علم عصبشناسی در دهههای اخیر گامهای بلندی برای درک این پدیده برداشته است، اما رؤیا همچنان در مرز میان زیستشناسی، روانشناسی و فلسفه باقی مانده است.
خواب و رؤیا از نگاه علم
خواب دیدن در مرحلهای از خواب به نام REM (حرکات سریع چشم) رخ میدهد. در این مرحله، مغز تقریباً به اندازه زمان بیداری فعال است، اما بدن در حالت فلج موقتی قرار دارد تا از اجرای فیزیکی رؤیاها جلوگیری شود. پژوهشهای عصبتصویربرداری نشان دادهاند که هنگام رؤیا دیدن، بخشهایی از مغز مانند آمیگدال (مرکز احساسات)، هیپوکامپ (حافظه) و قشر پیشپیشانی (تصمیمگیری و منطق) بهصورت پیچیدهای با یکدیگر تعامل دارند.
دانشمندان معتقدند رؤیاها نوعی «بازپخش ذهنی» هستند؛ مغز در خواب، تجربیات روز را بازسازی میکند تا آنها را در حافظه بلندمدت تثبیت کند یا از نظر عاطفی پردازش نماید. به همین دلیل است که پس از یک خواب خوب، ذهن ما آرامتر و تصمیمهایمان سنجیدهتر میشود.
تحقیقات دانشگاه هاروارد و مؤسسه ماکس پلانک نشان داده است افرادی که پس از یادگیری مهارتی تازه (مثلاً نواختن پیانو یا رانندگی) خواب میبینند، عملکرد بهتری در تمرینهای بعدی دارند. این یافته نشان میدهد که رؤیا نقش فعالی در یادگیری و حل مسئله دارد. شاید مغز، در پسِ پرده خواب، در حال تمرین زندگی باشد.
از فروید تا عصبشناسی مدرن
زیگموند فروید، پدر روانکاوی، رؤیا را «شاهراه ناخودآگاه» میدانست. به باور او، رؤیاها بازتاب خواستههای سرکوبشده و کشمکشهای درونی انساناند. هرچند نظریه فروید امروز دیگر تکیهگاه علمی ندارد، اما ایده او که خوابها آینهای از ناخودآگاه هستند، همچنان الهامبخش رواندرمانی و هنر است.
در قرن بیستویکم، دانشمندان نگاه تازهای به رؤیا دارند. پژوهشها نشان دادهاند که در رؤیا، مغز بهصورت خودکار سعی میکند میان خاطرات گذشته و تجربههای تازه ارتباط برقرار کند. از این رو، رؤیاها اغلب ترکیبی عجیب از افراد، مکانها و موقعیتهای آشنا و ناآشنا هستند.
شگفتیهای علمی درباره خواب دیدن
۱. همه خواب میبینند، حتی اگر به یاد نیاورند.
افرادی که میگویند «اصلاً خواب نمیبینم»، در واقع خوابهای خود را فراموش میکنند. آزمایشها نشان دادهاند که هر انسان در شب چندین رؤیا تجربه میکند، هرچند تنها آخرین آن را گاهی به خاطر میآورد.
۲. خوابهای رنگی و سیاهوسفید.
پژوهشها حاکی است که تا پیش از رواج تلویزیون رنگی، بسیاری از مردم خوابهای خود را سیاهوسفید گزارش میکردند. این موضوع نشان میدهد رؤیاها میتوانند تحت تأثیر فرهنگ و رسانه نیز قرار گیرند.
۳. رؤیای آگاهانه یا «لوسید دریم».
در برخی شرایط، فرد در حین رؤیا آگاه میشود که در حال خواب دیدن است و میتواند مسیر داستان رؤیا را کنترل کند. این پدیده که در تحقیقات دانشگاه استنفورد بهطور علمی اثبات شده، مرز میان بیداری و خواب را به چالش میکشد و در درمان کابوسهای مزمن نیز کاربرد دارد.
۴. رؤیا و سلامت روان.
مطالعات نشان دادهاند کسانی که خواب کافی ندارند یا رؤیاهایشان به دلیل اختلالات خواب قطع میشود، در معرض اضطراب، افسردگی و اختلالات تمرکز قرار میگیرند. به بیان دیگر، رؤیا نوعی «تنفس روانی» است که ذهن در طول شب برای بازسازی خود انجام میدهد.
۵. رؤیا در حیوانات.
فیلمبرداری از مغز موشها در حین خواب نشان داده است که آنها نیز الگوهای عصبی مشابه انسان در رؤیا دیدن دارند. حتی سگها وقتی در خواب میجنبند یا پارس میکنند، احتمالاً در حال «رؤیای دویدن» هستند!
رازهایی که هنوز باقی است
با وجود پیشرفت علم، هنوز پرسشهای بنیادینی بیپاسخ ماندهاند: چرا برخی خوابها پیشآگاهانه به نظر میرسند؟ چرا مغز تصاویری چنین زنده و واقعی خلق میکند؟ و چرا گاهی رؤیا میتواند الهامبخش خلاقیتهای بزرگ باشد همانگونه که جدول تناوبی مندلیف یا ملودیهای پائول مککارتنی در خواب شکل گرفتند؟ پاسخ نهایی شاید در ماهیت خودآگاهی انسان نهفته باشد. رؤیا، پنجرهای است که ذهن از آن به خود مینگرد؛ جایی میان خیال و واقعیت، میان مغز و روح. خواب دیدن، نه یک تصادف زیستی بلکه یکی از پیچیدهترین فرایندهای مغز است. در رؤیا، ذهن ما تمرین زندگی میکند، دردها را التیام میدهد و مسیرهای تازهای برای درک خود و جهان میسازد. شاید هنوز نتوانیم همه رازهای خواب را بشکافیم، اما همین رازآلودگی، بخشی از زیبایی انسان بودن است اینکه حتی در خواب، همچنان در جستوجوی معنا هستیم.