انرژی نرخ پایه جهانی دارد. منطقه خاورمیانه از فوب خلیج فارس پیروی می کند. این نماد در صنایع پالایشگاهی، حاشیه سود و هزینه تمام شده مورد توجه است.
بنزین در کشور ما کالایی استراتژیک است که نقش مهمی در اقتصاد بازی می کند. از ابتدا، این کالا با توجه به ساز و کار های اقتصادی قیمت گذاری نشده است.
آشفتگی هایی که در حوزه اقتصادی کشور وجود داشت تولید و عرضه بنزین را چالش برانگیز کرد.
تولید بنزین برای صنایع پالایشی سخت و پر هزینه است. توزیع بنزین کار ساده و کم هزینه ای نیست. اما این کالا بی محابا و ارزان مصرف می شود.
بنزینی که امروز به دست مصرف کننده می رسد برای دولت پر از ضرر و زیان است. دولت دچار مشکلی شده که حل آن از توانش خارج است.
از آنجاییکه صنایع نفتی و پالایشی به طور کلی در اختیار دولت بوده و هست و بخش خصوصی تولید کننده در این حوزه کوچکترین نقش آفرینی در مساله قیمت ها نداشته است؛ از این رو تولید بنزین توجیه اقتصادی خود را از دست داده است.
در کشور های جهان قیمت بنزین تابع شرایط روز است. ولی در ایران قیمت گذاری باید از فیلتر دولت بگذرد.
میزان 99.99 درصد بنزین در اتومبیل ها استفاده می شود و آزاد سازی نرخ سوخت یا واقعی کردن قیمت بنزین تنها زمانی می تواند مفید و موثر باشد که خودرو های موجود کم مصرف باشند.
مشکل عدم واقعی بودن نرخ بنزین در ایران به موضوع چالش برانگیز خودروسازای کشور گره خورده است. وقتی در محیطی بسته تنها خودروی پر مصرف داخلی را به قیمتی بالا عرضه می کنیم و با فناوری های روز فاصله داریم، طبیعتا مصرف کننده در تنگنا است.
اگر در این شرایط قیمت سوخت بالاتر برود مصرف کننده از پس هزینه ها بر نخواهد آمد. ابتدا باید در حوزه خودرو امکان انتخاب برای مردم فراهم شود و بتوانند از خودرو های کم مصرف خارجی استفاده کنند سپس نرخ سوخت را واقعی کرد.
در کنار این مساله باید ناوگان حمل و نقل عمومی گسترش پیدا کند. همچنین باید بخش بزرگی از حمل و نقل به سمت خودرو های هیبریدی برود تا مصرف بنزین در کشور کاهش پیدا کند.
صنعت پالایش کشور به سرمایه گذاری نیاز دارد. ساختن سازمان های عریض و طویلی که نام بهینه سازی سوخت را یدک می کشند اتفاقی رقم نخواهد زد. این بخش خون تازه و فکر جدید می خواهد، صنایع مستهلک شده اند و از فناوری های روز دنیا عقب مانده اند.
اقتصاد با تزریق مسکن آرام نمی شود. این بیمار به درمان نیاز دارد. نداشتن رابطه سازنده با غرب بسته شدن پنجره های اقتصادی به صنعت انرژی ایران صدمه زده است. تولید کم هزینه به فناوری نوین نیاز دارد.
تردیدی نیست که دولت ناگزیر از افزایش قیمت بنزین است. اما وقتی بنزین را کالایی استراتژیک شناخته ایم باید بدانیم که هر گونه افزایش قیمت در این کالا تاثیرات اجتماعی به دنبال دارد. تجربیات تلخ سال 98 نشان داد که دست بردن در قیمت سوخت می تواند هزینه به همراه داشته باشد.
امروز کشور در شرایطی قرار دارد که آشفتگی مشابه می تواند آثار مخرب و ناآرامی های بیشتری خلق کند.
امروز نه تنها حاشیه سود در تولید بنزین از بین رفته بلکه ضرر هنگفتی به این صنعت تحمیل شده است. دولت از خود چیزی ندارد که تاوان این زیان را بپردازد و طبیعتا در همین لحظه هم ضرر و زیان این تولید بر دوش مردم است.
به افزایش قیمت سوخت باید از این منظر نگریست، موضوع بنزین به چاره اندیشی نیاز دارد. چه بهتر که ذی نفعان یعنی مردم در هر تصمیمی در این حوزه، مشارکت داده شوند.