سمیه کاظمی حسنوند-داستاننویس
ستاره صبح آنلاین-رمان «بلند شو قهرمان» نوشته علیرضا جوانمرد داستان زندگی قهرمان یوسفی است. او کارمند پستخانهای در پارک است و همسرش «ساقی» به امریکا رفته تا استعداد نقاشیاش در آنجا شکوفا شود. تنها همنشین قهرمان یوسفی، مرد حکیمی است که کتاب مقدسی دارد به نام «ملکوت»! مخاطب به همراه این خط سیر در کتاب، قصههای موازی دیگری را دنبال میکند. عدهای به فکر تسخیر ملکوت هستند و در امریکا زندگی میکنند. این گروه به دنبال کسی میگردند که دستوپایش قطع شده! اما یک اتفاق عجیب رخ داده است و آن اینکه دوباره دستوپای قطع شدهاش، رشد کردهاند. حالا یک معجزهای رخ داده و آن معجزه رویش است! و ...
این خط سیرهای موازی در داستان، مخاطب را بیش از هر چیزی به یاد رمان «سلاخخانهی شمارهی پنج» اثر نویسنده آمریکایی «کورت ونه گات» میاندازد. خط سیر داستانی که هم روی زمین است و واقعی! هم در فضاست و البته علمی تخیلی. «بیلی پیلگریم» قهرمان داستان ونهگات در زمان خدمت خود در جنگ جهانی دوم، قابلیت حرکت در زمان را پیدا میکند و از آن لحظه بهطور همزمان در زمین و یک سیاره دور به نام ترالفامادور زندگیاش را پی میگیرد و...
البته این خاصیت بینامتنی فقط در همین قسمت نیست، چراکه رمان «بلند شو قهرمان» پر از اسامی داستانها، قصهها و نویسندههای دیگر است، حالا گاهی پنهان است و در حد یک کنایه و گاهی هم بسیار پررنگ و بارز! در این رمان به افرادی ازجمله جیمز جویس، محمدعلی کلی، جو فریزر، صادق هدایت، جمالزاده و... اشارهشده است. برای نمونه میتوان به پرداخت داستان با نگاهی پرقدرت به رمان «ملکوت» اثر نویسندهی ایرانی «بهرام صادقی» اشاره کرد. مانوری که نویسنده روی ملکوت میدهد بسیار پرقدرت است، برای نمونه جایی در رمان آمده است:
«آقای ساقدی گفت که تمام دوره بچگی او را برای حمام از یتیمخانه به اینجا میآوردهاند!
گفتم یتیمخانه؟
گفت: بله، اسم یتیمخانه ما ملکوت بود. یتیمخانه ملکوت! ما در آنجا خیلی چیزها یاد گرفتیم.
گفتم: مگر شما یتیم هستید؟
گفت: الان باید بپرسی چه چیزهایی آموختهای.
گفتم: خب چه چیزهایی آموختید؟
گفت: اینکه همه یتیم هستیم. فقط بعضیها میدانند و بعضیها نه!»
این رمان بیشتر یک داستان پستمدرن است. چند جهانی بودن رمان، تکنیک چندصدایی، عنصر شوخی و البته طنز تلخ، راوی غیرقابلاعتماد، بهکارگیری بنمایههای هستی شناسانه ژانر علمی تخیلی و... از بارزترین ویژگیهای رمان پستمدرن محسوب میشود. در این رمان هم برخی از این عناصر به چشم میخورد. بهعنوانمثال میتوان به فصلهای کوتاه و تکصفحهای اشاره کرد. فصلهایی که گاهی فقط یک خط است. همانطور که میدانیم به چالش کشیدن مناسبات دنیای امروز هم از دیگر ویژگیهای رمان پستمدرن است. گاردی که به مناسبات این دنیای مدرن گرفته میشود، کاملاً برجسته است. نگاهی البته انتقادی به جهانی که عده معدودی آن را ساختهاند و عده زیادی فقط تماشاچی آن هستند. تماشاچیهایی از جهان سیاه آفریقا که با گرسنگی، تشنگی و بیماریهای مختلف دستبهگریبان هستند. برای نمونه جایی در رمان مأموریت سازمان تجارت جهانی را صادرات فقر معرفی میکند، زیرا ثروت دنیا را میگیرد و به آنها فقر میدهد. سازمانی با این عرض و طول تا به الان چهکاری برای گرسنگان آفریقایی انجام داده است؟ جز بلعیدن ثروتهای طبیعی آنان! بهجرئت میتوان گفت که نویسنده بهخوبی با طنز آشناست و کتاب پیش از هر چیز یک کتاب طنز است و در آن به شوخی با دنیای مدرن، تاریخ، علم و... آنهم با زبانی بسیار جذاب و ساده، پرداختهشده است. طنزی که کاملاً هدفمند است و از اعتراض نشات گرفته است. اعتراض به مناسبات دنیای سرمایهداری و شیوه اداره این دنیا، بوروکراسیهای اداری که مثلاً برای حل مسئله بنا شدهاند، اما حالا خودشان تبدیل به یک مشکل بزرگ و لاینحل شدهاند! دنیایی که فقرا در آن هرروز فقیرتر میشوند و ثروتمندان روزبهروز ثروتمندتر و البته بیرحمتر. این طنز یک طنز سیاه است. نوعی اعتراض به تبعات دنیای مدرن که ارمغانی بهجز تباهی برای بشر نداشته است.در این کتاب نقاشیهایی به سبک کتاب «مسافر کوچولو» آمده است. نقاشیهایی که بسیار ساده، اما جذاب طراحی شدهاند. رمان «بلند شو قهرمان» نوشته علیرضا جوانمرد را انتشارات «اسم» در سال 98 راهی بازار کتاب کرده است.