنیم و بفهمیم. شیوه خاص تدریستان، آن نظم مثالزدنی، بیان دقیق و در عین حال پرشور، کلاسهایتان را به تجربهای فراموشنشدنی تبدیل میکرد. استاد شیکپوش تاریخ، حضور شما فقط آموزش نبود، الهام بود. رد نگاه و کلامتان در ذهن و دل ما ماندگار شد و نامتان همیشه با احترام، دلتنگی و قدردانی همراه خواهد بود.
برشی از زندگینامه استاد: علیاصغر مصدق رشتی، فرزند محسن، در سال ۱۳۲۴ در مشهد به دنیا آمد. پدرش از ملاکین نامآشنای پیرامون تربتجام بود و فضای خانه، آمیختهای از سنت، مسئولیت و احترام به ریشهها. سالهای نوجوانی و تحصیل دبیرستان را در مشهد گذراند؛ سالهایی که ذهن جستوجوگرش آرام نمیگرفت و او را به محافل فکری و فرهنگی میکشاند.
در همان ایام بود که راهش به کانون نشر حقایق اسلامی باز شد و چندی در جلسات آن نشست. پس از اخذ دیپلم، قدم به دانشکده ادبیات مشهد نهاد و رشته تاریخ را برگزید؛ گویی تقدیر او را از همان ابتدا به همنشینی با گذشته و روایت سرگذشت انسانها فرا میخواند. اما این مسیر آرام نماند.
در شانزدهم اسفند ۱۳۴۶، هنگامی که دانشجوی سال سوم بود، به اتهام شرکت در جریان اعتصاب دانشجویی بازداشت شد. حکم، دو ماه حبس تأدیبیِ در زندان را به پنج ماه کشاند. بار دیگر در سال ۱۳۴۹، هنگامی که به عنوان دبیر آموزش و پرورش در تربتجام خدمت میکرد در معرض بازداشت قرار داد.
در سیزدهم بهمن همان سال دستگیر و به دو سال حبس تأدیبی محکوم شد. پس از رهایی از زندان تقاضای خروج از کشور داد و این بار تقدیر با او همراه شد.
در سال ۱۳۵۳ راهی فرانسه شد و در دانشگاه سوربن، یکی از کهنترین مراکز علمی اروپا، تحصیل در رشته تاریخ را ادامه داد؛ گویی حلقهای دیگر از پیوند او با تاریخ، اینبار در سرزمینی دور، کامل میشد. با پیروزی انقلاب، دکتر مصدق رشتی به وطن بازگشت و در قامت مدرس دانشگاه شهید بهشتی به خدمت پرداخت؛ مردی که عمرش میان کتاب و اندیشه گذشته بود و روایتگر تاریخ برای نسلهای پس از خویش شد و سرانجام پس از سالها بیماری و دوری از وطن، جمعه پنجم دیماه ۱۴۰۴، آرام و بیهیاهو، رخ در نقاب خاک کشید.
روحتان آرام و یادتان جاودان