وقتی میری زیر سایه این برجها، انگار زمان یه لحظه وایمیسته. حس میکنی تاریخ دستت رو گرفته و بردت به روزهایی که این برجها فقط چند تا دیوار نبودن؛ نماد قدرت بودن، نشونه راه برای مسافرا، یا حتی سازهایی معماری که با نور آفتاب و باد حرف میزدن. از گنبدهای فیروزهای گرفته تا برجهای خشتی بلند، هر کدومشون یه اثر هنری تمامعیار هستن که بیاختیار توی دلت جا میگیرن.
حالا با هم قراره سراغ چندتا از زیباترین برجهای تاریخی ایران بریم؛ برجهایی که دیدنشون یعنی قدم گذاشتن تو دل تاریخ زنده این سرزمین.
برج خلعتپوشان تبریز
برج خلعتپوشان یکی از متفاوتترین آثار تاریخی تبریزه؛ بنایی که از دوره صفویه باقی مونده و زمانی محل برگزاری یکی از مهمترین مراسمهای حکومتی بوده. در گذشته وقتی شاه یا ولیعهد میخواست به کسی مقام، هدیه یا لباسی مخصوص بده، این مراسم رو در این برج انجام میدادن و برای همین اسمش شده «خلعتپوشان». فضای اطرافش هم قدیمها یه باغ و استخر بزرگ داشت و کل مجموعه بیشتر شبیه یه محوطه تشریفاتی سلطنتی بوده.
امروز هم با اینکه قرنها از اون دوران گذشته، هنوز وقتی پای این برج میایستی حس میکنی وارد یک صفحه زنده از تاریخ شدی. معماری برج خلعتپوشان واقعاً چشمگیره. برج روی پایهای ۱۶ ضلعی ساخته شده و سه طبقه داره؛ طبقه اول سقف گنبدی داره، طبقه دوم بعدها مرمت شده و طبقه سوم که سقف نداره، محل اجرای مراسمها بوده. تمام بنا از آجر ساخته شده و روی بخشهایی از نمای بیرونی، طاقنماها و تزیینات آجری و کاشیکاریهای ظریف دیده میشه که ترکیبشون با رنگهای آبی و سیاه، ظاهر بسیار خاصی به برج داده.
این برج درست کنار رودخانه و در یکی از دلانگیزترین بخشهای شرق تبریز قرار گرفته؛ جایی که قدر طبیعت سبز و هوای خوبش رو وقتی به دیدنش بری، کاملاً حس میکنی. امروز این محوطه یکی از جاهاییست که هم اهل تاریخ رو جذب میکنه، هم طبیعتگردها رو.

برج طغرل
برج طغرل یکی از اون بناهای قدیمیه که وقتی میبینیش، ناخودآگاه میگی «وااای این همه سال چطور سر پا مونده؟». این برج حدود ۹۰۰ سال پیش توی شهر ری ساخته شده و میگن آرامگاه طغرل بیک، پادشاه معروف دوره سلجوقیه. این یعنی با یه سازه طرفی که از زمانهای خیلی دور تا الان، همه چی رو دیده: حکومتها عوض شده، زمین لرزیده، جنگ شده، ولی برج طغرل هنوز محکم وایستاده. خلاصه از اون نشونههای تاریخیه که باعث میشه آدم حس کنه واقعاً داره یه تیکه از گذشته رو از نزدیک نگاه میکنه.
اما جذابترین بخشش معماریشه. برج در ظاهر یک استوانه بزرگ آجریه با دیوارهای فوقالعاده ضخیم، ولی پشت همین سادگی کلی هوش و خلاقیت خوابیده. دور تا دور برج شیارهایی هست که قدیمها با کمک نور خورشید کار میکردن و مردم با نگاه کردن به سایهها، ساعت تقریبی روز رو میفهمیدن! یعنی یه جورایی برج طغرل نقش یه «ساعت آفتابی بزرگ» رو هم داشته. بالاش هم یه گنبد مخروطی داشته که به مرور زمان از بین رفته، اما همون چیزی که امروز ازش مونده هم اونقدر جذابه که وقتی بری زیر سایهاش بایستی، حس میکنی زمان وایستاده و تو وسط تاریخ قدم میزنی.
برج چهل دختر دامغان
برج چهلدختر یکی از قدیمیترین و مرموزترین بناهای تاریخی دامغانه؛ بنایی که قدمتش به قرن پنجم هجری و دوران سلجوقیان میرسه. ظاهرش یه برج آجری بلند با نقوش هندسی ظریفه که همون اول نگاه آدم رو میگیره. این برج احتمالاً یه مقبره بوده، اما داستانهای محلی اسم قشنگتری براش ساختن. مردم میگن زمانی دختران پاک و نجیب برای اینکه از بلا دور بمونن، رشته یا نخهایی به این برج گره میزدن و از خدا حاجت میخواستن. همین باور زیبا باعث شد اسمش بشه «چهلدختر». چه این روایت واقعی باشه چه نباشه، چیزی که عجیبه اینه که هنوز هم خیلیها وقتی برج رو میبینن حس معنوی خاصی تجربه میکنن.
معماری برج چهلدختر هم دقیقاً مثل تاریخش جذابه. بدنه برج از آجرهای قدیمی تشکیل شده که با نقوش هندسی، خط کوفی و ردیفهای آجری تزئین شده؛ طوری که انگار هر ردیفش یه صفحه جدا از هنر معماری سلجوقیه. ارتفاع برج حدود ۱۵ متره و داخلش فضایی ساده و خالی داره، اما همین سادگی باعث میشه توجهت بیشتر به جزئیات بیرونش جلب بشه. وقتی جلوی برج میایستی، بافت آجری، نقشها و سکوت اطرافش یه حس خیلی خاص میسازه؛ انگار زمان کند میشه و تو برای چند لحظه میتونی زندگی مردم هزار سال پیش رو تصور کنی. برج چهلدختر دقیقاً یکی از همون جاهاییه که با دیدنش هم تاریخ رو لمس میکنی، هم انرژی عجیبی ازش میگیری.

برج رادکان
برج رادکان یکی از اون بناهاییه که وقتی برای اولین بار میبینیش، باور نمیکنی متعلق به چند صد سال پیشه. این برج در نزدیکی چناران و در مسیر مشهد قرار داره و قدمتش به دوره ایلخانی میرسه. خیلیها فکر میکنن این برج فقط یک آرامگاه بوده، اما تحقیقات تازهتر میگه که رادکان هم کارکرد تقویمی داشته و هم نجومی؛ یعنی عملاً معمارش طوری طراحیاش کرده که با نور خورشید، تغییر فصلها و رویدادهای مهم سال قمری و خورشیدی هماهنگ باشه. همین موضوع باعث شده برج رادکان رو یکی از هوشمندانهترین سازههای تاریخی ایران بدونن. ترکیب آسمان باز، دشتهای اطراف و سکوت عجیبی که اونجا حس میکنی، بازدیدش رو واقعاً خاص میکنه.
معماری برج هم چیزی کم از شاهکار نداره. رادکان یک سازه استوانهایه که بدنهاش با آجرکاریهای منظم و ظریف تزئین شده و بالای اون یک گنبد مخروطی قرار داشته؛ بخشی از این گنبد با گذر زمان آسیب دیده، ولی همون چیزی که باقی مونده، شکوه اولیه رو نشون میده. در بدنه برج ترکهایی وجود داره که دقیقاً با مسیر نور در طول سال هماهنگ بوده و همین باعث میشده برج نقش یک «تقویم معماری» رو بازی کنه. داخل برج فضایی ساده و تاریکه، اما همین سادگی باعث میشه وقتی واردش میشی انگار یه قدم از دنیای امروز جدا میشی و میری به دوران ایلخانی. رادکان از اون بناهاییست که هم عاشق تاریخ رو جذب میکنه، هم علاقهمندان نجوم رو، و هم هر کسی که دوست داره نبوغ معماری ایرانی رو از نزدیک ببینه.
برج مهماندوست
برج مهماندوست یکی از شاخصترین بناهای تاریخی دامغانه؛ برجی که قدمتش به دوره سلجوقیان میرسه و مثل خیلی از برجـآرامگاههای اون زمان، هم معماری چشمگیر داره و هم داستان پشتش جذابه. این برج احتمالاً آرامگاه یکی از بزرگان یا فرمانروایان محلی بوده و به همین دلیل با دقت و ظرافت زیادی ساخته شده. وقتی از دور بهش نگاه میکنی، شکل استوانهای بلندش با آجرهای قهوهایرنگ و طراحی منظمش فوراً تو چشم میزنه. موقعیتش هم خیلی خاصه؛ وسط طبیعت باز دامغان، جایی که سکوت و آرامش اطرافش باعث میشه حس کنی وارد یک قاب قدیمی از گذشته شدی.
معماری برج مهماندوست واقعاً شاهکاره. بدنه برج با آجرکاریهای دقیق و نقشهای هندسی ساخته شده و بخش اصلیش به صورت چندضلعی طراحی شده که بالاش به یک گنبد مخروطی ختم میشده؛ البته بخشهایی از گنبد در طول زمان آسیب دیده، اما همون چیزی که مونده هم هنوز زیبایی خودش رو حفظ کرده. داخل برج فضایی ساده و خالیه، اما بیرونش، مخصوصاً نقوش آجری، کتیبههای کوفی و ترکیب هندسه و سایهروشنهای روی دیوار، آدم رو محو تماشا میکنه. وقتی کنارش میایستی، صدای باد و سکوت طبیعت با معماری هزارهی گذشته قاطی میشه و یه حس عجیب از عظمت تاریخ بهت میده. برج مهماندوست از اون جاهاییست که هر کسی به دامغان سفر میکنه، باید حتماً دیدنش رو تو برنامهش بذاره.
لینک منبع