دغدغه کاهش جمعیت را دارند و قرار گاه شکل میدهند که مشکل را به شکل نظامی حل کنند. جالب است برای فرهنگ و فرزندآوری هم در بند قرارگاه هستند، همین نام قرارگاه برای این گونه مقولات نشان دهنده درک نادرست از واقعیتهای اجتماعی است. ما میگوییم نابرابریها وناترازیها و ناداریها و خودی ناخودی کردنها، امیدرا ازمردم گرفته است و باید در اداره امور کار به کاردان سپرده شود. سخن از مقاومت و دشمن، فرصت اندیشیدن را از آنها گرفته است. بودجه کشور هزینه مراکز ومؤسسات مذهبی میشود بدون اینکه ناظری باشد و پاسخی به نحوه هزینه کردها داده شود و اثری از این بودجه در فرهنگ دیده شود.
جامعه المصطفی اولویت بیشتری از دانشگاه دارد. این را در میزان اختصاص بودجه به مراکز دانشگاهی و مراکز مذهبی میتوان دید.
و اما نگرانیهای ما: فرار دسته جمعی نیروهای کارشناس و نخبه وکارآفرین است که آینده کشور را تهدید میکند. چرایی این فرار گروهی، به گونهای با دغدغههای آنها پیوند میخورد. آنها برای رسیدن به هدفهایشان زندگی را برمردم تنگ میکنند و این فشارهای سیاسی واجتماعی وفرهنگی در کنار کاستیهای اقتصادی اندیشه رفتن برای زندگی بهتر را درهمه بخشهای جامعه دامن زده است. نگرانی ما عقب افتادن کشور است، از ناترازیها وکمبودهای انرژی، نداشتن سهم کافی در سوختهای پاک وانرژی سبز، ودادنهمه فرصتها به رقیبان انرژی کشور، فرسودگی ناوگان هوائی وزمینی وریلی، فرودگاههای فرسوده وپروازهای اندک وبا ایمنی کم و واگذاری فرصتهای هوایی به قطر و امارات و ترکیه.
نگرانی ما از کمبود نیروهای کارشناس و توانمند وکار آفرین واساتید برجسته دانشگاهی است که میروند وسهمیهایهای جای آنها را میگیرند.
آنها جهان را دشمن میانگارند و همه چیز را با این نگاه پیوند میزنند. هزینههای این نگاه کشور را به بحران کشانیده است.
ما منافع ملی را اولویت دانسته و استفاده از همه فرصتها را برای کاستن از تنشها و دشمنیها راهکار درستتر میدانیم.
ما هیچ جنگی را به سود کشور ندانسته و برطبل هیچ خشونت و تنشی کوفتن را روا نمیدانیم.
آنها ادعا میکنند که ازجنگ نمیترسند و ما از هر کشتار و ویرانی میهراسیم. ما دلبسته قانونیم. سخندراز است و بههمین بسنده میکنم که این روزها بیشتر روشن شده است که آیندهای خطرناک در انتظار ماست.