علی بیگدلی، کارشناس مسائل آمریکا در تشریح مهم‌ترین تحولات داخلی آمریکا در سال ۱۴ ۰۳ در گفت‌وگو با ایلنا عنوان کرد: انتخاب ترامپ به هر حال حادثه‌ای مهم در آمریکا و فضای بین‌المللی بود. با نگاه به جزئیات، می‌توان گفت نظام بین‌المللی در حال پوست اندازی است و این پوست اندازی شدت بیشتری به خود گرفته است. تغییراتی در خاورمیانه پس از هفتم اکتبر رخ داد که ژئوپلیتیک منطقه تغییر کرد و این تغییرات تا حدود زیادی به نفع آمریکا و اسرائیل و به زیان اتحادیه اروپا تمام شد. در این بین سیاست خارجی ترامپ تا حدودی موفق بوده، به‌ویژه اگر بتواند بر اساس نشست اوکراین در عربستان سعودی، جنگ را خاتمه دهد و باعث پیروزی روسیه شود. این موضوع می‌تواند او را به روسیه نزدیک کند و از این نزدیکی برای فشار بیشتر بر چین استفاده کند. در سیاست داخلی، ترامپ سیاست صرفه‌جویی را در پیش گرفت اما نگاه او شبیه نگاه یک تاجر است. او هزینه‌های دولت را کاهش داد تا بتواند سطح شهرت خود را در داخل آمریکا بالا ببرد. آمریکا با تورم و کاهش اشتغال مواجه بود، بنابراین تعرفه‌های کالاهای وارداتی از کشورهای مختلف از جمله اروپا، چین، کانادا و مکزیک را افزایش داد تا بتواند تولید داخلی را افزایش دهد. اما در سیاست داخلی، ترامپ نتوانست آنگونه موفق باشد و رضایت طرفداران خود را جلب کند. اخیراً سر و صدایی شنیده می‌شود که حتی طرفداران ترامپ نیز از سیاست‌های او راضی نیستند. این نارضایتی باعث شده که برخی صداهای مخالف علیه ترامپ در آمریکا بلند شود، اگرچه این انتقادها، پژواک گسترده‌ای ندارند.
وی ادامه داد: این مسائل نشان می‌دهند که سیاست صرفه‌جویی و افزایش تعرفه‌ها به زیان مصرف‌کننده تمام می‌شود. به عنوان مثال، آتش‌سوزی مهیبی که در کالیفرنیا رخ داد، به دلیل اینکه بسیاری از خانه‌ها با چوب ساخته شده‌اند و صادرکنندگان عمده چوب سوئد و کانادا هستند، با افزایش تعرفه‌ها قیمت مصرف‌کننده بالا خواهد رفت. این موضوع باعث نارضایتی در میان مردم آمریکا شده و رضایت عمومی را کاهش داده است. تعطیل کردن چندین واحد رسانه‌ای در آمریکا نیز باعث شد که بسیاری از افراد بیکار شوند. اگرچه برای مدت کوتاهی به آن‌ها مرخصی بدون حقوق داده شد، اما این وضعیت نمی‌تواند برای همیشه ادامه داشته باشد. این در حالیست که او تاکنون در سیاست خارجی خیلی برگ موفقی نداشته است. نزدیک‌ترین برگ موفق او می‌تواند پایان دادن به جنگ اوکراین باشد که می‌تواند اروپا را کنار بگذارد. بنابراین، اگر بتواند در این کار موفق شود، می‌تواند اعتبار نسبی در سیاست خارجی به دست آورد اما در مجموع، با دیپلماسی تند اتخاذ شده، خیلی موفق نبوده است. در سیاست داخلی نیز به دلیل افزایش تعرفه‌ها، نتوانسته طرفداران خود را نگه دارد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: در مورد دو قطبی شدن در داخل آمریکا، باید گفت که محصول این تعارض دو قطبی ترامپ بوده است. او در این فضای دو قطبی که با تعارض و تضاد همراه بود، به پیروزی رسید، اما آمریکایی‌ها و حتی طرفداران خود ترامپ متوجه شده‌اند که بسیاری از وعده‌های او قابل تحقق نیستند. افزایش تعرفه‌ها ممکن است به تولیدکنندگان داخلی آمریکا کمک کند، اما آمریکا نمی‌تواند به سرعت به تمام خواسته‌های تولیدی دسترسی پیدا کند و مجبور است کالا را وارد کند و این موضوع، قیمت‌ها را برای مصرف‌کننده افزایش می‌دهد. بنابراین، این دو قطبی بین دو حزب در آمریکا خیلی مؤثر بوده، به‌ویژه در زمان بایدن، و محصول این دو قطبی، پیروزی ترامپ بوده است اما او نتوانسته این دو قطبی را مانند گذشته ادامه دهد و به همین دلیل، دنبال موفقیت‌های جدید در سیاست خارجی می‌گردد. باید توجه شود که ترامپ با وعده‌های اقتصادی به قدرت رسید و قشر متوسط به پایین و حتی قشر متوسط به بالا را که ثروتمند هستند، با کاهش مالیات‌ها جذب کرد. اما در این یک سال آینده، در عرصه داخلی آمریکا، احتمالاً اتفاقاتی رخ خواهد داد. بسیاری معتقدند که در آینده، ترامپ و ایلان ماسک وارد چالش خواهند شد؛ چراکه به دلیل دخالت‌هایی که ماسک دارد، فشار وزرا بر ترامپ بیشتر شده و ممکن است باعث شود که باز هم برخوردهایی رخ دهد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: حمایت ایلان ماسک از احزاب راستگرای افراطی در اروپا، به‌ویژه در فرانسه و آلمان، موجب نگرانی پاریس و برلین بوده و این موضوع حتی باعث شده که نخستوزیر انگلیس هم ناراضی شود و نشان دهد که حزب کارگر لزوماً در همه زوایا با آمریکایی‌ها و ترامپ همراه نیست. این مسئله بسیار مهم است، زیرا حمایت ایلان ماسک از راستگرایان افراطی در اروپا خیلی اهمیت دارد و باعث درگیری آمریکایی‌ها با اروپایی‌ها می‌شود. حتی در فضای داخلی آمریکا، محافظه‌کارانی که از ترامپ حمایت کردند، چندان با این روند موافق نیستند. بنابراین، به نظر می‌رسد که در آینده نزدیک، یک شکاف بین ترامپ و ایلان ماسک به وجود خواهد آمد. البته، اگر ترامپ بخواهد ایلان ماسک را کنار بگذارد به عنوان سمبل سرمایه‌داری، ممکن است برای صاحبان صنایع نیز ترس و وحشتی ایجاد کند. این روابط هم‌اکنون ضعیف شده و فشار داخلی و بیزاری خارجی نسبت به دخالت‌های گسترده ایلان ماسک، باعث شده که ترامپ نیز روابط خود را با ماسک سست کند. این نشانه‌ای است که حتی آمریکایی‌ها نیز از این نزدیکی چندان خوشحال نیستند.