ستاره صبح، فائزه صدر: دوره کاری نمایندگان مجلس یازدهم، که روز 7 خرداد 1399 آغاز شده بود به پایان رسید. با اتمام مأموریت یازدهمین پارلمان پس از انقلاب، نقد عملکرد این دوره بیش از پیش به گوش میرسد و درباره وعده های بی نتیجه و طرحهای بی سرانجام نمایندگان به ظاهر انقلابی صحبت میشود. به گزارش ستاره صبح آنلاین، محمد جواد ظریف وزیر پیشین امور خارجه در جمع زندانیان سیاسی پیش از انقلاب با انتقاد از عملکرد مجلس یازدهم گفت: «اگر مجلس یازدهم نبود مردم به ۱۰۰ میلیارد دلار منافع برجام دست پیدا میکردند.» اظهار نظری که در فضای مجازی مورد استقبال کاربران قرار گرفت و بسیاری در مقام تأیید نظر وزیر پیشین امور خارجه قرار گرفتد. به مناسبت پایان دوره مجلس یازدهم ستاره صبح در گفتوگو با هادی حق شناس، نماینده پیشین مجلس به بررسی عملکرد یازدهمین پارلمان پس از انقلاب پرداخته که در ادامه میخوانید:
به عنوان نماینده پیشین و با توجه به سوابقتان چه ارزیابی از عملکرد مجلس یازدهم دارید؟ آیا نمایندگان در این دوره در عمل به وظایفشان کارنامه مورد قبولی میگیرند یا خیر؟
اگر بهترین بازیکنان باشگاهی برای تیم فوتبالش انتخاب نشوند، نمیتوان انتظار داشت این تیم خوب بازی کند و گل هم بزند! این مثال در مورد مجلس هم صدق میکند.
پرسش این است که آیا میتوان از عملکرد مجلس یازدهم دفاع کرد؟ آیا نگاه و جهت حرکت کمیسیون های مجلس از جمله کمیسیون اقتصادی در مسیر وظایف اش بود یا خیر؟ امروز چه کسی میتواند ادعا کند مجلس یازدهم یکی از مجالس خوب بعد از انقلاب بوده است؟ حتی تندروترین نماینده های ای مجلس هم نمیتوانند چنین ادعایی داشته باشند!
مردم حق داشتند که نمایندگان بهتری داشته باشند. میشد از میان نیروهای وفادار انتخابهایی بهتر از نمایندگان مجلس یازدهم داشت. جای نمایندگان با تجربه و توانمند در مجلس یازدهم خالی بود و البته جایشان در مجلس دوازدهم هم خالی است.
متأسفانه عملکرد نه چندان مطلوب مجلس یازدهم را میتوان در رأی اعتماد به وزاری دولت، نظارت بر عملکرد دولت و مصوبات مجلس دید.
مجلس یازدهم به وعده هایش درباره رفع تحریم، کاهش تورم و بهبود معیشت نکرد. این گزاره بیانگر این نکته است که عمق اقتصاد ایران برای نمایندگان ناشناخته بود. همانطور که برای رئیس کل بانک مرکزی ناشناخته است، وقتی که گفت: «من نرخ ارز آزاد را قبول ندارم»!
امروز گردانندگان یک سوپر مارکت یا رانندگان تاکسی هم به راحتی به سؤالات اقتصادی مردم پاسخ میدهند، زیرا مسئله و راه حل اش هر دو آشکار است. ولی مجلس و دولت در دوره اخیر در شناخت مسئله درست عمل نکردند و نتیجه خوبی نگرفتند. یا برای حل مشکلات توان لازم را نداشتند.
چرا مجلس یازدهم در تحقق وعده های اقتصادی اش ناموفق بود؟ آیا میتوان کم تجربه بودن و عدم توانمندی منتخبین را علت عدم موفقیت مجلس دانست یا خیر؟
مشکلات اقتصادی از دو وجه درونی و بیرونی قابل توجه است. در داخل نیروها به درستی و سر جای خود قرار نگرفتهاند. این وضعیت در مجلس یازدهم و دولت سیزدهم قابل مشاهده بود.
بهترینها بیرون از بازی هستند و کسانی که مسئلهها را درک نکردهاند یا قدرت درک مسائل را ندارند، در موقعیت های تصمیم گیر قرار گرفتهاند.
مجلس باید شجاعت به پرسش کشیدن دولت را داشته باشد. مجلس نباید با دولتمردان تعارف داشته باشد.
مجلس در برابر چالش های سیاسی بیرونی منفعل بود. مسئله تحریم ها، عدم احیای برجام و عدم پیوستن به اف ای تی اف هزینه تجارت را افزایش داده است. هزینه فروش نفت و هزینه نقل و انتقال مالی بالاست.
به بهانه دور زد تحریمها نفت ارزان فروخته میشود و شفافیتی در این حوزه وجود دارد. مجلس در این مراحل تماشاچی بود و تضعیف اقتصاد کشور را نظاره میکرد.
مجلس یازدهم با انواع و اقسام شعار های اقتصادی سر کار آمد اما در این دوره مردم بیشتری زیر خط فقر قرار گرفتند. افزایش فقر و تبعاتی که دارد از جمله گسترش آسیب های اجتماعی و دیگر عوارض ماندگار فقر به عنوان یادگاری از عدم توانمندی مجلس یازدهم در افکار عمومی باقی خواهد ماند.
با توجه به ترکیب مجلس دوازدهم آیا میتوان پیش بینی کرد که دوازدهمین پارلمان پس از انقلاب نیز مسیر نه چندا روشن مجلس یازدهم را ادامه بدهد یا خیر؟
نماینده مجلس در جایگاه قانون گذار باید توجیه شود که قرار نیست ما چرخ را از اول اختراع کنیم. تجارب دنیا در اختیار ما است. مجلس دوازدهم باید از مجلس پیش از خود درس بگیرد و از علم و تجربه استفاده کند.
به طور مثال چند نرخی بودن ارز یعنی فساد و فرقی نمیکند نرخ ارز 4200 تومان باشد یا 28500 تومان! ارز چند نرخی باز گذاشتن در قصر به روی دزدان است. دولت سیزدهم به آقای روحانی ایراد میگرفت که چرا ارز 4200 تومان معروف به ارز جهانگیری را تصویب کرده است ولی خودشان دقیقا همان روند را ادامه دادند زیرا ارز 4200 تومانی شد 28500 تومان و موجب گرانی کالاها در کشور شدند.
دولت سیزدهم از مدلی که منتقدش بود استفاده کرد با این تفاوت که در دولت قبلی برای عبور از تلاطم تحریمها به طور موقت سیاست ارز 4200 تومانی را طراحی کرده بودند ولی دولت بعدی در فضای سیاسی آرامی بدون اینکه فشار تحریمها روی دوشش باشد در شرایطی که به راحتی نفت میفروخت، همانشیوه اورژانسی را اجرا کرد.
دولت روحانی نمیتوانست نفت بفروشد و میزان فروش نفت کشور به کمتر از 300 تا 400 بشکه در روز رسیده بود ولی دولت سیزدهم با افتخار میگوید نفت میفروشد و پولش را هم دریافت میکند، پس دولت مجاز به افزایش نرخ ارز بود.
این اشتباه توسط مجلس یازدهم نادیده گرفته شد و مردم متحمل هزینه اش شدند. سوء تدبیر و ناکارآمدی تیم اقتصادی دولت به طور مستقیم متوجه مجلس است. مجلس در مورد دولت آقای رئیسی از نقش نظارتی اش استفاده نمیکرد و اغماض داشت.