تهدیدها و خطرات بر زندگی مردم سایه افکنده است. آنچه نمایندگان حاکمیت میگویند با آنچه مردم میخواهند تفاوت بنیادین دارد. مقاومتی که مد نظر حاکمیت است با مقاومتی که مردم میخواهند مغایر میباشد. مقاومت حکومت، مقاومت ایدئولوژیک است که گروههای حامی ایران در منطقه شکل میدهند ومقاومتی که مردم میخواهند ایستادگی دربرابر بحرانها، ناترازی ها، ونابرابریها وخودی ناخودی کردن جامعه است. مقاومت مردم ایستادگی دربرابر به گوشه راندن نخبگان ومیدان دادن به ستایشگران وچاپلوسان و مدیران بی برنامه و منفعت طلب مثل وزرای پیشین جهاد کشاورزی و صمت که در ماجرای نجومی چای دبش (اختلاس ۳,۴ میلیارد دلاری) دست داشتهاند است.
همچنان که گفتوگو با دولتهای خارجی خواستهای خردورزانه است، گفتوگو بین مردم وگروه های گوناگون سیاسی واجتماعی وفرهنگی نیز امری لازم وخردمندانه است. گفتوگو بین مردم ونهاد قدرت وحاکمیت نیز امری بایسته است. حتی گفتوگوبین نهادهاوسازمان های سیاسی با نهادهای نظامی اثرگذار امری ضروری است. هنگامی که فرمانده ستاد نیروهای مسلح از تخت جمشید پیام میفرستد یعنی به اهمیت خواست مردم و ایران باستان پی برده است.
هنگامی که سخنان باقری وعراقچی از گفتوگوی غیر مستقیمی که به گفتوگوی رو در رو هم خواهد رسید یکسان میشود.
پیام روشن گذر از موضع گیری های نادرست نخست به موضع گیری های تازه است. مقامات با احتیاط ازپذیرش گفتوگوی مستقیم میگویند. واین گامی مفید برای پذیرش واقعیتهای میدان سیاست است که سیاسیون ونظامیان حاکم را به همراهی وهماهنگی رسانیده است.
برای نجات ایران همه باهم بودن وبرای ایران بودن مهم است، صداهای متفاوت واقعیت جامعه ایرانی است. این تفاوت نباید مبنای ستیز باشد بلکه باید مبنای گفتوگو و رسیدن به تعادل باشد. اصلاحات ساختاری در گفتوگو بین سازمانهای مدنی واحزاب سیاسی وکنشگران سیاسی واجتماعی وفرهنگی نیز نکتهای است که نباید مورد کم توجهی قرار گیرد. ایران باید بماند تا ساخته شود. برای ساختن ایران همه باید باشند و در تعیین سرنوشت کسی کنار گذاشته نشود، زیرا ایران متعلق به همه ایرانیان است نه یک گروه و یک طیف و....