گفتنی است که دو سد در استان های هرمزگان و فارس خشک شدهاند و 10 سد هم کمتر از 10 درصد آب دارند. سد ماملو نیز در حال خشک شدن است. از سوی دیگر تالابهای قسمت مرکزی کشور به دلیل عدم دریافت حقآبه خشکیدهاند. سوء مدیریت منابع آبی، توسعه نامتوازن شهرها، برداشت بی رویه و کشاورزی سنتی به بهانه خودکفایی باعث شده تا ایران خشک تر و تشنه تر از همیشه شود. فاجعه رخ داده است، پرسش این است آیا میتوان دوباره ایران را به گذشته خوب و پرافتخارش برگرداند یا خیر؟
دریاچه بی آب
دکتر حجت جباری مدیرکل حفاظت محیط زیست استان آذربایجان غربی در این خصوص گفت: در بخش شمالی دریاچه که حدودا نیمی از مساحت دریاچه است، آب بسیار کمی در مساحت ۱۰۰ کیلومتر مربع باقی مانده است؛ شاید فقط لایهای به ضخامت ۴ یا ۵ سانتیمتر که در واقع میتوان گفت دیگر آبی وجود ندارد. ما عملا دریاچه ارومیه را به یک دریاچه فصلی تبدیل کردهایم و تابستانها کاملا خشک و در زمستان و بهار کمی آب در آن جمع میشود.
وی ادامه داد: این نخستین بار است که احتمال میدهیم طی ۵ یا ۶ روز آینده، بخش شمالی دریاچه بهطور کامل خشک شود. البته از نظر محیط زیستی همین الان هم فقط یک لایه بسیار نازک و پراکنده در شمال باقی مانده و بهسختی میتوان گفت آبی وجود دارد. فعلا در این عرصه وضعیت بحرانی است.
عمق اندک آب
جباری تأکید کرد: اکنون از نظر اکولوژیکی حتی در شمال دریاچه هم دیگر نمیتوان گفت آب قابلتوجهی باقی مانده است، باید آن را خشکشده در نظر بگیریم. با شدت بالای تبخیر در تابستان، دریاچه در پایان فصل دوباره خشک خواهد شد. در جنوب دریاچه نیز حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ کیلومتر از مساحت دریاچه به عمق حدود ۱۵ تا ۲۰ سانتیمتر آب باقی مانده است که با ادامه این روند، تا پایان تابستان احتمال خشکشدن کامل آن هم وجود دارد که بهمعنی خشکی کامل و صد درصدی دریاچه ارومیه خواهد بود. البته هنوز به آن مرحله نرسیدهایم، ولی نزدیک هستیم.
بارندگیهای پاییزی
مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی در پاسخ به این سؤال که آیا با آغاز بارندگیهای پاییزی ممکن است مقداری دریاچه از این وضعیت بحرانی برگردد، گفت: در پاییز این اتفاق نخواهد افتاد. بیشترین بارش معمولا در زمستان و فصل بهار اتفاق میافتد و در پاییز معمولا آب زیادی وارد نمیشود. بارندگیهای پاییزی به سطح دریاچه نمیرسند چراکه مسیر ورود آب خشک است و بخشی از آن نفوذ میکند و بخشی دیگر تبخیر میشود، در نتیجه آبگیری دریاچه محدود خواهد بود.
دریاچه فصلی
جباری توضیح داد: ما عملا دریاچه ارومیه را به یک دریاچه فصلی تبدیل کردهایم. در واقع، از سال ۱۳۹۰ یا ۱۳۹۲ به اینسو، دریاچه حالت فصلی پیدا کرده است؛ تابستانها کاملا خشک میشود و در زمستان و بهار کمی آب در آن جمع میشود. اگر مدیریت منابع آب همچنان به همین منوال ادامه داشته باشد، دریاچه فقط در فصلهای پربارش تا حدودی آبگیری خواهد شد و در تابستان تبخیر شدید آغاز میشود و آب رودخانهها دیگر به دریاچه نمیرسد.
چگونه دریاچه خشکید؟
دکتر محمدعلی حامدی، کارشناس حوزۀ آب درباره اقلیم دریاچه ارومیه میگوید: دریاچۀ ارومیه سه حوضۀ آبریز بزرگ دارد: سیمینهرود که در استان آذربایجان غربی است، زرینهرود که از کردستان میآید، تپهرود که از سمت آذربایجان شرقی سرشاخه میگیرد. این سه حوضۀ آبریز در دریاچۀ ارومیه تخلیه میشوند. این رودخانههای بزرگ، سالانه 5/3 میلیارد متر مکعب آب میآوردند به دریاچۀ ارومیه. مشکل اینجاست که در این سه استانی که آب دریاچۀ ارومیه را تأمین میکردند، تحولات بزرگی در حوزۀ کشاورزی و توسعۀ شهری رخ داده. مثلا تبریز و ارومیه کلانشهر شدهاند. در نتیجۀ توسعه شهری و توسعه در بخش کشاورزی یعنی در زراعت و باغداری و در محصولات آببر، تقاضا برای آب در آذربایجان غربی و شرقی و در کردستان افزایش پیدا کرده. منابع آبی که از کردستان به دریاچه میآمد، کماکان دارد میآید. یعنی یک و نیم میلیارد متر مکعب آب بعد از وارد شدن به سد شهید کاظمی، وارد حوضۀ دریاچۀ ارومیه میشود. زیرا کردستان توسعۀ زیادی نداشته است. ولی در آذربایجان غربی، تقاضا برای آب در بخش شهری و بویژه در بخش کشاورزی افزایش پیدا کرده است. سطح زیر کشت در این استان، از 180 هزار هکتار در اوایل انقلاب به حدود 600 هزار هکتار در این سالها رسیده است. 400 هزار هکتار توسعه، قاعدتا حجم بزرگی از آب حوضۀ سیمینهرود را میبلعد.
بنابراین علت واضح وضعیت فعلی دریاچۀ ارومیه، افزایش تقاضای آب به دلیل توسعۀ نسنجیدۀ بخش کشاورزی و شهری است. شهر تبریز خودش یک بلعندۀ بزرگ آب است. ارومیه همتوسعه پیدا کرده است. این شهرها آب شرب تصفیهشده میخواهند و منابع آبی را که قبلا وارد دریاچه میشدند، میبلعند.
ندادن حقابۀ تالابها
حامدی گفت: ما حقابۀ دریاچۀ ارومیه را صرف توسعۀ بخش کشاورزی کردهایم. در همه جای ایران حقابۀ تالابها را برای توسعه مصرف کردهایم. در گاوخونی، تالابهای فارس: «پریشان» و «طشک و بختگان». در 40 سال گذشته، وقتی میخواستیم بین حقابۀ تالابها و توسعۀ کشاورزی روستاییان انتخاب کنیم، دومی را انتخاب کردهایم و این انتخابها محصول رویکردی پوپولیستی بوده.
پیامد خشکیدن دریاچه
حامدی گفت: خشک شدن دریاچۀ ارومیه، زندگی حدود 14 میلیون نفر را سخت میکند. مردم در استان های آذربایجان غربی و شرقی، قزوین، زنجان، بخشی از کردستان باید گرد و خاک و ذرات نمک را تحمل کنند. ذرات نمک روی بذر و پوشش گیاهی و سطوح زندگی مینشینند و زندگی مردم آسیب میبیند. طبیعتا جابهجایی بزرگ جمعیت، بیکاری خواهیم داشت.