حاکمان باید نماینده مردم باشند یعنی رأی اکثریت را با خود همراه داشته باشند تا بتوانند در راه همبستگی ملی گام برداشته وهمه توانمندی هارا درخدمت رشد و توسعه کشور به کار گیرند. دغدغه حاکمان باید مشکلات داخلی کشور و رونق بخشیدن به اقتصاد وآرامش مردم باشد. دغدغهها از زبان نمایندگان قدرت و از تریبونهای رسمی و غیررسمی بازتاب پیدا میکند. اگر فرصتی برای بررسی سخنان ارکان قدرت پیدا کنیم، شعارهای آرمانی و مقوله غزه، لبنان، اسرائیل و امریکا بیشترین سهم را در واژگان دارند و به اهمیت توانمند شدن کشور وملت در حوزههای اقتصادی وبازسازی وبهسازی زندگی مردم کمتر پرداخته میشود.
اما دغدغههای مردم اقتصادی، شرایط زندگی وتأمین هزینههای زندگی، نداشتن تمایل به تنش با کشورهای گوناگون وزندگی آرام وسالم است.
این دوگانگی قابل پنهان کردن نیست. واسباب گسست بین حاکمیت وجامعه میشود.
داشتن قدرت نظامی برای دفاع از کشور مورد درخواست مردم هم هست ولی این تواناییها باید امنیت کشوررا افزون کرده ودوری از تنشهای ناخواسته را ممکن سازد.
خوی تجاوز گری اسرائیل برکسی پوشیده نیست، قدرتهای جهانی هم در پشتیبانی مالی ونظامی واطلاعاتی وبه طور کلی لجستیکی از اسرائیل با تمام وجود درمیدان هستند. ولی بهتر آن است که ما در پی عدالت و رفع نابرابری وبهبود شرایط اقتصادی کشور وازمیان برداشتن نارسائی وناداریها باشیم. از میان برداشتن این مشکل باید سرلوحه همه کارها باشد.