باپیوند خوردن با جهان وبا به کاربستن دانش وتجربه وبرنامهریزی مبتنی بر خردورزی ازفرصتها بهره جستند وبرای مردمان خویش رفاه وبرای سرزمین خود آبادانی به ارمغان آوردند.
اندیشه جهانی شدن که سر برآورد فرصت رونق اقتصادی وگسترش ارتباطات دبی را از شن زار به شهری جهانی تبدیل کرد. قطر پا گرفت وبالید. کشورهای همسایه از میدانهای نفت وگاز وداشته های مشترک با ایران بهرهها بردند و بالاتر از آن به دور زدن مسیرهای تا ریخی وبرتر جغرافیایی وکم هزینهتر همه چیزمارا هم به چالش کشاندند. عربستان دروازههای پیشرفت را یکی یکی میگشاید ومردم ما دراندوه ناداری روزگار میگذرانند. فرودگاههای جهان درتسخیر هواپیماهای امارات، قطر و ترکیهاند وما درحسرت یک پرواز ساده وایمن گرفتار ماندهایم وفرودگاه های جهان را از پروازهای ما گرفتهاند.
آنچه گم شد ومارا دچار سرگشتگی کرد خرد وتدبیر بود. آنچه سر برآورد وبالید شعار وهیجان بود. آنها که رانده شدند نخبگان وفرهبختگان بودند. آنها که میدان دار شدندمدعیان بی خبر ازدنیا واسیر دروهم وخیال بودند. آنچه که هست برازنده ما نیست ولی خود کرده راهم تدبیر نیست. ما به گمان ساختن جهان، ایران را به دامن تهدید وخطر انداختهایم. پرسش این است چه کسی مسئولیت ساختن جهان عادلانه را برعهده ایران نهاده که همه فرصتها وموقعیتها وامکانات را به خطر انداخته است؟!
سخن مسعود پزشکیان باید گشودن راه بر اندیشه وخردورزی و راندن هیجان و شعار و رؤیافروشی ورشد دهنده اراده ایرانی برای ساختن سرزمین امیدها وزیباییها شود. وفاقی که از آن دم زده میشود باید به درک درست از اهمیت همبستگی ملی وگسترش گفتوگو ورهایی ازبسته اندیشی بیانجامد. همبستگی درسمینارها ونشستها وسخنرانیها شکل نمیگیرد. باید خرد ایرانی میداندار گردد وبسبج دانایی شکل گیرد وامید پویا گردد وهمه برای ایران برپا خیزند. آنها که میدانند بیایند ومیدان بر دانائی فراخ گردد. سرمایههای مادی وانسانی گریخته از تنگناها بافرصت آزادی وامکان خلق ثروت وسازندگی ورهایی از کژ اندیشی راهی به سوی کشور پیدا خواهند کرد. باسودای صلح وسازش میدان بر سرمایهگذاریهای خارجی نیز گشوده خواهد شد. فرصتهای ازدست رفته به دست آمدنی نیستند ولی ساختن فرصتهای تازه شدنی است.
ایران میتواند وباید شکوه وبزرگی وتوسعهای را که از آن دریغ شده است به دست آورد.
ما میتوانیم اگر بخواهیم.