چهارشنبه را با خبر بهت آور و شوکه کننده ترور اسماعیل هنیه درتهران آغاز کردیم، خبری که تکانههای آن جهان را نیز لرزانید.پس از مراسم سوگند رئیسجمهور ایران که نشانههایی از رویکردی تازه برای تعامل وگفتوگو در خود داشت و دنیا را به بازخوانی روشها وکنش های گذشته فرامی خواند و سخن از مروت بادوستان و مدارا بادشمنان به میان آورد، این ترور برنامه ریزی شده که نمیتوان جای پای نفوذیها درآن را نادیده گرفت و از حفرههای امنیتی چشم پوشی کرد فضایی تازه را رقم زد که دلهره آور و نگران کننده است.
ترور اسماعیل هنیه درقلب تهران بی تردید تروری کور و بی برنامه وهدف نیست .
هدف نخستی که میتوان به آن پرداخت، اختلال در نظام تصمیم گیری مبتنی برخردورزی و پرهیز از هیجان واحساس مدیریت کلان کشور ومدیران دولت تازه ورئیسجمهوری است که نخستین روز کاری خود را با بحرانی چنین ژرف آغاز میکنند. از همین رو کنترل خشم واحساس و مدیریت بحران، مهمترین رسالت همه ارکانهای قدرت و رئیسجمهور پزشکیان است .
بررسی دوباره سخنان آقای یونسی وزیر اطلاعات دولت خاتمی وهشدارهای آشکاری که از نفوذ جاسوسان اسرائیل در بالاترین سطح داده بود اینک معنا ومفهوم تازهای در میدان عمل پیدا کرده است. پیش وبیش از هر چیزی رسالت نهادهای اطلاعاتی وامنیتی پرداختن به این مقوله مهم است که تهدیدی جدی برای کشور عزیزمان ایران ومقامات نظام است .
هرچند کاستیها، سستیها و سهل انگاری های برکسی پوشیده نیست ولی هم اکنون زمان هماهنگی و همبستگی ملی است. هر یک از ما میتواند به گونهای سهمی در کنترل بحران وپیشگیری از گسترش نگرانی ایفا کرده و بر مبنای خردورزی و آینده نگری «برای ایران» از پیش داوریها پرهیز کنیم تا تندرویها وشعار زدگی فرصت تازه کشور را دستخوش آسیب وتخریب نکند.
نویسنده بنای پرداختن بیشتر به ابعاد این ترور برنامه ریزی شده و پیامدهای ویرانگر آن را ندارد، اما خویشتنداری در واکنش وخردورزی وآینده نگری وتاکید برگفتوگو با کشورهای منطقه ونهادهای بینالمللی وکشورهای اثر گذار جهانی برای بازنگری وبررسی این ترور هدفمند را گزینهای مطلوبتر میدانم. میدان فراخ دیپلماسی ودیپلماسی همگانی وگفتوگو برای پرده برداشتن از ماهیت ترورهای هدفمند، واکنشی است که نباید از دست داده شود.