ستاره صبح آنلاین/پیام فیض: تحولات اخیر در حوزه سیاست خارجی باعث شد که به بازار شوک مثبت وارد شود و قیمتها سیر نزولی به خود بگیرند.بعد از خبر تبادل زندانیان و اخبار ضدونقیض درباره مذاکرات محرمانه بین ایران و آمریکا رهبر انقلاب به توافق چراغ سبز نشان دادند.این موضوع واکنش مثبت کارشناسان را در پی داشت و عموم مردم هم از آن استقبال کردند. پرسش مهم و کلیدی این است که در شرایط فعلی که تقریباً تمام جریانهای فکری در جامعه مذاکره و توافق با غرب را پذیرفته و از آن حمایت میکنند چگونه باید عمل کرد تا هم شروط رهبری رعایت شود و هم منافع ملی بهدست آید. در ارتباط با این موضوع ستاره صبح با حسن بهشتیپور پژوهشگر روابط بینالملل گفتوگویی انجام داده که در ادامه میخوانید:
با توجه به حمایت رهبری از توافق و تلاشهایی که بهصورت پیدا و پنهان از دستگاه دیپلماسی دیده میشود، به نظر شما رویکرد این دستگاه در شرایط کنونی در قبال غرب چگونه باید باشد؟
در ابتدا باید به خبر مذاکرات محرمانه بین ایران و طرف آمریکایی اشارهکنم که برخی آن را تایید و برخی تکذیب میکنند.حقیقت این است که وقتی دولتها خبر مذاکرات را تایید نمیکنند نمیتوان تحلیل را بر اساس اینگونه اخبار بنا نهاد.
به نظر میرسد برخی از این اخبار جنبه تبلیغاتی و امیدآفرینی در جامعه دارد، زیرا دولت سیزدهم دریافته که اگر گزارشها درباره مذاکرات مثبت باشد واکنش بازار هم مثبت خواهد بود و اگر خبر لغو مذاکرات منتشر شود، رویکرد بازار منفی خواهد بود.
برخی تصور غلط داشتند و فکر میکردند وادادگان غرب معیشت مردم را به خارج گره زدهاند، اما در عمل اینگونه نیست و دست غیبی برای گره زدن اقتصاد به سیاست خارجی وجود ندارد. واقعیت اقتصاد ایران این است که به سیاست خارجی حساس و وابسته است.
صحبتهای مقام رهبری را از دو جنبه میتوان مورد بررسی قرارداد. ایشان خوشبختانه تأکید کردند که همکاریهای ایران با آژانس هستهای باید ادامه یابد، زیرا برخی در کشور همکاری پادمانی را مخل و در ضدیت با مصوبه مجلس میدانستند و میگفتند ایران در قدمهای بعدی باید از ان پی تی هم خارج شود، اما بنده و بسیاری از کارشناسان در این حوزه همنظر با رهبری، معتقدیم باید با آژانس همکاری شود.ایران باید مشکلات خود را با آژانس حل و فصل کند. آژانس یک نهاد بینالمللی ناظر بر فعالیتهای صلحآمیز هستهای همه کشورها است. بنابراین همکاری ایران با آژانس بهانه را از دست دشمنان میگیرد.اسرائیل و آمریکا از موضوع اختلاف ایران با آژانس سوءاستفاده و بهانهسازی کردند تا فشار را به مردم ایران افزایش دهند. نکته دوم این بود که رهبری فرمودند با حفظ زیرساختها و دستاوردهای هستهای توافق اشکالی ندارد. زیرساخت هستهای یک مفهوم کلیدی است. کارخانه آبسنگین اراک، راکتور آبسنگین اراک که دو مکان مجزاست، یو سی اف اصفهان، نطنز و فردو، این مکانها زیرساختهای هستهای هستند که زیر نظر آژانس در حالی غنیسازی اورانیوم میباشند.
این مراکز به تعبیر رهبری زیرساخت هستند. باقی مسائل میتواند قابلمذاکره باشد. باید این زیرساختها را درست فهمید تا بتوان طبق نظر رهبری مذاکره و توافق کرد.
اینکه رهبری گفتند توافق اشکالی ندارد، پاسخی است به افرادی که اصل مذاکره با غرب را زیر سؤال میبردند و توافق را خیانت میدانستند.
بنده بهعنوان یک پژوهشگر روابط بینالملل عرض میکنم، برای اجرای دستورات رهبری که اصل موضوع توافق است باید یک اراده ملی شکل گیرد و از تیم مذاکرهکننده هستهای بهطور همهجانبه حمایت شود. یعنی هر فرد از هر جریانی که مسئول مذاکره است باید مورد حمایت تمام جریانهای سیاسی و مردم قرار گیرد.
نباید در زمانی که مذاکرهکنندگان در حال چانهزنی با غرب هستند عدهای در داخل آنها را متهم به سازشکاری و خیانت کنند.
در دولت قبل که مذاکرات در حال انجام بود عدهای در داخل به معنای واقعی کلمه در کار مذاکرهکنندگان کارشکنی میکردند.
بنابراین شرط اول این است که تیم مذاکرهکننده باید به پشتیبانی ملت ایران مسلح باشد.چنین حمایتی میتواند آن تیم را در مقابل طرف مقابل مستحکم و پرقدرت کند. شرط دوم نوع رویکرد و تفکر در مسئله مذاکره است. در کشور عدهای معتقدند که ایران اگر توان هستهای خود را بالا ببرد طرف مقابل مجبور به دادن امتیاز میشود. درحالیکه تمام قرائن و شواهد نشان میدهد صرف بالا بردن توان هستهای گره کار باز نمیشود. این موضوع لازم است اما نباید دچار محاسبات اشتباه شد. اینکه تصور کنیم اگر توان هستهای بالا رود طرف مقابل تحریمها را لغو میکند غلط است. اگر ده برابر ذخایر فعلی اورانیوم غنیشده وجود داشته باشد بازهم طرف مقابل در مسئله تحریم عقبنشینی نمیکند.این موضوع شرط لازم است اما همزمان با این مسئله باید توان اقتصادی کشور هم بالا رود.
به نظر شما در شرایط تحریم امکان افزایش توان اقتصادی وجود دارد یا تحریم و افزایش توان اقتصادی یک پارادوکس است؟
مردادماه سال جاری عمر دولت سیزدهم دوساله میشود.دوسال زمان مناسبی برای اصلاحات اقتصادی است.اصلاحات اقتصادی منجر به افزایش تولید میشود و این موضوع میتواند به افزایش قدرت پول ملی و صادرات غیرنفتی کمک کند.
از سوی دیگر نظام بانکداری در کشور فسادزا است که باید اصلاح شود. این موضوع همواره مورد تأکید کارشناسان این حوزه بوده است. در کنار این موضوع نظام مالیاتی کشور نیز نیازمند اصلاح در سطح کلان و خرد است.فرارهای مالیاتی و عدالت در اخذ مالیات میتواند به اقتصاد کمک کند. نکته بعدی مسئله اف ای تی اف است.تعامل با گروه اقدام ویژه مالی میتواند ریسک سرمایهگذاری در کشور را کاهش دهد.ریسک سرمایهگذاری در ایران 7درصد است که بالاترین سطح ممکن میباشد. باوجوداینکه مجلس دهم و دولت دوازدهم تمهیدات لازم را برای آن اندیشیده ولی در مجمع تشخیص مصلحت نظام بلاتکلیف رهاشده است. بنابراین بهطورکلی شرط تحقق مذاکره با غرب حمایت ملی از تیم مذاکرهکننده هستهای، افزایش توان اقتصادی توأمان با توان هستهای و سومین موضوع اف ای تی اف است.
به نظر شما سیاست ارتباط با همسایگان که در دولت سیزدهم پررنگ شده میتواند به مسئله توافق با غرب کمک کند؟
این موضوعات بهطور مستقیم با مذاکرات هستهای ارتباط ندارد، اما اگر روابط ایران با همسایگان خوب و مستحکم باشد و علاوه بر عربستان با اردن و مصر هم ارتباط برقرار شود دست ایران در مذاکرات بازتر میشود. ارتباط دوستانه با عربستان و کشورهای منطقه گرهای از تحریمها بازنخواهد کرد، اما وقتی با طرف مقابلمذاکره میشود درحالیکه با همسایگان تنش وجود دارد در موضع ضعف قرار میگیریم.بنابراین یکی از اهرمهای قدرت در مذاکرات رابطه خوب با همسایگان است.
تحولات سیاسی باعث شده بسیاری از مردم بپرسند که آیا امروز برجام امکان احیا دارد یا خیر؟نظر شما چیست؟
متأسفانه برجام به آن معنایی که در سال 94 تصویب شد عملاً دیگر امروز امکانپذیر نیست.خیلی سخت و دشوار است که بتوان باور کرد همان برجام امروز اجرا شود.
امروز از یک سو آمریکا به دنبال برجام پلاس است.یعنی برجام بهعلاوه مسائلی که خودشان بر آنها تأکیددارند.از سوی دیگر جمهوری اسلامی به دنبال احیای برجام نیست بلکه به دنبال لغو تحریمهاست.اسم مذاکرات را هم گذاشتهاند لغو تحریمها. چارچوب و مبانی مذاکرات لغو تحریم، برجام است، اما اینکه مذاکرات محدود به برجام بماند بعید است. برجام یک سند بینالمللی در حوزه امنیتی،سیاسی و اقتصادی است.کسانی که آن را نمیپذیرند باید بدانند که این سند به امضای کشورهای مختلف دنیا رسیده است.هر نوع مذاکرهای که شروع شود مبانی آن بر اساس همین برجام است، اما خروجی ممکن است با مفاد برجام متفاوت باشد.