اخیراً یکی از فعالیتهای محوری مؤسسه خیریه کهریزک کمک به ایجاد بستری برای «توانبخشی» سالمندان است.
بر این اساس یکی از اعضای هیئتمدیره مؤسسه که عضو هیئتمدیره خیریه کهریزک است ما را دعوت کرد تا از تجربیات توانبخشی آنها استفاده شود.
مجموعه کهریزک در سال ۱۳۵۱ در زمینی به وسعت ۴۲ هکتار باهمت آقای دکتر حکیم زاده بناشده و امروز در آمریکا، کانادا و برخی از کشورهای اروپایی برای جذب کمکهای مردمی طرفدار دارد.
این مجموعه دارای ۱۷۵۰ تخت آماده برای معلولان حرکتی و سالمندان است.
کهریزک ماهیانه ۱۲۰ میلیارد تومان هزینه دارد که بیش از نیمی از آن حقوق و دستمزد کارکنان خدمت رسان است. قریب ۸۰ درصد این هزینه توسط کمکهای مردمی جذب میشود.
کهریزک در محوطهای تمیز و زیبا بناشده است . افراد در کارگاههای مختلف توانبخشی شامل، قالیبافی، گلیمبافی، نقاشی، موسیقی و سرود مشغول فعالیت هستند. (برخی از تابلوهای نقاشی و ... زیبا بودند)
کلاسهای آموزشی درس نیز برای آنها فراهم است. معلمین هفتهای یک الی دو روز بهصورت افتخاری به کهریزک میآیند و وظیفه آموزش این عزیزان را به عهدهدارند.
خوشبختانه بیش از ۱۲۰۰ نفر نیکوکار خانم و آقا در قالب گروههای نیکوکاری در طول هفته از اقشار مختلف جامعه در خدمت مددجویان هستند. این تعداد وظیفه استحمام، دلجوئی، تدریس و خدمات را به سالمندان و معلولین ارائه میدهند.
کهریزک جایی نهتنها برای زنده ماندن، بلکه برای خوب زندگی کردن است.
نکته جالب دانشکده علمی و کاربردی در رشتههای پرستاری، مددکاری، حسابداری، برق و الکترونیک بود که در محوطه آسایشگاه کهریزک تا سیس شده و بسیاری از کادر کهریزک و سایر مراکز درمانی در این دانشکده آموزشدیدهاند.
چند داستان جالب از انسانهای شریفی که دیدم و شنیدم به شرح زیر است:
۱ ـ فردی بر روی ویلچر که تخصص حسابداری داشت در حادثه تصادف دچار معلولیت شده و باخانمی که در زلزله رودبار و منجیل قطع نخاع شده بود، ازدواجکرده و در کهریزک مشغول به کار و دریکی از خانههای آسایشگاه سکونت داشت. مدیران کهریزک از تخصص حسابداری ایشان راضی بودند.
۲ ـ فردی که از ناحیه دودست مشکل داشت و در مدرسه بزرگسالان مشغول به تحصیل در پایه دهم دبیرستان به همراه معلمی افتخاری بود، آنجا ازدواجکرده و صاحب فرزند شده و در خانههای آسایشگاه سکونت داشت.
۳ ـ هنگام برگشت از کهریزک، بخشی از راه را با مترو آمدم و قسمتی از کتاب سرگذشت زندگی دکتر حکیم زاده مؤسس کهریزک را خواندم. ایشان متولد ۱۲۹۳ و در آبان سال ۱۳۵۸ فوت کردهاند.
مؤسس کهریزک در سن ۴ الی ۵ سالگی پدر خود را که طبیب بودهاند ازدستداده و برای گذران زندگی و امرارمعاش خود و خانواده با مشکلات روبهرو بودهاند.
ایشان پس از گذراندن کلاس چهارم ابتدایی برای امرارمعاش خانواده مجبور میشود در داروخانهای شاگردی کند.
در حین کار در داروخانه با آگهی در روزنامه مواجهه میشوند که در آن نوشته بود برای آموزش تکنیسین داروسازی نیاز به مدرک ششم ابتدایی است.
ایشان با دیدن این آگهی مجدد به فکر درس و ادامه تحصیل میافتد. در طی تابستان پنجم و ششم را به صورت متفرقه امتحان میدهد و شاگرداول دوره میشود.
ازآنجاکه محل زندگی ایشان در لاهیجان، امکان ادامه تحصیل در دبیرستان را نداشت. برای ادامه تحصیل باید به رشت یا تهران میرفت.
خانواده امکانات کافی برای فرستادن ایشان به رشت یا تهران را نداشت.
دکتر حکیم زاده مدتی نیز در مغازهای که مواد چرمی میفروخت شاگردی کرده و به خانواده جهت امرارمعاش کمک میکند. بالاخره راهی را برای ادامه تحصیل در رشت پیدا میکند و توصیه میکنم ادامه داستان را در کتاب «سرگذشت من» که توسط انتشارات نو گل چاپشده است، مطالعه کنید. واقعا داستان زندگی این بزرگمرد ستودنی است. جهت اطلاع خوانندگان، ایشان پس از ادامه تحصیل در رشته پزشکی در دانشگاه تهران به مدیر کلی بهداری استان گیلان میرسد و سپس به تهران میآید و به دنبال ایجاد سرپناهی برای سالمندان و بیپناهان تلاش بسیاری میکند و سرانجام کهریزک را پایهگذاری میکند.