نعمت احمدی، حقوقدان
نکته مهم این است که آزمون کنکور هرگز نباید لغو شود. در هیچ کشوری بدون آزمون و بدون گزینش علمی دانشجو را شایسته تحصیل در دانشگاه نمیدانند و هیچکسی نمیتواند بدون تأیید صلاحیت علمی وارد "آکسفورد" یا "برکلی" یا "هاروارد" شود. در ایران نیز وضعیت به همین صورت است. اگر کنکور علمی در داخل کشور وجود نداشته باشد برخی از رشتهها آنقدر متقاضی خواهد داشت که متخصصین و فارغالتحصیلان این رشتهها در آینده برای کسب شغل صف میکشند و در مقابل صندلی بر خی از رشتهها خالی میماند.
متأسفانه برخلاف بسیاری از کشورهای دنیا، در ایران تحصیلات دانشگاهی نردبانی برای ترقی و اسبابی برای گذشتن از طبقه اجتماعی است. زیرا در آینده در پناه یک مدرک تحصیلی جستجو میشود ازاینرو باید گفت ایران از معدود کشورهای مدرک گرا است. اگر دقت شود معلوم میشود مسئولین اصرار دارند که نام آنها با پیشوند دکتر یا مهندس بهکاربرده شود. درحالیکه ما تاکنون نشنیدهایم نام روسای جمهور آمریکا یا دیگر کشورها بهصورت دکتر باراک حسین اوباما، دکتر بیل کلینتون یا دکتر هیلاری کلینتون به کار برود. یا نشنیدهایم که کسی بگوید دکتر امانوئل مکرون، درحالیکه این شخصیتها در بهترین دانشگاههای دنیا تحصیلکردهاند و رتبه علمی بالایی دارند.
اما در ایران بیشتر مسئولین درحالیکه مشاغل بالا و مسئولیتهای سنگینی داشتهاند مدرکی گرفتهاند که همین نشان میدهد این افراد درس نخواندهاند و بیشتر تلاش کرده تا مدرک بگیرند. چون در کشور مدرک وسیله پیشرفت است. از طرفی در بین عموم مردم جامعه مسئله به این صورت است که پیدا کردن شغل مشکل است و وقتی بیکارند درس میخوانند تا مدرکی بگیرند و مدارج را طی کنند، بلکه بتوانند شغلی پیدا کنند.
از طرفی روند گرفتن مدرک نیز عادلانه نیست. ما هرسال این خبر را میشنویم که سؤالات کنکور لو رفته یا کلید سؤالات فروختهشده است. در زمان دادستانی سعید مرتضوی پرونده فروش سؤالات کنکور مطرح و معروف شد. این اتفاق بارها در مورد کنکور پزشکی رخداده است. اما این موارد دلیل نمیشود که اصل مطلب یعنی موضوع گزینش علمی را رد کنیم. و یا آزمونی را که چندین هزار نفر درسخوانده و در آن امتحان شرکت کردهاند را ملغی کنیم. بله در این حوزه تقلب و قانونشکنی فراوان است. ولی باید اشکالات کنکور را برطرف و متخلفین را مجازات کرد. فردی میآید و چندین میلیون تومان پول میدهد و مدرک میگیرد. پروندههایی ازایندست در دستگاه قضا وجود دارد. زیرا در کشور مدرک وسیله تصدی شغل شده است.
اصلاحات در کنکور باید از رسیدگی جدی به مافیای کنکور آغاز شود. شاید باورش دشوار باشد ولی مافیای کنکور از هر مافیای دیگری قویتر است زیرا اختاپوس وار بر هر خانهای پنجه انداخته است. گردش مالی کنکور حدود 82 هزار میلیارد تومان است بزرگ بودن این عدد را در مقایسه با بودجه سالانه کشور و بودجه وزارتخانهها واقعیت را آشکار میکند. درحالیکه سال گذشته بودجه کل آموزشوپرورش کشور 112 هزار میلیارد تومان بود. یعنی ما با یک صنعت سروکار داریم. مافیای کنکور برای مشروعیت بخشیدن به فعالیتهای غیرقانونی خود تا حوزه علمیه و دفاتر مراجع رفته تا نگاه فقها را نسبت به کنکور در جهت مشروعیت بخشیدن به کار خود تغییر دهند.
کشور در خصوص کنکور با معادلهای سروکار دارد که بر هم زدن آن در توان دانشآموزان و معلمان و وکلا نیست! آموزشوپرورش با داشتن حدود 15 میلیون دانشآموز، معلم و کادر اداری این مجموعه و باآنهمه مدرسه در سرتاسر کشور تنها 112 هزار میلیارد تومان بودجه در سال دارد. اما مافیای کنکور و این اختاپوسی که مثل بختک بر سرفضای علمی کشور نشسته با تعداد کمی گرداننده 82 هزار میلیارد تومان گردش مالی دارد! ازنظر عملی نمیتوان بادانش و تخصص چنین برخوردی داشت. آزمون کنکور آیندهساز است وزندگی فرزندان و سرنوشت مملکت را تعیین میکند. بنابراین باید در برابر تقلب و تخلف در آزمون کوتاه نیامد.نویسنده به خاطر دارد که قبل و بعد از انقلاب افرادی که در دانشگاه های دولتی مانند تهران،شریف،امیرکبیر،ملی(شهید بهشتی) دانشگاه های شیراز،تبریز،مشهد درس می خواندند یکدیگر را به اسم کوچک و برادر و خواهر صدا می کردند.