به گزارش ستاره صبح آنلاین محسن رضایی، معاون اقتصادی رییس جمهور اعلام کرد که از ابتدای دیماه یارانهها دو برابر میشود و به عنوان مثال هر خانواده چهار نفره ۸۰۰ هزار تومان یارانه و کالا دریافت میکنند.
پیش از این، مسعود میرکاظمی، رئیس سازمان برنامه و بودجه، گفت بود که دولت برای جبران اثرات تورمی حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی، میخواهد یارانه برخی از دهکهای جامعه به ۹۰ تا ۱۱۰ هزار تومان افزایش پیدا کند و ممکن است «یارانه برخی از افراد در دهکهای کم درآمد به بالای ١٢٠ هزار تومان هم برسد».
با توجه به لایحهی بودجه بسیاری فکر میکردند مجموعه این اقدامات از ابتدای سال آینده آغاز شود، اما آن طور که رضایی تأکید کرد افزایش یارانهها برای سه ماه باقیمانده سال نیز اعمال میشود.
رضایی با اشاره به اینکه بخشی از یارانه از طریق «بن کارت» به صورت کالا پرداخت میشود، گفت که قرار بود این طرح از ابتدای آذرماه اجرایی شود ولی چون بن کارتها آماده نشد، اجرای طرح به ابتدای دیماه موکول شد.
با این همه احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد، به فاصله یک روز حرف رضایی را تکذیب کرد و به ایرنا گفت که تا کنون هیچ تاریخ دقیقی برای افزایش یارانهها در سال جاری اعلام نشده است.
فارغ از اینکه از سه عضو ارشد اقتصادی دو دولت سه صدا، سه عدد و سه حرف مختلف درباره یک برنامه مشخص شنیده میشود این سوال مطرح است که افزایش یارانه، چه دو برابر چه بیشتر از آن، خبر خوبی است یا خبر بد؟
طرح یارانه نقدی را محمود احمدینژاد کلید زد. دولت او هر چند این طرح را کلید زد اما آن را با هزار مشکل اجرا کرد و در نهایت نیز نتوانست همراهی مجلس و دیگر ارکان نظامی سیاسی را برای افزایش قیمت حاملهای انرژی و پیش بردن حذف یارانههای پنهان جلب کند. شاید ایراد اصلی طرح دولت احمدینژاد این بود که نتوانست منابع حاصل از حذف یارانههای پنهان را به جایی که باید تخصیص دهد.
از همان زمان بسیاری اقدام احمدینژاد را پوپولیستی و یارانه نقدی را گداپروری میدانستند و هر زمزمهای که درباره افزایش یارانه میشد را با الفاظی چون گداپروری و امثال آن سرکوب میکردند.
از طرف دیگر بخشی از اقتصاددان معتقد بودند که دولت باید با حذف یارانه در مبدا و حذف یارانههای پنهان قیمتها را واقعی و یارانه را در مقصد به شکل نقدی یا سبد کالا به دست کسانی که استحقاق دارند برساند و از جیب تمام مردم به ثروتمندان یارانه ندهد.
در چنین شرایطی کدام یک از دو گروه درست میگویند و کار درست چیست؟ جواد صالحیاصفهانی، اقتصاددان برجسته در گفتوگویی که در شماره ۱۳۴ تجارت فردا منتشر شد با اشاره به چنین دوگانههایی میگوید: اینکه دائم در گفتوگوها و میزگردها بحث شود که به مردم پول ندهید و پرداخت نقدی مردم را تنبل میکند، طرح درست مساله نیست. ممکن است که پول نقد بعضیها را تنبل کند، اما دادن انرژی ارزان هم مضرات خودش را دارد. بنا بر این، بحث باید مقایسه این دو باشد نه فقط گفتمان گداپروری و امثال آن.
صالحیاصفهانی در این گفتوگو که در سال ۱۳۹۴ انجام شده درباره شکست طرح هدفمندی یارانهها میگوید: میشود گفت به اهدافش نرسید اما فکر نمیکنم طرح شکست خورده باشد. مقداری به بیراهه توزیع درآمد رفته است. به هر حال مشکلات زیادی در برابر هدفمندی یارانهها وجود داشته و دارد. طرحی که هم از نظر فنی و هم از نظر اقتصاد سیاسی مشکل داشت بدون تغییرات موفق نمیشود. اما طرح شکست نخورده است.
واقعیت این است که در تمام دنیا به اقشار ضعیف یارانه و کمک کالایی داده میشود. در آمریکا که یکی از لیبرالترین اقتصادها را دارد چندین و چند طرح حمایتی ملی برای اقشار ضعیف وجود دارد. دیگر کشورها نیز چنین طرحهایی را دارند.
در ایران هم اصل پرداخت یارانه یا دو برابر شدن آن نیست که مشکلزا است بلکه مشکل در ابتدا کاهش مداوم ارزش پولی و بعد مسائلی مانند عدم حذف ثروتمندان و عدم تخصیص درآمد حاصل از طرح به نقاط درست و البته اجرای فازهای مختلف این طرح به بدترین شکل ممکن است.
اگر ارزش پول ملی همچنان کاهش یابد و تورم با همین سرعت زیاد شود، یارانه ۴۵ هزار تومانی امروز اگر فردا به ۹۰ هزار تومان و پس فردا به ۱۸۰ هزار تومان هم برسد باز هم اثری که باید را برای حمایت از اقشار ضعیف نخواهد داشت. همچنین اگر ثروتمندان واقعی از طرح حذف نشوند بار مالی اضافی پدید خواهد آمد و حق دیگر اقشار تضعیف میشود.
حالا اگر هر سه دغدغه بالا برطرف شود باید فکری به حال درامد حاصل از طرح کرد. در آمد حاصل از چنین طرحی نباید صرف واردات دسته بیل، ماشین لوکس و دیگر کالاهای بیفایده شود بلکه باید در صنایع مختلف، بنگاههای اقتصادی و دیگر مواردی سرمایهگذاری شود که آینده کشور را تامین میکند.
در نهایت نیز طرح حذف یارانههای پنهان، واقعی کردن حاملهای انرژی و افزایش یارانه نقدی نباید ناگهانی اجرا شود و جامعه خسته ایران را شوک زده کند.
مسئله دیگری که باید درباره واقعی شدن قیمت بنزین، برق، آب و... در نظر گرفت این است که این اتفاق تنها زمانی به نفع مردم و اقتصاد کشور است که اقتصاد باثبات و درآمد مردم کافی باشد، وگرنه این اقدامات دست آوردی جز فقیرتر کردن مردم و ملتهبتر کردن اقتصاد در پی نخواهد داشت.
در نتیجه به نظر میرسد افزایش یارانه نقدی خود به خودی اثر چندان مثبتی بر زندگی مردم نخواهد داشت و هرگونه اثر آن نیاز به مجموعهای از اقدامات و اصلاح روندهای کلان سیاسی و اقتصادی دارد.