منتقدان را به هرصفتی مینوازند و میرانند. حد ومرزی برگفتارشان حاکم نیست. ستایشگران ارج میبینند، بر بلندی مینشینند و منتقدان رنج میبرند و تاب درهم شکستن ملک ومیهن را ندارند. ستایشگران در چشم ودل حاکمان جا باز میکنند و منتقدان ازچشم میافتند و شنیده نمیشوند، آن گاه اساس ملک دچار فرسودگی میشود، آن گاه توان ملی دستخوش سیاست نادرست و برنامه ریزی های نادرستتر میشود. تهدیدها وخطرات که در میدان پاسخگویی نیست. واقعیتهای گریزناپذیر از پناه تبلیغات، شعارها و هیجانها سر برمیآورند و ستایشگران بازهم خاک در چشم حقیقت میپاشند.
درپناه ندیدنها و به هنگام نشنیدنها فرصتها میمیرند وتهدیدها جان میگیرند و بازهم ستایشگران از تدبیر میگویند و درایتهایی را میستایند که تنها بر ذهن خودشان سایه افکنده است.
با همه اینها باید گفت و برای گذر از تنگ نظریها و واپس گراییها آستین همت بالا زد.