با توجه به تهدید رئیسجمهور آمریکا و اعلام آمادگی دفاعی و نظامی از سوی جمهوری اسلامی، باید یادآور شد که تمام منازعات نهایتا روزی با مذاکره به پایان میرسند، چه بسا شاید امروز زمانی است که باید پای میز مذاکرات حاضر شد. ستاره صبح در گفتوگو با عطا تقوی اصل، استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه میخوانید:
آیا نامه نگاری ترامپ به رهبری و پاسخ ایشان به این ادعا، پنجرهای به سوی صلح خواهد بود ؟
ایران از نظر شرایط اقتصادی در وضعیتی قرار گرفته که بخش عمدهای از مردم تمایل دارند گره های اقتصادی با مذاکره منصفانه و برابر با آمریکا برآورده شود. ترامپ این فضا را درک کرده و چنین رفتارهایی دارد و ادعای دعوت به گفتوگو را مطرح کرده است. چون در صورت رد دعوت از سمت افکار عمومی فشار بر ایران وارد میشود.
موضوع دوم سفر وزیر خارجه روسیه به ایران است که به صراحت گفت میخواهند بین ایران و آمریکا میانجی گری کنند. در سفر لاوروف، پیغام ترامپ به ایران و در نامهای که درباره اش صحبت میشود، توقعاتی مقدماتی مطرح شده که واکنش مسئولین را به دنبال داشت.
احتمال میدهم تهران به توقعات بیش از حد آمریکا که وزیر خارجه روسیه پیغام آورش بود، معترض است و ترامپ مجبور شده مسیر رایزنی روسیه را کنار بگذارد و اعلام کند مستقیما به ایران نامه نوشته است. ظاهرا واسطه گری روسیه بین ایران و آمریکا خروجی مد نظر ترامپ را به دنبال نداشته است.
در مورد نامه ترامپ اطلاعات درستی در دست نداریم. صحت متنی که در فضای مجازی منتشر میشود مورد تأیید نیست. عراقچی میگوید نامهای به دست ایران نرسیده ولی ایشان در مورد سفر وزیر خارجه روسیه به ایران هم گفته بود که او هیچ پیامی برای ایران نیاورده، در حالیکه واقعیت نداشت و در حقیقت لاوروف حامل پیام ترامپ بود.
ایران میتواند در مورد غنی سازی و میزان آن با ترامپ توافق کند. این خواسته مردم است. طبیعتاً اگر ترامپ بخواهد موضوعات منطقهای و موضوعات دفاعی مانند موشکها را در مذاکرات بیاورد، این گفتوگوها به نتیجه نمیرسد. حاصل توقعات حداکثری آمریکا، نتیجه هیچ است.
اعلام نظر بلندگویی یا تریبونی ترامپ با چیزی که در عمل انجام میدهد تفاوت محسوسی دارد و به تیپ شخصیتی ترامپ مرتبط است.
به اعتقاد من رهبری مذاکره را رد نکردند و این نکته مهمی است. در مورد موضوعات حساس مانند غنی سازی هم اظهار نظری نکردند. ایشان بخشی از توقعات غیر معقول ترامپ را رد کردند، یعنی مستقیم به ترامپ اعلام کردند که اگر بخواهید وارد این حوزهها شوید ما نمیتوانیم مذاکره کنیم. از این نظر موضع گیری دیروز رهبر منطقی بود باید در ابتدای این راه خطوط قرمز مشخص شود.
اشاره کردید که مواضع ترامپ در اظهار نظر های تبلیغاتی و پشت تریبونی قابل اعتماد نیست. براین اساس رفتار ایران در قبال تهدید حمله مستقیم به تأسیسات هستهای اش چگونه خواهد بود آیا احتمال این حملات در داخل پیش بینی شده است؟
زمانی که نتانیاهو در اسرائیل وارد عرصه قدرت شد، سیاست خاورمیانهای آمریکا تحت تأثیر لابی یهود در قرار گرفته است. تاجاییکه میشود ادعا کرد اقدامات آمریکا در خاورمیانه با هماهنگی نتانیاهو انجام میگیرد.
هم در دوره دموکراتها و هم در دوره جمهوری خواهان وضعیت هم به همین منوال بود که خطرناک است. تهدیدات عریان ترامپ، دستور کار لابی یهود با مدیریت نتانیاهو است. اما اینکه ترامپ تا چه حد میخواهد این تهدیدات را عملی کند، بحث دیگری است. طی چند ماه نتانیاهو محور مقاومت را از انتفاع خارج کرد. در حال حاضر یمن و ایران نقشه بعدی اسرائیل هستند.
سه سناریو درباره ترامپ قابل پیش بینی است. یکی اینکه تهدیدات خود را با همین فشار عملی کنند. آمریکا همه تحریمها را روی ایران اعمال کرده و فقط دست ایران در فروش نفت کمی باز بود که پیش بینی میشود ترامپ در دوره دوم ریاست جمهوری اش فروش نفت ایران را به زیر 500 بشکه در روز تقلیل دهد و در حقیقت یک فشار اقتصادی سنگین ایجاد کند.
سناریو دوم این است که دست اسرائیل را باز بگذارد تا به مراکز حساس و هستهای ایران حمله کند و خودش هم به صورت غیر مستقیم از حملات حمایت کند. سناریو سوم حمله مستقیم و هماهنگ اسرائیل و آمریکا به ایران است.
ادبیات ترامپ کار را برای دو طرف دشوار خواهد کرد. ایران به تهدید پاسخ نمیدهد، ایران هیچ وقت به تهدید، پاسخ نداده است. از این نظر رفتار ترامپ من را به شک میاندازد و دچار تردید میکند زیرا ترامپ از حربهای استفاده میکند که چشم اندازش مذاکره نیست. تجارب آمریکا هم نشان میدهد که راه تعامل با ایران تهدید مستقیم نیست.
علم سیاست و تجارب جهانی چه پیشنهاداتی برای ایران دارد؟ آیا در رفتار و واکنش های داخلی توجه به رد و نشان تصمیم گیر درست مشاهده میشود؟
پزشکیان در سخنرانیها میگوید مشکلات قابل حل هستند و آنها را حل میکنیم! این بیان من را نگران میکند. اگر در گزارشات محرمانه هم همین مطالب مطرح شود خطرناک است. مسئولین ممکن است روی این حرفها حساب باز کنند و پاسخهایی که داده میشود و تصمیماتی که اخذ میشود بر این اساس باشد.
منطبق بر واقعیتها مسئولان باید به سؤالات بینالمللی پاسخ دهند. اگر صحبت های پزشکیان و برخی از مسئولین کشور برای مصرف داخلی و تزریق امید به جامعه است، اشکالی ندارد. ولی اگر سخنرانیها و گزارشات همین است باید برای آینده کشور نگران بود.
گزارشات دولت مبنای تصمیم گیری ساختار کلان کشور است و میدانیم که با مشکلات داخلی مواجهیم و چارهای جز سرمایهگذاری و رفع تحریمها وجود ندارد. چشم انداز من این است که ما 6 ماه سرنوشت ساز خواهیم داشت و نمیتوانیم با صراحت بگوییم در این مدت چه اتفاقی میافتد.
پیش بینی من این است که تکلیف رابطه ایران و آمریکا و نسبت جمهوری اسلامی با جهان بینالمللی مشخص شود. اقتصاد ایران و شرایط اجتماعی و معیشتی در داخل ظرفیت مدارا با شرایط دشوار کنونی را ندارد.