آنها با تجمیع پساندازهای خرد و کلان جامعه و هدایت آنها به سمت فرصتهای تولید و اشتغالزایی، چرخهای توسعه منطقهای را در قالب های کشاورزی، دامپروری، صنایع دستی و حتی کارخانجات خرد به حرکت درمیآورند.
این نهادها با ارائه خدمات اعتباری هدفمند، سرمایههای لازم برای راهاندازی کسبوکارهای کوچک و متوسط را فراهم میکنند که بخش عمدهای از اشتغال و نوآوری در سطح محلی را به خود اختصاص میدهند.
برای مثال از تأمین منابع مالی کشاورزان در راستای تأمین کود و سم و بذر و ادوات کشاورزی گرفته تا اعطای وامهای مشارکتی به دامداران و تولید کنندگان صنایع دستی نظیر فرش، گلیم، جواهرآلات، سنگ های زینتی و ...
به عبارت دیگر بانکها در اقتصاد بومی و محلی نقش حیاتی و کلیدی ایفا میکنند، چرا که این نهادهای مالی با فراهم آوردن منابع مالی، تسهیلات اعتباری و خدمات بانکی متنوع، زمینهساز توسعه و رونق کسبوکارهای کوچک و متوسط محلی در بخش های مختلف میشوند. بانکها با ارائه وامهای خرد و حمایت از طرحهای تولیدی و خدماتی در سطح محلی، امکان ایجاد اشتغال پایدار و افزایش درآمد جوامع بومی را فراهم میآورند که این امر به تقویت اقتصاد محلی و کاهش وابستگی به بازارهای بزرگ و متمرکز و ممانعت از مهاجرت افراد کمک میکند.
همچنین، بانکها با جذب سرمایههای خرد و پساندازهای مردمی در جوامع محلی، به حفظ و گردش سرمایه در داخل منطقه کمک میکنند و از خروج منابع مالی به خارج از اقتصاد بومی جلوگیری میکنند. این ظرفیت بانکها میتواند به توسعه زیرساختهای محلی، افزایش توانمندیهای تولیدی و ایجاد شبکههای اقتصادی موثر منجر شود که در نهایت موجب بهبود کیفیت زندگی مردم، افزایش رفاه اجتماعی و پایداری اقتصادی از طریق ایجاد اشتغال و منابع پایدار درآمدی در مناطق مختلف میشود. بنابراین، تقویت بانکهای محلی و توجه ویژه به نقش آنها در اقتصاد بومی، از جمله راهکارهای اساسی برای رشد و توسعه متوازن کشور به شمار میرود.
اما نکته مهمی که در افزایش بهره وری و استفاده بهینه از ظرفیت بانکها نباید مورد غفلت واقع شود، تدوین سیاستهای اعتباری بانکها با درک عمیق از نیازهای خاص و پتانسیلهای نهفته هر منطقه است که علاوه بر توسعه و رشد اقتصادی مانع از هدر رفت سرمایه و افزایش نقدینگی در جامعه میشود.
پیشگیری از هدررفت منابع بانکی مستلزم تخصیص هدفمند تسهیلات بر اساس ظرفیتهای واقعی اقتصاد بومی هر منطقه است؛ به این معنا که بانکها باید با شناسایی دقیق نیازها، مزیتهای نسبی و توان تولیدی محلی، منابع مالی را به سمت طرحهایی هدایت کنند که همراستا با ظرفیتهای بومی بوده و بازدهی اقتصادی و اجتماعی بالایی داشته باشند. این رویکرد نه تنها از انحراف منابع و افزایش مطالبات غیرجاری جلوگیری میکند، بلکه موجب تقویت اقتصاد محلی، اشتغالزایی پایدار و بهرهوری بهتر منابع بانکی خواهد شد.