انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری در شرایطی برگزار می‌شود که مردم زیر ضرب تحریم، تورم، کاهش ارزش پول ملی، افت تولید، گرانی مسکن و اجاره‌بها قرار دارند.
میدان انتخابات ناعادلانه و نابرابر است، زیرا در یک سو پنج کاندیدای اصولگرا که دارای مناصب حکومتی مثل رئیس بنیاد شهید، رئیس مجلس، شهردار تهران هستند ایستاده‌اند و از امکانات مالی و رسانه‌ای قوی برخوردارند. در سوی دیگر مسعود پزشکیان است که دارای چنین امکاناتی نیست.
با این وجود پزشکیان به دلیل آن که انسان پاک، عدالت گرا و ضدفساد است و این را در عمل نشان داده و نه در شعار، توانسته توجه توده‌ها را به خود جلب کند. استقبال از وی در کردستان، شیراز، اهواز و ازدحام بی سابقه جمعیت در ورزشگاه شیرودی نشان از آن می‌دهد که او به تنهایی توانسته از ضد چند لایه‌ای دفاعی کاندیداهای اصولگرا عبور کند و توجه نخبگان، زنان، جوانان و کارگران را به خود جلب کند.
نظر سنجی‌ها و مشاهدات میدانی نشان می‌دهد که پزشکیان رقبای خود را کنار زده و در یک قدمی پاستور است. اکنون توپ در زمین رأی دهندگان است تا با هجوم خود به صندوق های رأی دست اقلیت را از اداره کشور کوتاه کنند. پزشکیان گفته مخالف بگیر و ببند و حجاب اجباری است و قصد دارد تحریم‌ها را بردارد.
روابط ایران را با غرب بهبود ببخشد و زندگی خوب را پیش روی ایرانیان قرار دهد. پزشکیان روز گذشته در ورزشگاه شیرودی گفت: سد تحریم را می‌شکنم، کاسبان تحریم را ناامید می‌کنم.
وظیفه رأی‌دهندگان
رأی‌دهندگان در کشورهای پیشرفته به فرد نگاه نمی‌کنند، بلکه به برنامه و کارنامه افراد نگاه می‌کنند، آنگاه رأی می‌دهند.
کارنامه اصولگرایان برای کشور تحریم، گرانی، کاهش قدرت خرید مردم، بی‌ارزش شدن پول ملی در برابر دلار و ... است.
مردم دو راه بیشتر پیش رو ندارند: اول: رأی به قالیباف، پورمحمدی، زاکانی، جلیلی، قاضی‌زاده هاشمی است. اگر چنین شود معنا و مفهومش این است که باید شاهد گرانی بیشتر، تحریم بیشتر و فشار بین‌المللی بیشتر بود.
علیرضا زاکانی و امیرحسین قاضی‌زاده هاشمی به‌صراحت اعلام کرده‌اند که قصد دارند سیاست‌های دولت سیزدهم را که پر از اشکال بود و قیمت دلار را از 26 هزار تومان به 60 هزار تومان رساند ادامه دهند؛ البته به نظر می‌رسد این‌ها کاندیدای پوششی هستند و در میانه راه به نفع یکی از کاندیداهای اصولگرا مشابه آنچه در سال 1400 انجام دادند کنار بروند تا پست فعلی را حفظ کنند یا پست دیگری بگیرند.
نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که این دو در بین مردم جایگاه ندارند. پرسش این است که وقتی این‌چنین است چرا آمدید؟ مردم به شما اقبالی ندارند چه در تلویزیون ظاهر شوید و چه این‌وآن را متهم کنید. پس روز جمعه بیایید تا قیمت هر کیلو گوشت از 700 هزار تومان و قیمت هر کیلو مرغ از 80 هزار تومان بیشتر نشود و پشت پرده چای دبش افشا شود. رأی شما می‌تواند پروژه یکدست سازی را متوقف، روابط خارجی را متوازن، گشت ارشاد را با مانع روبه‌رو کند و جلوی بگیروببندها هم گرفته شود.