شورش آرام نسل جوان علیه سیاست حاکم نه تنها رقابت سنتی بین دوحزب را دگرگون کرد، بلکه رقابت های درون حزبی را نیز جلوهای تازه بخشید. نسل تازه میدان را از نسل کهنه وسیاست پیشگان کهنه کار گرفت ،راز پیروزی حزب دموکرات دگرگون کردن رسم وراهها وروش های مرسوم بودکه زهران ممدانی هندی تبار و شیعه پرچم دار آن شد.
ممدانی نماینده نسلی شد که خودرا درلایه های پیچیده سیاسی وزبان های رایج دیپلماتیک پنهان نمیکند، آشکارا از نسل کشی درغزه سخن میگوید . از اهمیت توجه به زندگی روزمره میگوید. پنجه در پنجه سرمایهداران هنرپیشه میاندازد و… این همان ویژگی نسل زد است که شبکه های اجتماعی وتوان ارتباطی آن را میشناسد وپیوندهای نسلی را اسباب تغییر میسازد.
از بیان هویت خود احساس شرمساری نمیکند. درسی که میشود گرفت این است: اصلاحطلبان واصولگرایان باید از پیرسالاری به سمت وسوی جوانسازی وجوان گرایی گام بردارند و در سپردن امور به نسل جوان تردید به خود راه ندهند. شرایط تغییر کرده است یا با نسل جوان وایده های آنها باید همراهی میشود ویا آنکه جوانان راه خودرا خواهند رفت وکار خودرا خواهند کرد.
کسانی که با انقلاب برآمدند ومیدان یافتند و پستها ومقام های کلیدی را ازآن خودکردند هنوز حاضر نیستند سهمی برای نسل جوان با ایده های نو وپویا وتوانمند ودانش روز بدهند.
رویگردانی نسل جوان از نسل های پیشین درهمین تمامیت خواهی ومیدان ندادنها شکل گرفته ومعنا پیدا میکند.
درحالی که زهران ممدانی ۳۴ ساله شهردار بزرگترین شهر اقتصادی دنیا میشود، جوان هوشمند ایرانی برای عضویت دریک شورای ساده مثل شورای شهر هم باید از هزاران پیچ وخم بررسی صلاحیت گذر کند و پرونده ناکامی های خود را که پیامد نگاه از بالاست پر وپرترکند، در حالی که زهران ممدانی دمکرات در نیویورک بر رقیبش پیروز شد که رئیسجمهور ترامپ و مافیای قدرت و ثروت پشت سر او بودند. این اتفاق نماد دمکراسی است. در اینجا افراد شایسته، ملی، تحولخواه، تکنوکرات با بهره گیری از نظریه استصوابی از ورود به مجلس و ریاست جمهوری و شورای شهر و... باز میمانند؛ باید به خود آییم و از کشوری که خواهان نابودیاش هستیم، عبرت بگیریم.