به قلم مارتین جی
7 ژوئیه 2022
تارنمای استراتژیک کالچر
برگردان و کوتاهسازی علیاصغر شهدی
[email protected]
با استعفای «بوریس جانسون» نخست وزیر انگلیس، این کشور حال خوبی ندارد. اکنون این کشور و حزب محافظهکار به دنبال یک نخست وزیر معقولتر و متمرکز بر تجارت خواهند بود که بتواند اعتماد رأیدهندگان را بازگرداند و همچنین اقتصاد را اصلاح کند. وظایف نهچندان آسانی که بر دوش نخستوزیر بعدی قرار میگیرد که دو سال فرصت دارد تا قبل از انتخابات عمومی بعدی نظم را به بریتانیا بازگرداند.
بوریس بهاندازه کافی عجیبوغریب و شاید خودمحور بود تا بتواند یک نیروی تعیینکننده منحصربهفرد علیه اتحادیه اروپا باشد و برگزیت را به سرانجام برساند که بسیاری استدلال میکنند که او فقط نیمی از آن را تکمیل کرده است، زیرا برگزیت بسیار بیشتر از رسیدن به یک توافق است. بوریس نتوانست مزایای برگزیت را از روی کاغذ به واقعیت تبدیل کند.
اگر اکنون به ایالاتمتحده نگاه کنیم، بسیاری تعجب خواهند کرد که آیا ترامپ در سال 1403 (2024) بازخواهد گشت، زیرا ممکن است حتی متهم به یک سری عملیات غیر ریاست جمهوری شود.
آنچه داستان بوریس باید به ما بگوید این است که چنین رهبران پوپولیستی دوره تصدی محدود و حتی محبوبیت کمتری دارند. بهویژه در زمانی که واقعیت عدم همکاری آنها با مشاوران و کارشناسان دیگرشان مشخص شود. بوریس قوانین را زیر پا گذاشت و از بسیاری جهات خود را رئیس تر از دیگران میپنداشت. وی از یک ترامپ تحصیلکرده بهتر بود، اما درنهایت این اقتصاد بود که سبب سقوط او شد. اعضای کابینه و نمایندگان مجلس عوام همگی به «عدم اعتماد» به توانایی جانسون برای نخستوزیری اشاره کردند، اما درواقع این خروج اقتصاد از ریل بود که همه را به وحشت انداخت. بریتانیا در حال حاضر، عملاً به یک اقتصاددان باهوش تجاری نیاز دارد تا بتواند آشفتگی ناشی از تورمهای دو رقمی، کمبود مواد غذایی و سوخت را برطرف کند و نحوه دیده شدن بریتانیا در سراسر جهان را بهبود بخشد.
آیا زلنسکی رهبر اوکراین، گرمای فاجعه بریتانیا را احساس خواهد کرد؟ از آغاز جنگ، این بوریس بود که در نقش رهبر اروپا در هماهنگی با آمریکا، زلنسکی را متقاعد کرد که «تا آخرین نفر» علیه روسها بجنگد. حالا که بوریس رفته پرسش این است که آیا نخستوزیر بعدی به چنین مبارزهای ادامه خواهد داد؟
مردم جهان شاهدند که جنگ چگونه برای کسانی در غرب که تحریمهای سنگینی علیه روسیه اعمال نمودهاند، خود بجای روسها بیشتر متحمل هزینههای ناشی از آن شدهاند، درحالیکه همچنان به نفت و گاز آن معتاد هستند.
این امکان وجود دارد که وقفه در سیاست بریتانیا درحالیکه حزب محافظهکار به دنبال یک رهبر جدید است، منجر به یک دوره تأمل در مورد نقش بریتانیا در جنگ اوکراین شود که شاید حتی منجر به جرقهای برای امکان مذاکره و صلح شود. صلح برای گشودن بازارهای جهانی و بستن فصل کمبود غذا و انرژی در همهجا. این نوع اظهارنظرها هرچند اندک در مطبوعات مترقی بریتانیا ظاهر میشوند و این احتمال وجود دارد که وقتی یک نخست وزیر جدید در داونینگ استریت باشد، موردتوجه قرار گیرد.
احتمالاً تغییرات عمدهای روی نخواهد داد و نخست وزیر جدید نیز در موارد مهم جهانی توسط سرویس اطلاعات خارجی بریتانیا رهبری خواهد شد و چین همچنان بهعنوان یک دشمن و تهدید برای سلطه غرب، هم ازنظر اقتصادی و هم ازنظر ژئوپلیتیکی، دیده خواهد شد.
آنچه پایان دوره تصدی بوریس نشان میدهد این است که عوامفریبی رهبران پوپولیست بریتانیا و ایالاتمتحده به پایان رسیده است. حتی اگر ترامپ در سال 1403 (2024) دوباره انتخاب شود، در داونینگ استریت دوستی نخواهد یافت که از ایدههای عجیب او در مورد خاورمیانه، چین و نقش آمریکا در جهان حمایت کند. اول بریتانیا دکترینی در تلاش برای بازگرداندن اعتماد رأیدهندگان حزب محافظهکار و حزب قدیمی کارگر است که به بوریس رأی دادهاند تا بریتانیا را از اتحادیه اروپا خارج کند. دفعه بعد، همهچیز در مورد مقابله با فقر، مالیات و انطباق با واقعیتهای پس از برگزیت خواهد بود. در حال حاضر، بریتانیا در شرف بازیابی اعتبار در سراسر جهان و بازگرداندن اعتماد به سیستم پارلمانی و بهطورکلی به سیاست است.