کارزار انتخاباتی شهرداری نیویورک بیش از پنج ماه به طول انجامید و سه نامزد اصلی در مرکز توجه قرار داشتند. در کانون رقابت، زهران ممدانی، نماینده ۳۴ ساله مجلس ایالتی و نامزد دموکرات، قرار داشت که با شعارهای مترقی و تمرکز بر موضوع «استطاعتپذیری» توانست موجی از جوانان و رأیاولیها را به صحنه سیاسی بکشاند. او مهاجری با ریشههای هندی و متولد اوگاندا است که خود را نماینده نسل جدیدی از نیویورکیها معرفی میکرد. در مقابل او، اندرو کومو، فرماندار سابق ۶۷ ساله، پس از شکست در مقدماتی دموکراتها بهعنوان نامزد مستقل وارد رقابت شد و تلاش کرد با تکیه بر تجربه اجرایی و حمایت میانهروها و محافظهکاران، پایگاه رأی مسنتر و سنتیتر را به دست آورد.
این رقابت بهویژه به دلیل بازتاب ائتلافهای سیاسی جدید و شکافهای جمعیتی اهمیت یافت. ممدانی توانست با استفاده هوشمندانه از رسانههای اجتماعی، وعده تثبیت اجارهبها و تمرکز بر عدالت اجتماعی، هزاران جوان را به مشارکت در انتخابات ترغیب کند. جامعه جنوب آسیایی، که یکی از سریعترین گروههای در حال رشد در نیویورک است، او را قهرمان خود میدانست. همچنین، بخشی از جامعه سیاهپوست که همواره پایگاه سنتی دموکراتها بوده، با حمایت رهبران مذهبی و اجتماعی چون کشیش ال شارپتون به ائتلاف او پیوستند. این ترکیب متنوع، ائتلافی تازه و متفاوت از بلوکهای سنتی رأی در نیویورک را شکل داد.
در سوی دیگر، کومو با تکیه بر سابقه طولانی در اداره ایالت نیویورک، خود را تنها نامزد کارآزموده معرفی میکرد. او حمایت اریک آدامز، شهردار وقت نیویورک، را نیز به دست آورد و تلاش کرد با جلب آرای یهودیان و میانهروها، جایگاه خود را تثبیت کند. یکی از موضوعات جنجالی این انتخابات، جنگ اسرائیل و حماس بود که بر جامعه بزرگ یهودیان نیویورک تأثیر گذاشت. کومو بهعنوان متحد قوی اسرائیل، از ممدانی به دلیل مواضع انتقادیاش نسبت به اقدامات اسرائیل در غزه انتقاد کرد. این موضوع باعث شد بخشی از آرای سنتی دموکراتها دچار تشتت شود.
در روزهای پایانی رقابت، تحولات سرعت بیشتری گرفت. دونالد ترامپ حمایت خود را از کومو اعلام کرد؛ اقدامی که در شهری با گرایش ضدترامپی میتوانست یک شمشیر دولبه باشد. ممدانی بلافاصله واکنش نشان داد و کومو را «عروسک خیمهشببازی ترامپ» خواند. او تأکید کرد که کومو تا لحظه آخر صبر کرده تا وابستگی خود به جنبش ماگا را آشکار کند. این جدال لفظی، فضای رقابت را داغتر کرد و به نمادی از شکاف عمیق سیاسی در آمریکا بدل شد.
نظرسنجیها تا روز انتخابات نشان میدادند که ممدانی با اختلافی میان ۱۰ تا ۱۵ واحد از کومو پیشی دارد. این برتری حاصل ائتلافی بود که نهتنها جوانان و مهاجران، بلکه بخشی از طبقات متوسط شهری را نیز در بر میگرفت. در مقابل، کومو همچنان بر تجربه و توانایی خود برای اداره شهری پیچیده مانند نیویورک تأکید میکرد و تلاش داشت با جلب آرای مسنترها و محافظهکاران، شکاف موجود را پر کند.
انتخابات شهرداری نیویورک در نهایت بهعنوان یک «پیچ تاریخی» توصیف شد؛ لحظهای که میتواند مسیر آینده این کلانشهر و حتی سیاست ملی آمریکا را تحت تأثیر قرار دهد. پیروزی احتمالی ممدانی، بهعنوان یک مسلمان مترقی و سوسیالیست دموکرات، بازتابی از تغییرات عمیق در ترکیب جمعیتی و سیاسی نیویورک است. این تحول نشان میدهد که نسل جدید رأیدهندگان، با اولویتهایی چون عدالت اجتماعی، استطاعتپذیری مسکن و شفافیت سیاسی، در حال بازتعریف معادلات قدرت در آمریکا هستند.
از سوی دیگر، حضور کومو و حمایت ترامپ از او نیز نشان داد که شکافهای سیاسی و ایدئولوژیک همچنان پابرجاست و میتواند در آینده به شکلگیری ائتلافهای غیرمنتظره منجر شود. این انتخابات، صرفنظر از نتیجه نهایی، تصویری روشن از تغییرات اجتماعی و سیاسی در آمریکا ارائه داد؛ تغییراتی که میتواند در سالهای آینده بر انتخابات ملی و مسیر کلی دموکراسی آمریکایی اثرگذار باشد.