1- مهم‌ترین علل فرار شاه در۲۶ دیماه ۱۳۵۷و به دنبال آن سقوط رژیم در کمتر از یکماه بعد از فرار او، دژخیم‌ها و کارشناسان جاهل ساواک مثل پرویز ثابتی بودند.
2-من برعکس نظریه بعضی از دوستان در ارزیابی سخنان پرویز ثابتی که گفتند او کارشناس وظیفه شناسی بوده ،معتقدم که کارنشناس وظیفه نشناس بوده ،چرا که اینان موجب سقوط شاه در چاه خشم مردم شدند.
3-چند سال قبل یکی از رسانه های خارجی با اردشیر زاهدی ،سفیر رژیم قبل در آمریکا مصاحبه کرد و از او پرسید علت فرار شاه و سقوط رژیم چه بود؟ او پاسخ داد :علت آن ما بودیم که به او حقایق را نمی‌گفتیم و با دروغ به استبداد افزوده شد و او را وادار کردیم به امور جزیی کشور دخالت کند و از راهبرد های کلان کشور باز بماند و بجای سلطنت ،حکومت کند که خلاف قانون اساسی بود به همین علت سیستم تک حزبی و مجلس فرمایشی را بر کشور حاکم شد که موجب سقوط او شد.
4- نظام های حکمرانی خدمت به مردم و پرهیز از خشونت است.
5-در تابستان سال ۱۳۵۶برای بازجویی در ارتباط با فرار اخوی شهید از کشور و پیوستن او به سازمان الفتح در فلسطین ،به کمیته مشترک ساواک احضار شدم ،آن زمان هرکس دستگیر یا احضار می‌شد. لذا صبح احضار به کمیته مشترک وصیت نامه را نوشتم و بعد خودرا به کمیته مشترک (در میدان توپخانه )معرفی کردم. طبق شیوه ساواک دو بازجوی ارشد داشتم:«عضدی» به عنوان پلیس بد و «نقدی »بعنوان پلیس خوب،ضمن سؤال و جواب فراوان و تهدید آدرس اخوی را میخواستند و بعد از آزادی ،منزل مسکونی و تلفن منزل ما تحت نظر بود.
6-در مراسم هفتم مرحوم شریعتی که به قصد فرار از کشور به سوریه و بعد لبنان رفتم،در زینبیه دمشق توفیق دیدار مرحوم شهید حاج آقا مصطفی خمینی حاصل شد .طی دو جلسه با ایشان گفتمان خصوصی داشتم،به ایشان عرض کردم زمینه انقلاب در ایران فراهم است و به پیروزی مردم منتهی میشود و پدر شما رهبر این انقلاب خواهد شد ،چه تصویری برای ارتش و ساواک خواهید داشت،ایشان فرمودند:ارتش باید حفظ شود و کشور به یک سیستم اطلاعاتی سالم که نقد مردم از نظام را به مسئولین منتقل کند نیازمند است و مرحوم مصدق با این هدف نظام اطلاعاتی را پایه گذاری کرد که مسئولین از درد مردم مطلع شوند و علاج واقعه را قبل از وقوع بکنند.
7- ۲۳فروردین ۱۳۳۱مرحوم مصدق به بهانه دیدار عید نوروز از ۶۰نفر اندیشمندان و دلسوزان کشور در منزل خود دعوت کرد و برای نجات کشور راهکار خواست،آنها 12 پیشنهاد ارائه کردندکه یکی از این پیشنهاد‌ها تشکیل دستگاه اطلاعاتی برای کاوش از درد مردم و مطلع کردن دولت حاکم برای درمان این دستگاه در زمان سلطه شاه دیکتاتور ،با وجود کارشناسان و تئوریسن های خاین مثل ثابتی تبدیل به ساواک شد که جز کشتار دانشجویان نخبه کشور و حاکمیت«النصربه رعب»کاردیگری نداشت.
8-بیاد دارم وبعد از کودتای ۲۸مرداد که پدر بزرگم در زندان قزل قلعه ،بدلیل حمایت از مصدق بازداشت بود در بغل مادرم به دیدار او می‌رفتم و او از مرارت های زندان برای ما سخن میگفت ،ای کاش مسئولین این زندان را به جای میدان تر بار به موزه تبدیل می‌کردند تا امثال ثابتی‌ها امروز از عملکرد ساواک دفاع نمی‌کردند،جای تقدیر دارد که دولت اصلاحات کمیته مشترک را به «موزه عبرت »تبدیل کردند تا یادگار جنایات رژیم شاه باقی بماند و نسل جوان شاهد تاریخ زنده جنابات این دیکتاتور باشند.
امروز هم دوام نظام جمهوری اسلامی که باخون هزاران شهید و صدها سال زندانی آزاد مردان پایه گذاری شده در گرو خدمت به مردم است و نباید به خشونت روی آورد.
اکنون در سالگرد انقلاب و فروپاشی نظام خودکامه سلطنتی باید به روح آزاد مردان که در راه وطن از جان‌خود گذشتن و یا در پشت میله های زندان بخشی از عمر خودرا در بدترین شرایط گذراندند درود فرستاد و با بازماندگان آن نسل با فریاد بگوییم:
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما در عدم ماست!