شیوه حکمرانی و رشد اقتصادی
در دورانی به‌سر می‌بریم که از حکمرانان انتظار نمی‌رود نقشی در توسعهء علمی و ایجاد ثروت در جامعه داشته باشند؛ اگر هم باشد کمینال است و ملت باید نقش اصلی را تا مدت‌ها به‌عهده بگیرد. در مورد قدرت- دست کم قدرت سخت- حکمرانی نقش مثبتی در حد مقدورات پذیرفته و در آن کوشاست. پس، از سه موتور یا محرک برای پویا شدن جامعه، به‌منظور ایجاد دینامیک و درک زمان، یعنی دوری از ابن‌وقت بودن و ذهنیت سیطرهء خزیدن به درون در معنای عرفانی‌اش، حاکمان ما تنها توان اندیشیدن به قدرت از خود نشان داده‌اند، آن‌هم تنها به قدرت سخت.