ستاره صبح - فائزه صدر: شکی نیست که تجربیات تلخ گذشته و مشکلات اقتصادی و سیاسی منجر به حرکت حاکمیت به سمت بازنگری مناسبات بین المللی شده است تا جایی که مسعود پزشکیان که در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 رد صلاحیت شد رئیسجمهور شد، چرا که نیاز به فعال شدن دیپلماسی به جای زبان تند احساس شده بود. حضور مسعود پزشکیان در پاستور و جایگزین شدن نگاههای جدید با مخالفان مذاکره و توافق در دولت در این مهم نقش داشت. ستاره صبح در گفتوگو با جهانبخش محبی نیا، استاد دانشگاه و نماینده پیشین مجلس به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه میخوانید:
جهانبخش محبی نیا در تحلیل عملکرد دولت چهاردهم گفت: بخشی از تحلیل من، متوجه بسترها و زیرساختهای تشکیل دولت در جامعه ایران است. جامعه ایران به لحاظ فرهنگ، سیاست، اقتصاد و به ویژه فلسفه علوم سیاسی، در طول تاریخ و بعد از انقلاب، جراحت برداشته که امکان ظهور یک دولت کارآمد و پای کار را از جامعه ایران گرفته است. طبیعی است که با این وضع، هر دولتی که سرکار میآید این موانع را تجربه کرده و ساختارهای فرسوده و مسئله ساز، توان دولتها را میگیرد.
وی افزود: دولت چهاردهم نیز با چنین پدیدهای مواجه شده، پدیدهای ترکیبی که یک بال آن به رادیکالیسم کور و وجه دیگر آن به آرمان گرایی غیر منطقی برمی گردد که در حوزه معرفت دینی و سیاسی، فرهنگی و اقتصادی گنجایش ندارد. البته یک نقص اردوگاهی هم در سطح سیاست ایران دیده میشود. هر چند دولت چهاردهم در شرایط خاصی بر سر کار آمد، اما پشتوانه بازی با قدرت در دولت حسن روحانی، محمد خاتمی و همچنین مهندس میرحسین موسوی را با خود داشت و نمیتواند این بخش از داراییاش را در قبال توقعات شهروندان پنهان کند. با توجه به تصلب سیاسی که در چند سال قبل نظام سیاسی به خود گرفته بود، ظهور پدیده دولت چهاردهم را گشایشی قلمداد کردم و از نخبگان، مخالفین و منتقدین دولت این خواسته را داشتم که قدر این گشایش را بدانند.
محبی نیا در ادامه یادآور شد: نکته بعدی، شرایط وحشتناکی است که امروز بر سیاست جهانی حاکم میباشد. به نحوی، شرایط جهانی از بروز و ظهور رهبران و رؤسای جمهور کارآمد حتی در کشورهای دموکراتیک هم ناتوان است و با چشم خود این جریان را میبینیم. با این وضع وقتی در دولت مسعود پزشکیان، حرمت به شهروندان در انتخاب و همچنین رویکردی جدا از رویکرد دیکته شده به مردم دیده میشود، این خود فرصتی است که از منظر جامعه شناسی سیاسی و از منظر سیاست قابل احترام میباشد.
این استاد دانشگاه در انتقاد از برخی انتصابهای دولت گفت: اما از بعد کارگزاری در بعضی از زمینهها، دولت را دچار قبیله گرایی و انتخابهای نامستحکم دیدم. افرادی به عنوان وزیر، استاندار و سفیر انتخاب شدند یا در پستهای خود باقی ماندند که از حکمرانی و سیاستگذاری عمومی و مقابله با چالشهای داخلی و مدیریت چالشها عاجزند و این وضعیت فرصت و تواناییهای شخص رئیسجمهور و برنامههای قابل دفاع ایشان را به شکل نگران کنندهای زیر سؤال میبرد.
وی اضافه کرد: با وجود اینکه سطح کارکرد تیم مذاکره کننده را در سطح بالایی نمیبینم، ولی با توجه به وجود پیچیدگیهای زیاد در سیاست خارجی عملکرد آنها را قابل دفاع میدانم. چون این تیم نه تنها به دولت بلکه باید به حاکمیت و در عین حال بعضی از جریانات سیاسی رادیکال هم پاسخگو باشد. جریانات سیاسی که به تناسب وضعیت کشور و جامعه جهانی آنچنان عقلانی نیستند، بلکه درون جعبهای به نام توهم سیاست، آنقدر مسئولیت را بر روی دوش تیم وزارت امور خارجه سنگین میکنند که چه بسا موجب اختلال هم بشوند.
نماینده پیشین مجلس در توصیف چالشهای تیم دیپلماسی جمهوری اسلامی در جریان مذاکرات گفت: در مذاکرات طرف مقابل فردی است که هر چقدر ادعا میشود از دل جامعه دموکرات بیرون آمده، اما به قواعد دموکراتیک پایبند نیست. نه تنها دموکراتها بلکه بخشی از نومحافظه کاران هم ادبیات، گارد، صحبتها و سیاست خارجی ترامپ را قابل دفاع نمیدانند.
وی خاطرنشان کرد: وقتی با نگاه مثبت رهبری در قالب مذاکره غیرمستقیم، تابوی مذاکره شکسته میشود خودش یک فرصت بزرگ است. چون شما نه تنها در داخل، عوامل رادیکالیسم کور را دارید، بلکه در نظام بینالملل هم اسرائیل و بخشی از دولتهای عربی و همسایگان ما بدون شک نسبت به تعدیل روابط و بیرون آمدن ایران از تنهایی استراتژیک بینالمللی، دل خوشی ندارند و مستقیم یا غیر مستقیم شیطنتهایی کرده و در واقع مداخلاتی انجام خواهند داد که مذاکرات به مقصد نرسد. محبی نیا با اشاره به ضروری بودن گفتوگو و حرکت به سمت توافق بیان داشت: جمهوری اسلامی به آگاهی، همت و عقلانیت نیاز دارد تا به هر دلیل وقتی وارد امر مذاکره شدیم، باید فرهنگ صیانت از مذاکره به نفع منافع ملی را هم لحاظ کنیم. البته باید توانمندی تیم افزایش یابد. این نکته را هم باید آموزه کارشان قرار دهند که این امر کار سختی است. طی 45 سال تخاصم و 45 سال ضوابط منجمد و مسدود شده، سوء ظن و بسیاری از آسیبهایی که طرفین به یکدیگر زدند، روابط ایران و آمریکا زخمهای بسیار بزرگی برداشت که درمان آنها به این راحتی نیست.
وی افزود: در قبال آنهایی که امر مذاکره را کار بیهودهای میدانند، یک تذکر و نصیحت دوستانه دارم که توقف رشد قیمتها و بعضی از شیطنتهایی که عوامل داخلی به استناد حمایتهای خارجی میخواستند در کشور انجام دهند از آثار کمینه امر مذاکره است و از طرف دیگر، آمریکاییها هم باید بفهمند که با نادیده گرفتن جمهوری اسلامی، حیات برای زندگی، سیاست، اقتصاد و تکنولوژی؛ آسیبها و هزینههای زیادی در بر خواهد داشت. با یک معادله و تحلیل ساده میتوانند حساب کنند که سرانجام ادامه داشتن این وضعیت چه خواهد بود؟
جهانبخش محبی نیا در پایان گفتوگو تاکید کرد: فقط ما در نگاه به خاورمیانه نباید متوجه بعد سلطه و برتری نظامی باشیم، بلکه مسئله انرژی، تجارت، مذهب، مهاجرت و پدیدههای دیگر هستند که در صورت ناامنی و یا کوبیدن بر طبل جنگ میتواند کل سیاستها و موجودیت نظام را دچار چالشهای جدی کند که برای زدودن آثار آن باید حداقل 50 سال تلاش مضاعف داشته باشیم.